مظلومیت اهل بیت -مباحث استاد طاهرزاده-حقیقت امام حسین(ع) و کربلا



به نام خدا

مظلومیت اهل بیت


امام صادق(ع) فرمودند:نفس آن کسی که به جهت مظلومیت ما اندوهگین باشد تسبیح است و اندوه او عبادت است.
امام میخواهد بگوید که اگر بخاطر مظلومیت ما غمناک باشید،همین غم خوردن و اندوهناک بودن باعث سیر روح و عبادت میشود.
به هراندازه ای که عالی ترین درجه غم را داشته باشیم،به تناسبش بالاترین تسبیح را هم داریم.

حالا نکته اینجاست که در شرایط مختلف درجه غم و نحوه برخورد با اون مظلومیت فرق داره.
اولین برخورد با این مظلومیت و غم این است که نگذاریم آن حادثه فراموش بشود!! اصل عزاداری نباید گم شود.
در زمان اموی و عباسی باید سعی میکردیم که اصل حادثه باقی بماند.بیشتر تلاش حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) این بود که در زمان اموی و عباسی که آنها سعی داشتند،حادثه را فراموش کنند،نگذارند این اتفاق بیافتد.ولی بعد از دوران صفویه که حکومت شیعه برپا شد،از اینجا باید تلاش کنیم که کربلا را عمیق ترش کنیم.
در زمان امویان و عباسیان سعی بر این بود که حادثه غدیر و کربلا حفظ شود.برای همین سعی میکردند مجلسات عزاداری هرطور که هست برپا باشد.در همین حد.
ولی بعد از دوران صفویه تلاش بر عمیق تر فهمیدن کربلا شد.
حالا که زمان ،زمان عمیق تر فهمیدن کربلاست،نباید مردم در زمان 800 سال پیش زندگی کنند!
اون موقع امام صادق(ع) میفرمود که جلساتی به طور مکرر برگزار کنید و عمر را لعنت کنید.چرا؟؟ برای اینکه اصل حادثه فراموش نشود...برای اینکه کربلا و غدیر باقی بماند ولی الآن اوضاع فرق کرده است.

اگر الآن جلسات لعن عمر برگزار کنیم،برخلاف نظر ائمه عمل کردیم.چون الان ما میتونیم سنی هارا شیعه کنیم.
الان شیعه در جهان به عنوان مکتب مطرحه ولی 800 سال پیش شیعه داشت در تبلیغات سنی اموی محو میشد.اون موقع نیاز به لعن آشکار بود ولی الان نه.
رهبر معظم انقلاب هم در سخنرانی در جمع دانشجوها فرمود"جناب عمر"...با لحن احترام عمر را خطاب کرد.
الآن زمانه،زمانه تحقیر نیست.باید شیعه را عمیق کرد.شیعه ظرفیت این را دارد که حکومت جهانی را بدست بگیرد.پس نباید در همان حالت سطحی نگهش داریم.

اگر ما امروز نتوانیم تمام حرکات و سکنات امام حسین(ع) را تحلیل کنیم، تحلیلی که در شأن امام باشدشکست خورده ایم.
دشمن چون دیگر نتوانست شیعه را محو کند،سعی دارد مارا در همان زمان 800 سال پیش نگه دارد.
اگر کسی در در قضیه غدیر بماند و نتواند تحلیل کند،نمیتواند قضیه ولایت فقیه را بفهمد.علما و مراجع بزرگ غدیر را نگه داشتند تا رسید به ولایت فقیه.
ولایت فقیه در منزل حال ،ظهور حقیقت غدیر است و در منزل آخر، ظهور غدیر در ظهور امام زمان است.
یه عده ای غدیر را نگه داشتند ولی نتوانستند به ولایت فقیه ربش بدهند.این همان قضیه 800 سال پیش است.
مگر نه اینکه غدیر به این معناست که معصوم باید حاکم باشد.حالا که معصوم در صحنه نیست لااقل سخن معصوم حاکم باشد.این میشود ولایت فقیه.

اگر کسی غدیر را بفهمد ولی ولایت فقیه را نفهمد،احمقی است که در گذشته مانده است.حالا باید کربلا را تحلیل کرد و درجه های مظلومیت و درجات غم را تحلیل کرد.


اولین درجه مظلومیت:

چرا اینهارا کشتند؟؟

چه گناهی کرده بودن؟؟
چرا زن و بچه را اسیر کردند؟؟
داستانی را علما نقل کرده اند:
شیعه ای بود که هرسال میرفت زیارت امیرالمونین(ع) و کربلا.همسایه ای سنی داشت.
این همسایه خیلی اذیتش میکرد.یه روزی روکرد به فرد شیعه وبهش گفت که اگر راست میگی که شیعه بر حق است برو به امامت بگو که مارا نابود کند.
توی حرم که رفت بعد از زیارت خوابش برد.امام آمد تو خوابش و گفت که چرا حرف اون سنی را انتقال ندادی؟؟
فرد شیعه گفت که دیدم زیاد مهم نیست،منم نگفتم.
امام علی(ع) بهش گفت که برو به اون فرد سنی بگو هرچقدر هم شیعیان را اذیت کنی،ما تورا نابود نمیکنیم.فرد شیعه دلیلش را پرسیدو امام فرمود که یک روز اون فرد سنی موقعی که زمینش را آبیاری میکرد ،یک لحظه یاد کربلا افتاد و یه قطره اشک ریخت.

غرض از نقل این داستان این بود که در همین حد اشک ریختن و غم و غصه خوردن هم،تاثیر یسزایی دارد.در همین حد فهم و شعور هم،غم خوردن باعث عبادت و سیر روح میشود.


