عصبیت،انگیزه اصلی مقابله با امام حسین(ع)-حقیقت کربلا و امام حسین(ع)-مباحث استادطاهرزاده


بسم رب الحــــــــیدر(ع)
عصبیت،انگیزه اصلی مقابله با امام حسین(ع)


"اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله اللهم العنهم جمیعا"


ما در زیارت عاشورا به عصبیت لعنت میفرستیم.همانطور که در نکات قبلی گفته بودم عصبیت یعنی اسلام جدای از معنویت.
اگر اسلام در حد ظاهر و قالب حفظ شود و به معنویت نرسد، باعث عصبیت میشود.

تولید بدون توحید...
مدرک گرفتن بدون معنویت..
حفظ کردن قرآن بدون دلدادگی با خدا...
کتاب های معرفتی خواندن بدون آوردن قلب و ارتباط باطنی...
پیشنماز مسجد شدن بدون روح معنوی...

همه اینها باعت عصبیت میشود.همه اینها چون در حد ظاهر شد،باعث عصبیت میشود.

امام حسین(ع) در روز عاشورا میخواهد اتمام حجت کند و به آنها بفهماند که شما هیچ دلیی جز عصبیت برای مقابله با من ندارید.
برای همین امام در روز عاشورا در خطبه ای میفرماید که مگر من کسی از شمارا کشتم؟؟
مگر حقوقی از شمارا پایمال کردم؟؟
مگر ظلمی به شما کردم؟؟

با وجود هلهله بعضی از افراد در سپاه عمربن سعد ولی بازم امام این حرف هارا میزنند که برای مردم اتمام حجت شود و آیندگان بفهمند که این مردم بخاطر هیچی امامشان را کشتند.امام با اینکار مظلومیت خودشان را به بشریت نشان دادند.

عصبیت ممکن است به جایی برسد که بخاطر  کیسه ای گندم،امام معصوم را بکشیم.برای همین در زیارت عاشورا به این عصبیت لعنت میفرستیم.
در هیچ یک از دعاها انسان اینقدر به خودش جسارت نمیدهد که این درخواست را از خدا بکند و بگوید:
"اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى‏ مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ "
ای حسین،من با محبت به تو و دشمنی با مقابلین تو این حق را به خودم میدهم که این درخواست را بکنم.یعنی اینقدر محبت به حسین(ع) و لعنت فرستادن به دشمنی دشمنان امام حسین(ع) به جایی میرسیم که این درخواست را از خدا میکنیم.

ما نباید فقط با دشمن امام حسین
(ع) بد باشیم،بلکه باید با دشمنی دشمنان امام حسین(ع) بد باشیم.
یعنی خود شخص زیاد مهم نیست(نه اینکه مهم نباشد ولی مهم تر اون فرهنگی است که به مقابله امام حسین
(ع) ایستاده است) ،اون فرهنگ و افکار و عقایدی که باعث مقابله با امام حسین(ع) شد،باید به اونها لعن فرستاد.

تمام کسانی که در زیارت عاشورا لعن میکنیم،مبانی فکریشون  این بود که اسلام را در حد ظاهر حفظ کنند و از معنویت ساقط کنند تا خودشان بر مسند حکومت باشند.چون وقتی بنا بر معنویت باشد،مردم برای حکومت دنبال کسی میکردند که آنهارا به معنویت برسانند و چه کسی بهتر از اولاد پیامبر(ص).
  در مبانی اخلاق هم به ما توصیه شده است که نباید با فرد جاهل بد باشیم.بلکه باید با جهل اون شخص بد باشیم.

ولی کفار فرق میکند...خداوند در قرآن فرموده است که اگر شخص مسلمان باشد با جهلش بد باشید ولی اگر کافر بودد کلا آنها را دوست نداشته باشید.از جمله یهودیان و نصرانی ها...چون اونا کافر شدند.


یا علی مدد