حقیقت نوری فاطمه زهرا(س) 1

بسم رب الحـــــــــیدر(ع)

حقیقت نوری فاطمه زهرا(س) 1

این نکاتی که با این عنوان میزارم،برگرفته از سخنرانی استاد است.
چون پیاده کردن خود سخنرانی سخت بود و مفهوم را نمیرسوند،خود متن کتاب را با تغییراتی به صورت نکته میفرستم.


مقام فاطمه تجرّدی فوق مجرّدات آسمانی

نذیر صیرفی از امام صادق از پدران بزرگوارش نقل میکند که رسول‌ خدا فرمودند:
«خُلِقَ نُورُ فاطِمَة قَبْلَ اَنْ یُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّماء، فَقالَ بَعْضُ النّاسِ: یا نَبِیَّ الله! فَلَیْستْ هِیَ اِنْسِیَّةٌ؟ قال: فاطِمَةُ حَوْراءُ ‌الْإِنْسِیَّةُ، قالُوا: یا نَبِیَّ اللهُ! وَ کَیْفَ هِیَ حَوْراءُ اِنْسِیَّة؟ قالَ: خَلَقَهَا اللهُ-عَزّ وَجَلّ- مِنْ نُورِهِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ آدَم، اِذْ کانَتِ الْاَرْواح .... قیلَ: یا نَبِیَّ الله! وَ اَیْنَ کانَتْ فاطِمَةُ؟ قالَ: کانَتْ فی حُقَّةٍ تَحْتَ ساقِ الْعَرْش، قالُوا: یا نَبِیَّ اللهُ! فًَما کانَ طَعامُها؟ قالَ: اَلتَّسبیحُ وَ التَّقْدیسُ وَ التَّهْلیلُ وَ التَّحْمیدُ»

معنی حدیث عبارت است از این‌که رسول خدا فرمودند: نور فاطمه پیش از خلقت زمین و آسمان آفریده شده است. بعضی از حاضران پرسیدند: مگر او بشر نیست؟ حضرت فرمودند: فاطمه حوریه‌ای بشرگونه است. حاضران سؤال کردند: چگونه؟ حضرت فرمودند: خداوند - عزّ و جلّ- پیش از آنکه آدم را بیافریند، او را از نور خود آفرید، آن هنگام که ارواح بودند. سؤال کردند: فاطمه در آن هنگام کجا بود؟ فرمودند: در حُقّه و جایگاهی در زیر ساقه عرش، و در جواب این‌که سؤال کردند: غذای او چه بود؟ فرمودند: غذای او «تسبیح» و «تقدیس» و «تهلیل، یعنی لااله‌الاالله» و «حمد و ثنای الهی» بود.


برای روشن شدن این حدیثِ کلیدی، باید نکاتی را عنایت داشته باشید، معلوم است پیامبراکرم این حدیث را برای کسانی فرموده‌اند که اهل درک حقایق غیبی بوده‌اند، و این نکته از سؤال کردن آن‌ها نیز مشخص است.
این یک قاعده است که تقدّم وجودی هر مخلوقی در خلقت، نشانة شدّت وجودی آن مخلوق است و خبر از آن میدهد که آن موجود درجه وجودی بالاتری دارد. از این‌ رو وقتی حضرت میفرمایند: نور فاطمه قبل از خلقتِ زمین و آسمان واقع شده است، متوجّه میشویم که اوّلاً: درجه وجودی آن حضرت از آسمان‌ها و زمین‌ بالاتر است. ثانیاً: درجه حضور و تأثیر و احاطه حضرت زهرا بر آسمان‌ها و زمین‌ روشن میشود.

چون موجودی که درجه وجودی بالاتری دارد، مراتب پایین‌تر، در احاطه و تحت‌‌تأثیر او هستند، چرا که این اوّلیت و قبلیّتِ در خلقت، اوّلیت و قبلیّت زمانی نیست. ثالثاً: شدّت نورانیت فاطمه حتّی نسبت به ملائکه بیشتر است. چون آسمان‌ها یعنی مقام ملائکه، و حضرت میفرمایند: خلقت حضرت زهرا بر خلقت آسمان‌ها و زمین تقدّم داشته است و این تقدّم را تقدّم بالشَّرف میگویند.