دکترشریعتی در جمع روشنفکران در فرانسه قضیه کربلارا تعریف کرد و همگان متاثر شدند.به شریعتی گفتند که تراژدی جالبی بود.شریعتی گفت که این تراژدی و داستان خیالی نیست،این حادثه اتفاق افتاده!!!
درهمین حد در جمع اون افراد که اصلا با امام حسین(ع) آشنا نیستند هم تاثیر خودشو میزارد.

درجه دوم مظلومیت :

مظلومیت از آن جهت که حکومت از آن اهل بیت بود ولی به ناحق از آنها گرفتند.حق اهل بیت بود که حاکمیت جامعه را به دست بگیرند ولی نگذاشتند.

موقعی که امام علی(ع) شهید شد،تو تاریخ هست که هیچ کسی بی خانه نبود.عدالت در این حد برقرار شده بود که کسی بی خانمان نبود.

بیت المال به طور مساوی بیت مردم تقسیم میشد.
غم و غصه خوردن و اشک ریختن بخاطر این مظلومیت ،از مرحله قبلی بالاتر است و تاثیر بیشتری در روح دارد.چون شعور بالاتری نیاز دارد که فرد بفهمد که چرا حاکمیت مطلق از آن اهل بیت است.

درجه سوم مظلومیت :
مظلومیت از آن جهت است که اهل بیت مظهر نمایش کامل دین بودند و ظلمی که به اهل بیت شد،ظلم به قرآن مجسم بود.
اگر بفهمیم علی(ع) حاکم شود،جهان چه میشود،آن موقع است که مظلومیت را درک میکنیم و غصه میخوریم.
خود حضور امام(ع)،تاثیر فوقالعاده ای دارد.
ما اگر در زمان حال،بخواهیم خوب باشیم باید مطالعه کنیم وپای منبر و مجالس درس و بحث بریم.ولی وقتی که ائمه(ع) حضور داشته باشند دیگر کتاب خوندن و این چیزا معنا نداره...اصلا فضا تغییر میکند.
عالم،عالم دیگری میشود....یه حرف امام،یه نکته امام،یه نظر امام، عالم را دگرگون میکند.

در مدت 4 سال و 9 ماهی که امام علی(ع) حکومت را به دست گرفت ،اینقدر بهش جنگ تحمیل کردند که فرصتی باقی نماند تا امام به هدایت معنوی مردم بپردازد.از یه طرف معاویه و از طرفی خوارج و از طرفی در پی جنگ های زیاد در زمان خلیفه دوم و سوم، هزاران بی سرپرست در جامعه بودند و از طرفی بیت المال سالیان سال بین طرفداران خلیفه سوم پخش شده بود و  اختلاف طبقات اجتماعی غوغا میکرد، که دیگه امام نتوانست هدایت معنوی مردم را به عهده بگیرد...آخردست هم شهیدش کردند!!!
برای درک حضور امام(ع) که چقدر میتواند فضای عالم را با یک نظر تغییر دهد،داستان زیر کمک خوبی میکند:
یک روز امام علی(ع) داشت با پیرمردی راه میرفت.چند تا سوار از جلوی امام رد شدند و یه جوانی که سوار اسب بود به امام علی(ع) توهین کرد و شروع کرد مسخره کردن.پیرمردی که از محبان و یاران امام علی(ع) بود،خجالت کشید و سرشو انداخت پایین.
امام علی پرسید که چرا ناراحت شدی؟
پیرمرد گفت که این جوانی که به شما جسارت کرد،پسر من بود.امام علی(ع) برگشت و یک نظر به آ« جوان کرد.با نظر امام،جوان دگرگون شد و خودشو از اسب انداخت و اومد و افتاد به پای حضرت و شروع به التماس کردن کرد و معذرت خواست و از یاران حضرت شد.
مقام امام(ع)،مقام واسطه فیض است.همه عالم تحت سیطره ی امام است.حذف امام معصوم یعنی،قطع شدن ارتباط عالم غیب با عالم دنیا.
باید بتونیم تصور کنیم که وقتی امام معصوم باشد،چه نتایجی حاصل میشود و درک کنیم که الان که امام معصوم نیست چقدر از نعمت ها محروم هستیم.

درک این مظلمویت ها باعث میشود که اندوهگین بشویم و غم بخوریم.
غم داشتند 3 تا نتیجه دارد:

1-این غم خوردن باعث میشود که راه گم نشود.بدانیم حق کیه و باطل کیه!!! باعث میشود که راه همیشه پیدا باشد.


2-خود این غم خوردن به فرموده امام صادق(ع)،خودش یک نوع تسبیح و عبادت است.
این غم خوردن تحقق آن چیزی میشود که با وجود امام زمان(عج) محقق میشود.امام باقر(ع) میفرماید : کسی که منتظر قائم ما باشد مثل این است که با آن امام بوده است.
اگر کسی غم حسین را بخورد،گویا همین الان با امام حسین(ع) زندگی کرده است.حسین(ع) دربطن زندگی آن شخص جریان پیدا میکند.

3-غم خوردن باعث انتقال به حقیقت کربلا میشود.حقیقتی که امام حسین(ع) و کربلا صحنه عشق هستند و به واسطه عشق ورزیدن به این حقایق میتونیم راه کمال را طی کنیم.

به همین دلیل بوده است که تمام پیامبران برای امام حسین گریه کردند.در نکات قبلی توضیح مختصر در این مورد داده شد.



یا علی مدد