جزوه غدیر ظهور مدیریت اجرایی دین-استاد اصغرطاهرزاده-قسمت چهارم-علی (ع) و برخورد با جنبه ی روحانی مردم


قسمت چهارم

علی (ع) و برخورد با جنبه ی روحانی مردم


امیرالمؤمنین(ع)در نامه‌ی 25 نهج‌البلاغه خطاب به مأمور جمع‌آوری مالیات می‌فرماید:

«انْطَلِقْ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ لَا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لَا تَجْتَازَنَّ عَلَیْهِ کَارِهاً وَ لَا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَکْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِی مَالِهِ فَإِذَا قَدِمْتَ عَلَى الْحَیِّ فَانْزِلْ بِمَائِهِمْ مِنْ غَیْرِ أَنْ تُخَالِطَ أَبْیَاتَهُمْ ثُمَّ امْضِ إِلَیْهِمْ بِالسَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ حَتَّى تَقُومَ بَیْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ وَ لَا تُخْدِجْ بِالتَّحِیَّةِ لَهُمْ ثُمَّ تَقُولَ عِبَادَ اللَّهِ أَرْسَلَنِی إِلَیْکُمْ وَلِیُّ اللَّهِ وَ خَلِیفَتُهُ لِآخُذَ مِنْکُمْ حَقَّ اللَّهِ فِی أَمْوَالِکُمْ فَهَلْ لِلَّهِ فِی أَمْوَالِکُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِیِّهِ فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لَا فَلَا تُرَاجِعْهُ وَ إِنْ أَنْعَمَ لَکَ مُنْعِمٌ فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ تُخِیفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ تَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ فَخُذْ مَا أَعْطَاکَ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ فِضَّةٍ فَإِنْ کَانَ لَهُ مَاشِیَةٌ أَوْ إِبِلٌ فَلَا تَدْخُلْهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ فَإِنَّ أَکْثَرَهَا لَهُ فَإِذَا أَتَیْتَهَا فَلَا تَدْخُلْ عَلَیْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَیْه».

«‏بر اساس تقوای خدای یگانه حرکت کن، هیچ مسلمانی را ارعاب مکن، طوری رفتار نکن که از تو کراهت داشته باشند، بیشتر از حقی که به مال او تعلق گرفته است از او مگیر، وقتی بر قبیله‌ای که بر سر آبی فرود آمده‌اند وارد شدی، تو هم در کنار آن آب فرود آی، بدون آن‌ که به خانه‌های مردم وارد شوی، با تمام آرامش و وقار، نه به صورت یک مهاجم. بر آن‌ها وارد شو و سلام کن، سپس بگو: بندگان خدا، مرا ولی خداو خلیفه‌ی او فرستاده است که حق خدا را از اموال شما بگیرم، آیا حق الهی در اموال شما هست یا نه؟ اگر گفتند نه، بار دیگر مراجعه مکن، سخنانشان را بپذیر و قول آن‌ها را محترم شمار. اگر فردی جواب مثبت داد، او را همراهی کن، بدون آن‌که او را بترسانی و یا تهدید کنی، هرچه زر و سیم داد بگیر، اگر گوسفند و یا شتر دارد که باید زکات آنها را بدهد بدون اجازه‌ی صاحبش داخل شتران مشو که بیشترِ آنها از آن اوست، وقتی که داخل گله‌ی شتر یا رمه‌ی گوسفند شدی به درشتی و یا جبّارانه داخل مشو».


ملاحظه بفرمائید چگونه حضرت متوجه ابعاد روحانی انسان‌ها هستند و قبل از نظر به مالیاتی که باید از آن‌ها بگیرند، نظر به شخصیت آن‌ها دارند. ممکن است بفرمائید مردم آن زمان خوب بوده‌اند و از آن نوع برخورد سوء استفاده نمی‌کردند، در حالی‌که همیشه مردمان خوب و مردمان بد بوده‌اند، ظاهراً هم اکثریت با بدان بوده و هست، عمده آن است که ما با جنبه‌ها و ابعاد روحانی مردم با مردم روبه‌رو شویم و آن جنبه را به میدان آوریم، در آن صورت اگر هم عده‌ای سوء استفاده کنند، در مجموع، نتیجه‌ی کار بسیار بیشتر و با برکت‌تر است.


این‌که حضرت می‌فرمایند: «سخنانشان را بپذیر و قول آن‌ها را محترم بشمار» به جهت آن است که حضرت می‌خواهند به انسانیتشان احترام بگذارند و در همین راستا به مأمور اَخذ مالیات توصیه می‌کنند؛ «اگر کسی به تو جواب مثبت داد او را همراهی کن و بدون این‌که او را بترسانی یا تهدید کنی، یا بخواهی به زور از او مالیات بگیری و یا تحت فشارش قرار دهی، هرچه طلا و نقره به تو داد بگیر - شخصیت انسانی او را تحقیر نکن - اگر گوسفند و یا شتر دارد، بدون اجازه‌ی صاحبش وارد گله نمی‌شوی، نه حیوانات را فراری می‌دهی، نه آن‌ها را می‌ترسانی، و نه صاحبان آن‌ها را ناراحت می‌کنی».

ممکن است بفرمائید در این صورت کسی مالیات نمی‌دهد و دولت اسلامی ضعیف می‌ماند، اما سؤال بنده از شما این است که اگر عواطف انسانی و دینی مردم در صحنه باشد، اولاً: آیا مردم نسبت به امور جامعه بیشتر احساس مسئولیت نمی‌کنند؟

ثانیاً: اگر عواطف انسانی و دینی مردم در صحنه باشد بسیاری از هزینه‌های دولت که با اخذ مالیات باید عملی شود، کاهش نمی‌یابد؟

وقتی عواطف انسانی و دینی مردم در صحنه باشد و مسئولان متذکر وظیفه‌ی الهی مردم باشند، مردم برای خدا و جهت رضایت پروردگار خود، آنچه باید به دولت اسلامی پرداخت کنند را به عنوان یک عمل عبادی و با رضایت خاطر پرداخت می‌کنند.


عمده آن است که متوجه باشیم در توصیه‌هایی که علی(ع) به مأموران جمع‌آوری زکات دارند، روحی جاری می‌شود که در اثر آن روح، انسان‌های متعهد به‌بار می‌آید، همان روح و روحیه بود که موجب شد مردم تا قبول شهادت جلو بروند، در حالی‌که وقتی به جنبه‌های روحانی مردم توجه نشود از یک طرف مردم نسبت به سرنوشت جامعه احساس مسئولیت نمی‌کنند، از طرف دیگر رویکردها به سوی عدالت و معنویت نیست، بیشتر کارها در راستای رفاه عده‌ای رفاه زده تدوین می‌شود.


در یک برنامه‌ی آمارگیری در مورد مالیات، اکثراً می‌گفتند: مالیات‌دادن خوب است و اکثراً می‌گفتند به ما مالیات تعلق گرفته ولی نداده‌ایم. تا آن‌جا که می‌توانند از دادن مالیات فرار می‌کنند بدون آن که احساس گناه بکنند، چون همانند سیره‌ی حضرت علی(ع) عواطف دینی انسان‌ها مورد خطاب قرار نمی‌گیرد.

وقتی با فشار مالیات گرفته شود و افراد احساس کنند مجبورند آن را بپردازند، عکس‌العمل‌هایی به بار می‌آید که تمام آن نتایجی را که می‌خواستیم با بودجه‌ی اخذشده از مالیات به‌دست آوریم، خنثی می‌شود، چون در فضای دینی و با حفظ کرامت انسانی عمل نکردیم.


در شرایط امروز طبق فتوای امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مالیات از ضروریات حکومت اسلامی است و همه موظف‌اند بپردازند و اگر کسی معتقد به مالیات نباشد در حقیقت معتقد به حاکمیت نظام سیاسی وحکومتی اسلام نیست. شاید مذاکرات مجلس را زمانی که بر سر وجود مالیات بحث می‌نمودند شنیده باشید. عده‌ای گفتند خمس و زکات برای اداره‌ی حکومت اسلامی کافی است و مالیات اسلامی منحصر به همین موارد است و عده‌ای ضرورت اخذ مالیات، جهت اداره حکومت اسلامی را مطرح می‌کردند، امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در پیام خود به مجلس شورای اسلامی فرمودند: مالیات از ضروریات دولت اسلامی است یعنی کسی که معتقد است باید حکومت اسلامی داشته باشیم، باید معتقد باشد که اخذ مالیات از طبقات پردرآمد جامعه واجب است.


بنابراین در ضرورت اخذ مالیات بحثی نداریم، بحث بر سر برخورد با انسانیت انسان‌ها در نظام اجرائی امیرالمؤمنین(ع) است. بحث بر سر این است که عموم مردم با این نوع روشِ اخذ مالیات که فعلاً معمول است اگر بتوانند مالیات ندهند، نمی‌دهند و اگر هم مجبور شوند مالیات بدهند چند برابر آنچه دادند را به مردم تحمیل می‌کنند و در حقیقت در چنین فضایی مؤدیان مالیاتی بار مالیات را به مردم منتقل می‌کنند و نه به صاحبان ثروت، چون روح اجراء به سوی حق و حقیقت نیست و مردم نسبت به حاکمیت احساس مسئولیت نمی‌کنند به همین جهت بیشتر به منافع مادی خود می‌اندیشند تا به حفظ نظام اسلامی و لذا با اندک بهانه‌ای فروشندگان، اجناسِ خود را گران می‌کنند و یا ادارات به فکر کم‌کاری می‌افتند.


نمونه ای از احساس مسئولیت

در راستای تأثیر مثبت برخوردهای انسانی، به عنوان نمونه مسیر اخذ خمس و سهم امام را در نظر بگیرید، در یک کار آماری روشن شد ده درصد مردمی که به آن‌ها خمس تعلق می‌گیرد فی‌المجلس آن را می‌پردازند. همچنین که ده درصد مردمی که به آن‌ها مالیات تعلق می‌گیرد به دلخواهِ خود آن را می‌پردازند، یعنی ده درصد مردم بدون هرگونه فشاری خمس خود را می‌دهند و ده درصد مردم هم بدون هرگونه فشاری مالیات خود را می‌پردازند.

ولی درصد بسیاری از مردم در مراحل بعدی زندگی به‌خصوص هنگامی که می‌خواهند به سفر حج مشرف شوند خمس خود را می‌پردازند و عده‌ای هم در اواخر عمر سعی می‌کنند حساب‌های شرعی خود را صاف کنند و یا وصیت می‌کنند که بدهی‌های شرعی آن‌ها پرداخت شود. ملاحظه فرمائید در روش دینی و با احترام به شخصیت انسانی انسان‌ها چگونه درصد زیادی از مسلمانان بدهی شرعی خود را پرداخت می‌نمایند. در صورتی‌ که آن ده درصدی هم که مالیات می‌دهند به طریق دیگر مالیات یک‌ساله را یک‌ماهه از مردم می‌گیرند و آن‌هایی هم که با فشار و بگیر و ببند مجبور به پرداخت مالیات می‌شوند همیشه نق می‌زنند و با انواع حیله‌ها از زیر بار مسئولیت در می‌روند تا آنجایی که حاضرند رشوه بدهند تا مالیات ندهند.


این‌ها همه به جهت آن است که روحی در امور اجرایی کشورهای جهان حاکم است که به مدیریت امام معصوم نظر ندارد و جنبه‌های معنوی و انسانی افراد رعایت نمی‌شود وگرنه در شرایط سالمی که ابعاد روحانی انسان‌ها رعایت شود و مسئولان خود را در فرهنگ دینی رشد داده باشند، همه‌چیز در تعادل لازم قرار می‌گیرد و همه‌ی افراد نسبت به اهداف جامعه احساس مسئولیت می‌کنند.

تا آن‌جا که به عنوان مثال کسی که مالیات نداده است به جای این‌که آن را یک نوع زرنگی به حساب آورد، احساس می‌کند گناه کرده است و در سایر امور نیز کارها به همین منوال خواهد بود، نه کارمند کم‌کاری خود را به حساب زرنگی می‌گذارد و نه معلم و استاد تلاش می‌کند کم‌کاری کنند.


با توجه به نکات فوق دو نوع مدیریت اخیر را مقایسه کنید و نسبت به نتایج آن تأمل بفرمائید، یک نوع مدیریت هست که هیچ نگاهی به جنبه انسانی انسان‌ها ندارد و با توصیه‌ی ماکیاول، همه را دغلکار می‌داند و اگر انسان‌ها در برنامه‌ها نمی‌گنجند، باید از صحنه زندگی و اجتماع حذف شوند، در حالی که در یک نوع مدیریت، امیرالمؤمنین(ع) به مأمور جمع‌آوری بیت‌المال می‌فرمایند: اگر کسی گفت مالی از خدا نزد من نیست جمله‌ات را تکرار نکن، برگرد. تا از این طریق معنی انسانیت را بشناسد و متوجه باشد نظام دینی برای او شخصیتی انسانی قائل است، هر چند او پنهان کاری کند و بخواهد نظام را فریب دهد،


ولی با این همه در برآیند کلی این روش بیشتر نتیجه می‌دهد مگر این‌که ما بی‌حوصله و عجول باشیم که در آن صورت به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسیم. مگر در زمان پیامبر خدا(ص) در آن فضای روحانی، دست دزد را قطع نمی‌کردند؟


ولی چون در همان حال فضای انسانی رعایت می‌شد آن کسی که دزدی می‌کرد احساسش آن بود که حکم خدا برایش جاری شده است. تا آن‌جا که در تاریخ داریم امیرالمؤمنین(ع) انگشتان دست کسی را که مرتکب دزدی شده بود قطع کردند و دشمنان علی(ع) از او پرسیدند چه کسی دست تو را قطع کرد؟

آن فرد شروع کرد به توصیف و مدح علی(ع)، در حالی‌که اگر فضای اجراء احکام الهی، انسانی و معنوی نباشد با بریدن دست دزد به آن نتیجه‌ای که می‌خواستیم برسیم، نمی‌رسیم. ما می‌خواهیم دست دزد را ببریم تا نفس آن عمل را رسوا کنیم و آن را به عنوان یک ضد ارزش در جامعه مطرح نمائیم و از این طریق دزدی را بر اندازیم ولی اگر دزد احساس نکرد که کارش غیر معنوی است قبح آن از بین می رود و لذا دزدی ریشه‌کن نمی‌شود. باید فضا به‌گونه‌ای بشود که وقتی حدود الهی اجراء می‌گردد مجرم شرمنده باشد و احساس کند مرتکب عمل حرام شده، وقتی مجرم را حدّ می‌زنند هدف این نیست که مجرم را شکنجه کنند. بلکه می‌خواهند حیات اجتماعی او را بلرزانند.


سیره ی پایدار

برای رعایت حقوق اسلامی باید به این نکته مهم برسیم که علی‌ابن‌ابیطالب(ع) نمونه‌ی کامل یک انسان است و چون معصوم است سیره‌ی او شامل مرور زمان نمی‌شود تا کهنه شود، او نمونه‌ی عالی حیات بر روی زمین است، ما باید زندگی‌ها را با سیره‌ی آن حضرت هماهنگ کنیم و لذا نمی توان گفت دنیای مدرن آن سیره و روش را نمی‌پذیرد، زیرا ملاک درست زندگی کردن بر روی زمین امامان معصوم‌اند و نه فرهنگ مدرنیته.


سیره‌ی امیرالمؤمنین(ع)به جهت ارتباطی که با ملکوتِ عالم دارد و منطبق بر سنن ثابت هستی است، عوض‌شدنی نیست و ابزارهای جدید نباید ما را از سیره‌ی آن حضرت جدا کند که در آن صورت گرفتار اضمحلال می‌شویم.


عدالت و معنویت و ساده‌زیستی و عبودیت از نوامیس عالم هستی است که در شخصیت حضرت علی(ع) نمایان است. همه‌ی تصمیم‌گیری‌ها باید بر مبنای اصول شخصیت آن حضرت باشد تا به شکست دچار نشود. غفلت از ساده‌زیستی طوری شد که امور فرعی در زندگی‌ها عمده گشت.

به عنوان مثال اگر شما با مشقت فراوان خانه‌ای ساختید تا در عین سادگی بتوانید زندگی را ادامه دهید، شهرداری‌ قانونی تصویب کرده است که اگر ساختمان را نماکاری نکنید به شما پایان ساخت نمی‌دهد و به بهانه‌ی این‌که باید نمای شهر زیبا باشد، مشکلاتی را برای شما ایجاد می‌کند.

من از شما سؤال می‌کنم اگر پیامبر اسلام(ع) حاکم بودند همین‌گونه با مردم برخورد می‌کردند؟

ما خانه کاهگلی می‌خواهیم و انسانیت، یا زیبایی‌های وَهمی و روح غیر انسانی؟

در اسلام این نوع برخوردها را نداریم. این‌ها تحت تأثیر فرهنگ غیر انسانی غرب بر ملت ما تحمیل شد. آری اگر کسی به حقوق مردم حتی یک سانتیمتر تجاوز کرد باید با او برخورد کنند. تجاوز به حقوق مردم یک عمل غیر اسلامی است، اما ما در نظام اسلامی باید بیشتر همت خود را در جهتی صرف کنیم که بستر تعالی انسان‌ها فراهم شود، در حالی‌که اگر شرایط زندگی‌کردن سخت شد و مردم مجبور شدند بیشترِ وقت خود را صرف امور زندگی دنیایی کنند دیگر فرصتی برای فکرکردن در امور معنوی برایشان نمی‌ماند.


از سوی دیگر به چه دلیل دیوارهای کاهگلی زیباتر از نماکاری‌های امروزی نیست؟ با کدام سلیقه؟ نمای شهر یزد امروز هم با همان دیوارهای کاهگلی‌اش زیبایی خاص خود را دارد. چرا ما باید به غرب اقتدا کنیم و از فرهنگ خودمان که با سادگی و زیبایی همراه است روی بگردانیم؟


رهبر معظم انقلاب«حفظه‌الله‌تعالی» در رابطه با عید مبارک غدیر خم فرمودند: امیرالمؤمنین (ع)مانع از اسراف در بیت المال می‌شدند و بعد فرمودند: «امروز باید از مصرف بیت المال در غیر مصارف عمومی خودداری شود، این راه تقسیم عادلانه‌ی بیت‌المال است و اگر مسئولی در مصرف بیت‌المال اسراف بورزد این تخلف از عدل است». حال در فضایی که عدالت و معنویت باید حاکم باشد بنا نیست هزینه‌ی ساخت ویلای ادارات را که جهت رفاه کارمندان آن است جزء هزینه آن اداره از مردم بگیرند. به عنوان مثال هزینه‌های ویلای اداره‌ی برق را نباید به مبلغ قبض برق مردم بیفزایند. توجه به غدیر و حفظ فرهنگ غدیر برای آن است که به چنین اسراف‌هایی گرفتار نشویم تا فرصت زندگی معنوی از دست نرود. با توجه به سیره‌ی علی (ع)است که باید پرسید چرا باید زندگی مردم سخت و پرهزینه شود و فرصت زندگی معنوی از دست برود و حرص جای آن را بگیرد و عدالت زیر پا گذارده شود؟

به امید این‌که بتوانیم در بستر انقلاب اسلامی به تمام زوایای فرهنگ غدیر توجه کنیم و از آن بهره بگیریم.

«والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد