سلوکِ بیسر و صدا
گاهی دوستان میپرسند اذکاری که بتوانیم به کمک آنها اهل سیروسلوک شویم چیست ؟
اصل قضیه را خودتان متوجّه هستید بنده عرض میکنم تا إنشاءالله با هم راه
بیفتیم. ببینید ما دو نوع عارف داریم؛ یک نوع عارفِ پرآوازه که عموماً همه
مردم آنها را میشناسند و بنا به مصلحتی که نزد خدا محفوظ است، خداوند
آنها را به مردم شناسانده است؛ و یک نوع عارف بیسروصدا هم داریم، که
بیسروصدا از عمق جان، نورانی شدهاند.
عموماً بزرگانی که به حقایق وصل شدند سروصدا ندارند و شما هم باید
بیسروصدا دنبال نورانی شدن جان خود باشید و این نکته را باید بهخوبی برای
خودتان حل کنید که شما بنا ندارید آوازه سیر و سلوکتان به گوش احدی برسد.
شما فکر میکنید کم آدم پیدا شده که بیسروصدا ماه رجبش را حفظ کردهاست،
ماه شعبان و ماه رمضانش را حفظ کرده، پنجشنبه اول ماه و آخر ماه و
چهارشنبه وسط ماهش را روزه گرفته و بحمدلله به جاهایی رسیده، بدون آنکه
اصلاً کسی او را به عنوان اهل سیر و سلوک بشناسد، به طوری که حتّی عرفای
پرآوازه غبطه او را میخورند.
اینها از چه طریقی به این درجات رسیدهاند؟ از طریق همین ماه رجب و اعمال
و اذکار وارده. اصلاً بالاتر از برکاتی که در ماه رجب هست در زیر این
آسمان برکت نیست. در ماه رمضان که روزهداری واجب است، پس اعمال مستحبی که
شما بخواهید به آن دست پیدا کنید و از برکات آن بهره بگیرید، خدا میداند
بالاتر از اعمال ماه رجب اعم از روزه و دعا و اذکار آن، زیر این آسمان
نیست. همانطور که به ما خبر دادهاند در این ماه یک شعوری برای آدم پیش
میآید، یک ملکاتی و فهمی گیر آدم میآید که دیگر گفتنی نیست، خوشا به
حال رجبیّون.
ما شنیدهایم و امیدوار شدهایم. پس اعمال و ذکرهای ماه رجب دستورالعملِ
به جایی رسیدن است. این اعمال موجود در مفاتیحالجنان شیخ عباس
قمی«رحمةاللهعلیه» در ماه رجب یک دستورالعمل سلوکی است که به کمک احادیث
معصوم تدوین شدهاست. وقتی که به دوستان میگوییم آقا به کمک دستورات
مفاتیح ماه رجب و شعبان و رمضان خود را حفظ و احیاء کنید ، فکر میکنند که
ما کار را دست کم گرفتیم.
فرمودند که: دیده شده از دهان شیخ عباس قمی«رحمةاللهعلیه» نور بیرون
میآمد. یعنی این مفاتیح، نور است. ایشان شاگرد مرحوم آیتالله
قاضیطباطبائی«رحمةاللهعلیه» بوده است. مرحوم قاضی طباطبائی یعنی استادِ
علامةطباطبائی«رحمةاللهعلیه» را جناب آقای حدّاد آن عارف بزرگ در وصفش
میفرماید: من سیر کردم در باطن همه عرفای تاریخ، بالاتر از آیتالله
قاضی«رحمةاللهعلیه» بعد از معصوم ندیدم. مرحوم شیخ عباس قمی شاگرد
عرفانی مرحوم آیتالله قاضی طباطبائی بوده و مفاتیح را با چنین روح و
روحیهای تدوین کرده است. خودش اهل سیر وسلوک است، ولی نه سیر وسلوک
باسروصدا که یک چیزهایی بگوید که ما بگوییم خوشا به حالش، نه، اینها
بیسروصدا هستند ، گفتنی نیست.
مرحوم راشد فرزند مرحوم ملاّعباستربتی در کتاب «فضیلتهای فراموش شده»
میگوید: «یک هفته قبل از فوت پدرم یک دفعه نوری حدود یک ساعت آمد در
خانه ما که همه میدیدیم، پدرم میخواست در مقابل آن بلند شود نمیتوانست،
گریه کرد و گفت: «السَّلامُعَلَیْکِ یا زَیْنَب کُبْری!». مرحوم راشد
میفرماید: پیوسته پدرم همانطور که در بستر بیماری خوابیده بود، سر خود را
به عنوان سلام تکان میداد و نور حدود یک ساعت حضورش ادامه داشت، همچنان
پدرم گریه میکرد و به یکیک ائمه و پیامبر(صلواتاللهعلیهوآله) و
فاطمه زهرا(علیهاالسلام) سلام میداد. جناب آقای راشد که این قضیه را نقل
کرده آدم دیر باوری است و خودش هم میگوید من عموماً سعی میکردم اینگونه
موارد را باور نکنم تا اینکه خودم با چشمهایم دیدم. او میگوید: بعد از
این قضیه، چند بار از پدرم پرسیدم این قضیه چه بود؟ ایشان در جواب من
میگفتند: حسنعلی، اینها چشیدنی است و نه شنیدنی.
غرض از این عرایض این است که کسی مثل ملاّعباستربتی به جایی میرسد که
در آخر عمر نور ائمه معصومین(سلاماللهعلیها) به سراغش میآیند ولی هیچ
وقت ادعایی هم ندارد، فقط با نمازهای طولانی و روزههای سالیانه به
اینجا رسیدهاست. ماه رجب و دستورات آن این طوری آدم را به مقصد
میرساند و تربیت میکند. عرفای شیعه بیسروصدا هستند و با ماه رجب هم به
جاهایی که باید برسند، رسیدند.
دنبال این و آن راه افتادن به هیچ دردی نمیخورد. بروید دنبال دستورات
ائمه که در امثال مفاتیحالجنان هست. اعمال ماه رجب، روزه روز دوشنبه هر
هفته یا چهارشنبه وسط ماه و پنجشنبه اول و آخر ماه، بیسروصدا، کار خودش
را میکند. إنشاءالله یک چیزهایی به دست میآورید که به کسی نمیتوانید
بگویید، کسی هم نمیتواند به شما بگوید، بیایید ما و شما امیدوار باشیم.
بنا هم نیست به کسی بگویی الا اینکه مأمور باشید، آن کسی هم که مأمور است
دست بقیه را بگیرد که مقامش، مقام ولایت و نبوت است و من و شما در این
مقامها نیستیم.
اگر زرنگ باشید از یک شواهدی اصل مطلب را میفهمید، همان کافی است. مرحوم
آیتالله طالقانی«رحمةاللهعلیه» زرنگ بود. عصر روز بیستویکم آبان سال
1357، امامخمینی«رحمةاللهعلیه» فرمودند: حکومت نظامی را بشکنید و بروید
در خیابانها، هرچه میخواهد بشود. مرحوم آیتالله طالقانی«رحمةاللهعلیه»
جهان دیده است، سیاست میشناسد، میداند در موقع حکومت نظامی ریختن در
خیابانها یعنی چه؟ امام«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: باید بریزید در
خیابان. مرحوم طالقانی تلفنی به امام«رحمةاللهعلیه» میگویند: آقا خطرناک
است، مردم را میکشند، و اصرار میکنند و میگویند: امام
زمان(عجلاللهتعالی) راضی نیستند. امامخمینی«رحمةاللهعلیه»
میفرمایند: ازکجا که دستور امام زمان(عجلاللهتعالی) نباشد؟ آیتالله
طالقانی«رحمةاللهعلیه» چون اهل فهم است، یک مرتبه مطلب را میگیرد و
میگوید ببخشید . وتنها چیزی که امام«رحمةاللهعلیه» بعدها در باره آن
صحبت نکردند همین بود و آیتاللهطالقانی«رحمةاللهعلیه» هم همین قدرش را
میتوانستند بگویند.
آیا آن که مردم در خیابان بریزند، دستور درستی بود یا نبود؟ یعنی اگر آن
شب مردم به دستور امام«رحمةاللهعلیه» در خیابان نریخته بودند، مطمئن
باشید هنوز انقلاب اسلامی محقّق نشده بود.
عرفای ما که ادعا ندارند، بیسروصدا هستند. امام«رحمةاللهعلیه» در
کتابهای «مصباحالهدایه» و یا «شرح دعای سحر» یک چیزهایی یواشکی
فرمودهاند که اهل نظر میگویند خیلی مراتب را باید طی کرده باشد، ولی
بیسروصدا. تأکید ما همین باشد که دعاها و روزه و ذکرهای ماه رجب بصیرتی به
انسان میدهد که آن بصیرت آن چنان است که فقط میتوانید آن بصیرت را داشته
باشید و با آن زندگی کنید، یعنی چشیدنی است و نه شنیدنی، إنشاءالله. به
شرطی که از حالا، عزمتان این باشد که بنای سر و صدا نداشته باشید.
حمید
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 22:06