بخش جهارم-راز گریه بر امام حسین(ع) -شرح کتاب فروغ شهادت(مرحوم حاج شیخ سعادت پرور)


بسم رب الحـــــــــیدر(ع)



بخش چهارم

راز گریه بر امام حسین(ع)




در قرآن داریم:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ-سوره تین/4و5
که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم،سپس او را به پایین‌ترین مرحله بازگرداندیم...

حقیقت ما این تن ما نیست بلکه روح و نفس ماست.
در آیه ای که گفته شد معلوم میشود که روح ما در بهترین جایگاه قرار داشته است.در آنجا توجه کامل به خداوند داشتیم و در عشق کامل به خداوند لذت میبردیم.سپس خداوند ما را به پایین ترین درجه یعنی در این عالم ماده قرار میدهد تا استعداد هایی که به صورت بلقوه داشتیم را بلفعل کنیم.
پس معلوم میشود که جایگاه اصلی ما این دنیا نیست و باید در این دنیا تلاش کنیم تا دوباره به اون جایگاه اصلی و لقاءالله برسیم.

گریه و اشک ریختن تجلی حالت های درونی انسان است که به صورت کلی عامل گریه دو چیز است.
غم و اندوه از دست دادن چیزی و شوق رسیدن به چیزی باعث گریه و اشک میشود.
وقتی خداوند حضرت آدم را از آن جایگاه به زمین آورد،آدم بخاطر فراق و دوری از آن جایگاه گریه کرد.شاید توجه کرده باشید که وقتی نوزادی متولد میشود شروع به گریه کردن میکند و این گریه ،بخاطر آمدن در این دنیا و دوری و فراق از آن جایگاه اصلی است.

حال همانطور که در نکات قبلی گفته شد،امام حسین(ع) تجلی کامل اسماءالهی و مقام نورانیت و کمالات الهی است و یادآور آن جایگاه اصلی انسان است.
وقتی به امام حسین(ع) نظر میکنیم و متوجه آن جایگاه و مقام امام حسین(ع) میشویم،ناخودآگاه بخاطر دوری از آن جایگاهی که داشتیم و در طلب رسیدن به آن جایگاه اشک از چشم ها سرازیر میشود.

قال الحسین (ع) : أ َنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر
من کشته‏ ام براى اشک، مؤمن یادم نکند جز آنکه گریه ‏اش گیرد.


در زیارت اربعین داریم:
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
سلام بر اسیر ناراحتی های شدید و کشته ی اشک ها

در زیارت عرف داریم:
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَرِیعَ الْعَبْرَةِ السَّاکِبَةِ
سلام بر تو ای افتاده و کشته ی اشک ریزان

در نکته قبلی گفته شد که اهل بیت و بخصوص امام حسین(ع) نشان دهنده ی همه کمالات خداوند است و محبت به این خاندان باعث میشود یک اتحاد روحی بین عاشق و معشوق ایجاد شود و وقتی این اتحاد ایجاد شد،باعث میشود که صفات معشوق در عاشق هم ایجاد شود.
اشک ریختن و گریه کردن تجلی حالت دورنی است که همانطور که گفته شد بخاطر از دست دادن چیزی ویا شوق رسیدن به چیزی در انسان اتفاق می افتد.
اگر قلب انسانی بخاطر گناه،کدر و سیاه نشده باشد(امام علی (ع) می‌فرماید: «ما قست القلوب الا لکثرة الذنوب؛ دل ها جز با گناه سخت نمی شود)ناخودآگاه وقتی به یاد امام حسین(ع) افتاد اشک از دیدگانش سرازیر میشود.
قلب انسان خود به خود متوجه مقام بالای امام حسین(ع) میشود و آن جایگاه اصلی را میشناسد و معشوق اصلی خود را پیدا میکند و در طلب آن و شوق رسیدن به او تلاش میکند و اشک و گریه تجلی آن حالت درونی است.


اگر بخواهیم از منظری دیگر نگاه کنیم، گریستن، به ظهور درآوردن صفت رحمت در طرف مقابل است.همانطور که نوزاد وقتی چیزی را میخواهد شروع به گریه کردن میکند و باعث میشود که مادر رحمت خودش را بروز دهد و به طلب او پاسخ دهد،گریه و اشک ما هم باعث میشود که امام حسین(ع) که دارای ولایت مطلق کلیه است بر قلب ما نظری کند.


از طرفی گریه، صفت رحمت است که یکی از صفات بارز الهی است تا با اظهار آن،بقا و الفت اجتماع همواره برقرار باشد،بنابراین،صفت بارز رسولی هم که برای آنان فرستاده،رحمت قرار داده است:

وَما اَرْسَلْناکَ اِلّا رَحْمَةً لِلعالَمینَ.

(ای پیامبر) ما تو را فرستادیم تا رحمتى بر اهل عالم باشی - سوره انبیاء، آیه 107.

ظلم و ستم و عصیان زمان های جاهلیت تا زمان حضرت سیدالشهدا به درجه اعلی خود رسید، و صفت رحمت را به فراموشی سپرد به گونه ای که ام کلثوم در خطبه خود فرمود:
"
و نزعت الرحمة من قلوبکم..."
و رحمت،از دل های شما کنده شده است.

حال،سیدالشهدا با کلام"أ َنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ" میخواهد بفرماید من کشته شدم تا این صفت،با گریاندن و گریستن در مصایب من آشکار و در نتیجه رحمت الهی شامل حال امت شود.

شاهد بر این گفتار سخنان امام صادق(ع) است که میفرماید:


الحمدلله الذی فضلنا علی خلقه بالرحمة و خصنا اهل البیت بالرحمة….
ستایش از آن خداوندی است که با صفت رحمت، ما را بر مخلوقاتش برتری بخشید و رحمت خاص خود را ویژه خاندان ما گردانید

و هیچ کس از روی رحمت برما و برنچه به ما رسیده است گریه نکند،مگر اینکه پیش از جاری شدن اشک از چشمش،خداوند او را شامل رحمت خود نماید و اگر یک قطره از اشک هایش در جهنم بیافتد،آتش آن را خاموش میکند،به حدی که گرمایی برای آن باقی نمیماند...(کامل الزیارات-باب32-ص 101-روایت 6)


این حدیث شریف به خوبی روشن میکند که هنگامی که بنده ای صفت رحمت را به بهترین خلق خدا ظهور دهد،خداوند هم رحمت بی انتهایش را شامل وی خواهد نمود به گونه ای که هیچ گناهی بر او نماند.

 

حال شاید این سوال پیش آید که چرا اهل بیت و پیامبران با اینکه در آن جایگاه هستند ولی باز برای امام حسین(ع) گریه میکنند؟؟

درجه اول گریه برای مردم عوام و معمولی است که معمولا برای غم و اندوه و مصیبت های کربلا گریه میکنند .این گونه افراد با شنیدن مصیبت های امام حسین(ع) و روضه هاست که اشک میریزند و به واسطه ی این اشک یک نوع اتحاد پیدا میکنند.


درجه بعدی اشک بخاطر شوق ومحبت به آنها و مقام آنهاست.سطح این نوع گریه کمی بالاتر است و نتایج بالاتری هم خواهد داشت.این نوع افراد که کم هم هستند نقص وجودی خود را فهمیدند و معشوق خود را هم پیدا کردند و از سرمحبت و شوق رسیدن به آن جایگاه اشک میریزند و به واسطه همین اشک و گریه و محبت اتحاد روحانی با امام حسین(ع) پیدا میکنند.


درجه بعدی که مخصوص اهل بیت و اولیا خداست،اشک از  سنخ عشق است.خود اهل بیت به آن جایگاه اصلی رسیده اند و صاحب ولایت مطلق کلیه و مقام نورانیت هستند ولی برای حفظ آن جایگاه و مقام برای امام حسین(ع) که مظهر کامل آن مقام است، اشک میریزند.برای همین همه انبیاء و اولیا برای امام حسین(ع) اشک ریخته اند و بدون اشک برای امام حسین(ع) این جایگاه و مقام را نداشتند.

 

از طرفی چون همه مردم نمیتوانند به سطح شوق و محبت و به سطح عشق برسند و در همان سطح غم و اندوه و مصیبت می مانند باید کربلاهمراه با مصیبت و بلا باشد که عموم مردم بتوانند از آن بهره مند شوند.یکی از دلایلی  که کربلا آغشته به مصیبت و سختی و بلاست،بخاطر همین موضوع است.


یاعلی مدد