همان‌طور که گفتیم این روایت خبر از شدّت درجه وجودی آن حضرت میدهد و از آن‌جا که هر چه درجه وجودی و تجرّد موجودی بیشتر باشد، شدت حضور او در عالم بیشتر است، نتیجه میگیریم که حضور حضرت زهراء در عالم شدیدتر از حضور ملائکه است. به عنوان مثال؛ نفس انسان درجة وجودی و تجرّدش از جسم انسان بالاتر است و بر تمام جسم احاطه دارد و در جسم حضور همه جانبه دارد و هم این‌ها به جهت تجرّد نفس است، حالا خداوند که مجرّد مطلق است، حضور مطلق است و لذا از خود انسان در نزد انسان برای انسان حاضرتر است و قرآن هم در این رابطه می‌فرماید:«اِنَّ اللهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمرءِ وَ قَلْبِهِ»؛ یعنی خداوند بین خود انسان و قلب اوست، و این به معنیی نزدیکی خدا است به انسان، حتّی نزدیک‌تر از خود انسان به خودش.
حالا در نظر بگیرید وقتی حضرت زهرا در چنین درجه وجودی هستند که از همه ملائکه بالاترند، چه نحوه حضور و تأثیر و احاطه‌ای بر آسمان‌ها و زمین دارند.

هنگامی که پیامبر خدا از چنین حقیقت قدسیه غیبیه‌ای برای حضرت فاطمه خبر میدهد، اگر دقّت کنیم، معارف فراوانی به دست می آوریم و به این نتیجه میرسیم که اولاً؛ چنین انسانی در عالم هست که درجه وجودی او از زمین و آسمان بالاتر است. ثانیاً؛ برای چه هدفی هست. بعد از این که مشخص شد او چه مقامی دارد و برای چه هدفی هست، به ما میفرمایند که رابطه‌تان را با این وجود مقدس برقرار کنید تا از انوار وجودی او بهره گیرید.


فاطمه و اتّصال دائمی به بهشت


ملاحظه میکنید که چون پیامبراکرم این مطلب را فرمودند، اصحاب سؤال کردند: ای پیامبر! آیا او از جنس بشر نیست؟ چون اصحاب متوجّه بودند که اگر موجودی فوق زمین و آسمان باشد، باید در مرتبه ملائکه باشد، زیرا لازمه وجود بشر، وجود قبلی زمین و آسمان است، در حالی که حضرت فرمودند: قبل از خلقت آسمان‌ها و زمین، نور فاطمه خلق شده است.
پیامبر هم در جواب نفرمودند شما اشتباه میکنید، بلکه سؤال آن‌ها را با طرح یک نکته دقیق جواب دادند و فرمودند: «فاطِمَةُ حَوْراءُ ‌الْإِنْسِیَّةُ»؛ یعنی فاطمه یک جنبه حورایی و بهشتی و یک جنبه انسانی و زمینی دارد.

یک وقت شما در اثر عبادت و معارف الهی، جنبه‌ای از وجود خود را در حدّی متعالی میکنید که پس از جدایی از بدن به سوی بهشت سیر میکنید و در بهشت جای میگیرید، یعنی مقام شما از ابتدا بهشت نبود، بلکه به کمک شریعت الهی، نَفْسِ خود را بهشتی کردید، ولی طبق این روایت، فاطمه وجهی دارد که آن وجه از سنخ بهشت است و در عین داشتن آن وجه، در زمین زندگی میکند و لذا همواره حالات اتّصال به بهشت در او هست، این وجه را وجه حورایی حضرت زهرا میگویند و انسان‌ها با دقّت در حرکات و سکنات و سخنان فاطمه میتوانند با بهشت ارتباط پیدا کنند. او مثل مَلک است که ظهور بشری و بروز انسانی پیدا کرده است.

پس فاطمه وسعتش از آسمان تا زمین و از زمین تا آسمان است. پیامبر خدا خیلی عالی مخاطبان خود را روشن کردند و گفتند آری؛ او یک جنبه آسمانی دارد که این جنبه تا زمین آمده است. وقتی ما متوجّه وجود چنین موجودی شدیم، خواهیم فهمید که همه ائمه‌ معصومین مقامشان همین مقام است، یعنی آن‌ها انسان‌هایی اند همراه با تجلّی یک حقیقت غیبی. ائمه در وجه انسانی خود همه اقتضائات زندگی زمینی را دارند، منتها عظمت آن‌ها در این است که در عین زمینی بودن، ارتباط خود را با حقیقت غیبی خود محفوظ داشته‌اند.

توجّه به وسعت مقام حضرت زهرا
اگر ما طالب ارتباط با حقایق عالم وجود هستیم، با اطاعت و محبّت به حضرت زهرا و ائمه هدی میتوانیم هدف خود را عملی کنیم، چون همان‌طور که در سلسله بحث‌های حبّ اهل‌البیت عرض شد، محبّت، مصداق ملموس و قابل ارتباط میخواهد و با محبّت به انسان‌های معصوم، علاوه بر آن‌که برای خود مصداق پیدا کرده‌ایم – تا محبّت ما ذهنی و خیالی نباشد- مصداق آن را انسان‌های معصوم قرار داده‌ایم تا محبّت خود را درست جهت داده باشیم.


یاعلی مدد