بخش دوم


اتحاد حکم عبد با رب

ادامه سخن حضرت حق این است:

« وَ مُطیعُ مَنْ اَطاعَنی »؛ الله اکبر! خیلی عجیب است، خداوند می‌فرماید: در این ماه بدانید که من اطاعت می‌کنم از کسی که از من پیروی کند. ببینید مشکل چقدر عجیب حل می‌‌شود. مگر ما گاهی نمی‌‌خواهیم از شرّ یک مشکل یا از یک فساد اخلاقی و از وسوسه‌‌‌های آزاردهنده، راحت شویم؟

می‌فرماید: این ماه آن زمانی است که اگر یاد مرا در قلبت زنده کنی و از من اطاعت کنی، آن وقت هر چه بخواهی، من از تو اطاعت می‌کنم و هر چه بخواهی به تو می‌‌دهم. یعنی از دریچه رجبی شدن، می‌‌شود حوائجی را که خداوند حاضر و مایل است به ما بدهد، به ما بدهد. یعنی بنده رجبی، بنده‌ای است که می‌تواند کاری کند که حکم خدا با حکم خود آن بنده متّحد شود.

خداوند سخت عاشق بنده‌ خودش است و به دنبال آن است که بنده‌اش از او چیزی بخواهد تا درخواست آن بنده را اجابت کند. حالا در ماه رجب این محبّت و عشق به بند‌گانش به اوج خود می‌رسد و لذا خودش در دهان بنده‌اش می‌گذارد که من مطیع کسی هستم که از من اطاعت کند، پس بنده عزیز من! یک قدم در راه بندگی من بردار، و بعد شروع کن از من چیز خواستن، من مطیع درخواست‌های تو هستم. این سفره به صورت خاصّ آن در ماه رجب گسترده شده است و لذا باید هنر استفاده کردنش را به دست آورد.


رجب؛ عامل شکل‌دهی به شخصیت قیامتی انسان

در همین جا یادتان بیاوریم که در روایت هست: «در روز قیامت در موقف محشر، یعنی در آن تنهایی محض، ندا می‌آید: «اَیْنَ الرَّجَبِیُّون»
یعنی کجایند کسانی که در ماه رجب، با خدای خود اُنس خاص گرفتند و نگذاشتند ماه رجب به راحتی از دستشان برود؟ پس معلوم است که با اعمال ماه رجب برای انسان یک نوع شخصیت خاص پدید می آید، یعنی رجبی شدن یک نوع وجود تکوینی و یک هویت خاص برای انسان به وجود می‌‌آورد که در عالم قیامت که حقایق ظاهر می‌شود، این شخصیت خاص آن‌ها ظاهر می‌گردد. رجبی شدن، چیز ساده اعتباری مثل اسم‌گذاری روی افراد نیست که بدون رابطه با حقیقت افراد باشد.

در عظمت ماه رجب، رسول‌خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: ماه رجب؛ ماه عظیم خدا است که هیچ ماهی از نظر حرمت و فضل در نزد خدا همطراز آن نیست. حتّی در زمان جاهلیت ماه رجب را محترم می‌شمردند، و اسلام عظمت آن را مورد تأکید قرار داد. بعد فرمودند: اِنَّ رَجَبَ شَهرُ«الله» و شعبانُ «شهری» و رمضانُ «شهر اُمَّتی»، یعنی رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و رمضان ماه امت من است.


استغفار خاص
در ادامه روایت هست که آن ملک از زبان‌خدا می‌فرماید: «غافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنی» من بخشنده آنم که از من بخشش خواهد. معلوم است استغفار ماه رجب، استغفار خاص است.

عموماً یکی از ذکرهای ماه رجب ذکر استغفار است و به شکل‌های مختلف هم آمده است، همه‌اش روی حساب است. آنجا که در گفتن استغفار، «ربّی» ندارد و می‌فرمایند: هر روز 70 مرتبه صبح و 70 مرتبه عصر بگوید: « اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَتُوبُ اِلَیْه» چون در دامن ربِّ ماه رجب خود را قرار داده دیگر انسان واژه «ربّی» را نمی‌گوید، بلکه توجه و توبه‌اش به سوی«الله» است.

حتماً متوجّه‌اید «الله» مقامِ جمعِ اسماء الهی است، لذا با دستور دادن به انجام این ذکر می‌‌خواهند قلب متوجّه«الله» باشد، همان طور وقتی که«ربّ» را در ذکر می‌آورند می‌‌خواهند قلب توجّه‌‌اش به مقام ربوبیت حق باشد و لذا عرض ما این است که شکل این ذکرها روی حساب است و همان طور که روایت آورده باید گفت و در ایجاد حالات قلبیِ مطابق آن ذکر کوشش کرد تا نتایج فوق‌العاده آن إن‌شاءالله نصیب شما شود.

باز در رابطه با استغفار ماه رجب می‌فرمایند: 100مرتبه یا 400 مرتبه در این ماه بگویید: « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هو، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَتُوبُ اِلَیْه»، یعنی از خدایی که جز او الهی نیست و یگانه و بی‌شریک است، طلب غفران و آمرزش می‌نماید و به‌سوی او جهت قلبم را قرار داده‌ام. که در این استغفار؛ « الله» را برای قلب خود ترسیم می‌کنی و یگانگی محض او را برای خود تفهیم می‌‌کنی و سپس«وَ اَتُوبُ اِلَیْه» را می‌گویی، یعنی من از حضرت «الله» که جامع جمیع اسماء الهی است، می‌خواهم که مرا ببخشد، آن اَللّهی که قطب قلب من است و جز او نمی‌شود کسی اله و معبود جان من باشد و من به‌سوی چنین خدای یگانـه‌‌ای کـه تمام مقصد قلبم هسـت، آمدم.

عجیب است اگر کمی به قلب خود عادت دهیم که این ذکر را با حضور بگو، می‌بینید حال ‌و هوایش عوض شد. روی « وَ اَتُوبُ اِلَیْه» با حضور قلب تأکید کنید و متوجّه باشید دارید می‌گویید:به سوی او آمدم. خوشا به حالتان با چنین کلماتی و چنین تصمیمی!

باز می‌فرماید بسیـار بگـو:« اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوبَه»؛ یعنی خدایا غفران و بخشش تو را طلب می‌‌کنم و تقاضا می‌کنم که توبة مرا بپذیری و به من نظر کنی. اوّلاً؛ می‌گویی: از الله یعنی از حضرت جامع همه خوبی‌ها می‌خواهم مرا در بر بگیرد – مثل دربرگرفتن کالایی که شما گرد و خاکش را پاک می‌کنید و وارد خانه‌تان می کنید- ثانیاً؛ می‌گویی: از او که فرمود: من دوست دارم بنده‌ام دستور دهد تا آن را عمل کنم، تقاضا می‌کنم به من توجّه فرماید، به من محل بگذارد. خوشا به حالتان با چنین کلمات و چنین تصمیمی!

روی‌بنماووجودخودم‌ازیادببر    خرمن‌سوختگان‌راهمه‌گوبادببر


چون خودش در این روایت می‌فرماید: در این ماه «غافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرنی»؛ بخشنده کسی هستم که توبه کند و بخواهد وارد یک حیات معنوی شود، آن‌هم حیاتی معنوی‌ای بدون هرگونه کدورتی از گناه و غفلت، پس باید با استغفار امید چنین حیاتی را داشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد