جایگاه قلب-مباحث استاد طاهرزاده


به نام خدا
جایگاه قلب


یه نکته ای که خیلی مهمه و همه اکثرا به اشتباه میافتند اینه که "خدا دانی" غیر از "خدا داری " است.

شاید خیلی ها از صدتا راه وجود خدا را اثبات کنند ولی این دلیل نمیشه که اینها خدا را دارند و با خدا ارتباط برقرار کرده اند.

فرض کن تشنه هستید.
شما الان با عقل میفهمید که آب میتواند تشنگی شمارا برطرف کند ولی زمانی که به آب فکر میکنید،تشنگیتان رفع میشود؟؟؟نه...
باید بری با آب ارتباط برقرار کنید وآب را بخورید تا تشنگیتان برطرف شود.
الانم همینطوره که شما با عقل میتوانید وجود خدارا بفهمید ولی این فهمیدن، ارتباط داشتن با خدا نیست.
اشتباه اکثر مردم همین است که چون خیلی از مسائل را میدانند ،فکر میکنند که ایمان دارند ولی اینطور نیست.

آنچه از طریق عقل میفهمیم،همه واقعیت نیست.اگر بخواهیم همه واقعیت و حقایق را بفهمیم،باید به ایمان برسیم.جایگاه ایمان هم قلب است.

قرآن کریم جایگاه ایمان را قلب معرفی میکند(سوره حجرات آیه 14): اعراب گفتند ایمان آوردیم.خدا گفت شما فقط تسلیم دستورات الهی شدی و ایمان وارد قلب های شما نشده است.

بعد از مرگ فقط قلب در صحنه است.قوه عقل و خیال در دنیا موجب میشوند که قلب بیاد در صحنه ولی بعد از مرگ فقط قلب در صحنه است.
اگه این مفاهیم عقلی وارد قلب ما نشود،در برزخ اینقدر میمانیم تا مفاهیم عقلی به شعور قلبی تبدیل بشود.
در روایت داریم که بعضی ها چندهزارسال در برزخ میمانند که اسم پیامبرو امامشان یادشان بیاید. یکی از فشارهای برزخ همینن است که اینقدر به طرف فشار میارند تا تمام این مفاهیم وارد قلب بشود.

سوره همزه آیات 7-9: جهنم آتشی است که از طریق قلب ها بیرون میآید.

امام صادق(ع):قلب سلیم،قلبی است که پروردگارش را ملاقات میکند درحالی که احدی جز او در صحنه نیست.

ایمان داشتن و مومن بودن غیر از علم داشتند به وجود خدا و ملائکه و معاد است.اگر اینطوری بود که هرکسی با عقل میفهمید که خدا هست،ایمان داره پس چرا خدا به شیطان فرمود که تو از همون اول کافر بودی.
شیطان، ملائکه و عالم غیب و قیامت را دیده بود.میدانست که تمام اینها حق است ولی خدا در سوره بقره آیه 34 خطاب میکند که به شیطان که "تکبر کرد و او از کافران بود"

همونطور کهاشاره شد ما در دنیا به عقل نیاز داریم که با استفاده ازآن،قلب را در صحنه بیاوریم.
باید معارف دینی را با عقل بهش پی ببریم.اول باید معرفتمون درست شود تا کم کم با تذکر قلب بیاد.
امام رضا(ع) فرمود که هرکسی منکر بهشت و جهنم در زمان حاضر شود،از ما نیست.
این یعنی اول باید بفهمیم که همین الان قیامت هست.بهشت هست.جهنم هست.نه اینکه قیامت بعدا ایجاد میشود. همین الان ما بدن برزخی و قیامتی داریم.خب اول باید با عقل به اینها برسیم تا کم کم قلب بیاد.
کسی که معارفش درست با عقل تثبیت نشود،ممکن است وقتی هم که قلب بیاد با یه شبهه ای ویا حرفی، قلب از صحنه برود.

به طور کلی اگر معارف و عقایدمان مطابق معارف اهل بیت و قرآن نباشد،قلب بجای اینکه به حقایق وصل بشود،به چیزهای اعتباری و و خیالی وصل میشود.

یکی از نشانه هایی که قرآن برای کسانیکه که وارد ایمان شدند ،بیان میکند این است که:
سوره انفال آیه 2:
مومنان کسانی هستند که چون نام خدا برده میشود،خوف بر دلهایشان چیره گردد و چون آیات خدا بر آنان خوانده شود،ایمانشان افزوده گردد و به پروردگارشان توکل میکنند.

اگر این حالت بر ما ایجاد نشده باشد باید بدانیم که قلب در صحنه نیست و ایمان هنوز وارد قلب ما نشده است.
کسی که میگوید من آدم مذهبی ام ولی کارهایی میکنه که درست نیست،خب این هنوز ایمان وارد قلبش نشده.
مثل کسی که میگوید من مذهبی ام ولی بی حجابه....خب اگر ایمان داشت،حجابشم درست بود.اصن یکی از نشانه های این که فرد به اعتقاداتش پایبنده،اعمال و رفتار شخصه!!!
خب اکثرا همه میدانند که مرگ حقه،بهشت و جهنمی هست،میزانی و صراطی هست ولی دروغ میگند....راحت غیبت میکنند!!!
حالا شاید یه کسی یه دروغی گفت و از دورغش پشیمون شد و یا گناهی کرد وبعدش توبه کند،این خیلی فرق داره با اینکه بدون پشیمانی گناه میکند ولی اعتقاد هم داره که خدا هست.

اگه تو زندگی دچار مشکل شدیم و سختی بهمون وارد شد و از خدا ناامید شدیم و ناشکری کردیم باید بدونیم که هنوز به مرحله ایمان نرسیدیم.کسانی که نماز را به تاخیر میندازند،ایمانشان ضعیف است.

امام صادق(ع) میفرماید: این شیعیان ما که گناه میکنند،عذاب قیامتی ندارند...چون اگه شیعه واقعی باشند و به ایمان رسیده باشند،حالا یه گناهی هم از دستشون در بره، این گناه بخاطر اینکه پشیمون هستند وارد قلبشون نمیشه.پشیمانی و استغفار کردن بعد از گناه باعث میشود که لطف خداوند شامل ما شود و ظلمتی که بخاطر آن گناه در باطن دچار آن شدیم،برطرف شود.
وقتی هم که گناه وارد قلب نشد،اون دنیا که قلب میاد در صحنه میبیند که گناهی نیست.


امام خمینی در شرح حدیث جنود عقل و جهل میگوید که برای اینکه کاری کنیم که قلب بیاد وایمان وارد قلب بشود باید کارهایی انجام بدیم:
اخلاص،توبه ،تلقین


اولین قضیه ای که باید برای ما حل بشه که وارد ایمان بشیم اینه که آیا جز خدا خواستنی است؟؟
اولا نیت را در تحصیل معارف و حقایق ایمانیه خالص کند و قلب را با تکرار و تذکر به اخلاص دعوت آشنا کند.
اگه اخلاص در کار نباشد ناچار دست تصرف ابلیس به کار خواهد بود.
یعنی باید این قضیه حل بشود که ما میخواهیم برای رسیدن به خدا معارف کسب کنیم.فقط خدا خواستنی است.
باید از قلب بپرسد که آیا با خدا به آرامش میرسی یا با مال دنیا؟؟؟
اگه این قضیه برای شخص حل شد که قلب چیزی جز خدارا نمیخواد،ما هم خدارا بهش میدیم.


دومین مرحله توبه است.
حالا که قلب فقط خدارا میخواد،ما هم از گناه و تکبر و کینه خالیش مکنیم. اگه توی قلب شخص، یه ذره تکبر یا کینه ای داشته باشد ، ایمان وارد قبلش نمیشود...یعنی قلبی نمیاد که ایمان واردش شود!!
باید از گناه برگرده...توبه یعنی از گناه برگشتن!!!

سومین مرحله تلقین است.باید با قلب حرف زد.
قلب را چون طفلی فرض کن که زبان ندارد و میخواهی اورا به زبان در بیاری. چون فطرت مارا خدا سرشته،این قلب ذاتا با خدا آشناست. حالا باید بهش تلقین کنی که به قول معروف به زبان بیاد.
ای قلب...الله اکبر..لااله الا الله...
بخصوص این ذکرها را باید موقعی بگوییم که آرامش داریم.بهترین موقعش قبل نماز صبح است.کمی زودتر از خواب بلند شوید و  مدام به قلب بگویید..الله اکبر...خدا بزرگ است.

این نکته را باید توجه کرد که اینکار زمان میبره و شیطون هم بیکار نمیشیند...خود شیطان قسم خورده که درهر راهی که باعث نزدیکی به خدا بشود،من وارد میشم.
این هم راهی است که قلب بیاد در صحنه و وارد ایمان بشیم.شیطان هم بیشترین تلاش خود را میکند.

اگه میخواهید بدانید راهی که داری میرید،درسته یا نه، ببین شیطان مانع اینکار میشه یا نه!.
اگه دیدید شیطان مانع این کار میشود بدانید که راه،راه درستی است



یاعلی مدد