حقیقت نوری فاطمه زهرا(س) 5

بسم رب الحـــــــــیدر(ع)

حقیقت نوری فاطمه زهرا(س) 5

ولایت چهارده معصوم بر کلّ هستی

مفضّل می گوید: حضرت صادق فرمودند:
«اِنَّ اللهَ تَبارک وَ تَعالی خَلَقَ الْاَرْواحَ قَبْلَ الْاجْسادِ بِاَلْفَیْ عامٍ، فَجَعَلَ اَعْلاها وَ اَشْرَفَها اَرْواحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الائِمَةِ بَعْدَهُمْ فَعَرَضَها عَلَی‌ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ وَ الْجِبالِ، فَغَشِیَها نُورُهُمْ...»
یعنی خداوند تبارک و تعالی، ارواح را دوهزار سال قبل از اجسام خلق نمود، و بالاترین و شریف‌ترین آن‌ها را ارواح محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه بعد از آن‌ها قرار داد، سپس آن‌ها را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشت و نور ایشان همه آن‌ها را فراگرفت.


چنانچه ملاحظه می فرمایید، این روایت شریف معارف بلندی را متذکّر می شود، اوّلاً؛ ما را متوجّه رتبه وجودی ارواح می کند که نسبت به اجسام تقدّم وجودی دارند و این تقدّمِ خلقت روح‌‌ها، تقدّم زمانی نیست بلکه تقدّم رتبه‌ای است. ثانیاً؛ می فرمایند: ارواح دو هزار سال قبل از اجسام آفریده شدند، شاید عدد هزار حاکی از زیادی مرتبه روح‌ها نسبت بر بدن باشد، نه این‌که دقیقاً عدد هزار مورد نظر باشد. ثالثاً؛ می فرماید: در بین روح‌ها که بلند مرتبه‌تر از جسم‌ها هستند، تازه ارواح چهارده معصوم از همه آن‌ها برتر و بالاترند.
رابعاً؛ آنچه از همه مهم‌تر است قسمت آخر روایت است که میفرماید: خداوند ارواح شریف چهارده معصوم را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرد، پس نور آن‌ها همه آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها را فراگرفت، که از احاطه تکوینی آن انوار مقدسه بر کلّ موجودات خبر میدهد و این همان ولایت کلّیه آن‌هاست و اگر انبیاء و اولیاء مجهز به آن نباشند، هیچ معجزه و کرامت و تصرفی از طرف آن ذوات مقدسه بر عالم صورت نخواهد گرفت و هنر انسان‌ها باید این باشد که این ولایت تکوینی الهی را با انتخاب خود، در خود جاری کنند تا تکوین و تشریع در آن‌ها هماهنگ شود.

حال که به اراده الهی انوار مقدسه چهارده معصوم بر عالم هستی حاکم است، چرا ما آن انوار را بر قلب خود حاکم نکنیم و حرکات و سکنات و افکار خود را به کمک آن انوار مقدسه مطابق نظام هستی و مطابق اراده الهی قرار ندهیم؟
خداوند از طریق به صحنه آوردن این چهارده نور مقدس چنین هماهنگی را برای ما فوق‌العاده آسان کرده است، ما فقط باید خود را در معرض تصرّف انوار آن‌ عزیزان قرار دهیم تا چنین مقصدی برایمان محقّق شود. بشریت چه ضرر بزرگی در کلّ زمین کرده است که خود را از تصرّف این ذوات مقدس در امور تشریعی - اعم از امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی- محروم کرده است.

شما تصوّر کنید اگر کسانی بر امور زندگی بشر حاکم باشند که کلّ هستی در تصرّف آن‌هاست و دستوراتی را به بشر بدهند که مطابق تبعیت آسمان‌ها و زمین و کوه‌هاست، آیا آن زندگی با زندگی امروزین بشر قابل مقایسه است؟ خداوند زندگی دنیایی را برای ما طور دیگری رقم زده است ولی ما خودمان را از آنچه خدا برای ما خواسته محروم کرده‌ایم.
در این عرصه که بشریت راه‌های ارتباط با حقایق عالم تکوین و تشریع را بر روی خود بسته است، بندگان‌ واقعی کسانی اند که دست توسّل و اطاعت از دامن این چهارده ذوات مقدس برندارند و خود را آماده شرایط نهایی عالم نگهدارند تا ان‌شاء‌الله امام زمان این تصرّف تکوینی و تشریعی را محقّق ‌نمایند. با توجّه به این روایات و امثال آن‌، متوجّه می شویم با توسّل واقعی به ذات مقدس فاطمه راه هموار میشود و معنی زندگی روی زمین بر جان ما تجلّی خواهد کرد و ان‌شاء‌الله شریعت الهی در قلب ما جای می گیرد.

ملائکه به تسبیح پنج‌تن، تسبیح‌گوی خدایند

در روایت دیگر هست که ابی سعید خُدری میگوید: نزد رسول خدا نشسته بودیم که مردی رسید و عرض کرد: ای پیامبر خدا! مرا از گفتار خداوند آن‌جا که به ابلیس فرمود: «اَسْتَکْبَرْتَ اَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالین»؛ (آیا تکبّر می ورزی یا از «عالین» بودی؟) خبر دهید که «عالین» چه کسانی هستند که از ملائکه مقرّب هم بالاترند؟ رسول خدا فرمودند:
«اَنَا وَ عَلِیٌّ وَ فاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ کُنّا فی سُرادِقِ الْعَرْشِ نُسَبِّحُ اللهَ، فَسَبَّحَتِ الْمَلائِکَةُ بِتَسْبیحَنا، قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ اللهُ  آدَمَ بِاَلْفَیْ عامٍ...»
یعنی عالین، من و علی و فاطمه و حسن و حسین هستیم که دو هزار سال پیش از این‌که خداوند-عزّو جلّ- حضرت آدم را بیافریند، در پرده‌سرای عرش الهی پیوسته مشغول تسبیح الهی بودیم و ملائکه به تسبیح ما تسبیح‌گوی شدند.

در قرآن داریم ای شیطان! چرا بر آدم سجده نکردی؟ آیا تکبّر کردی یا از «عالین» بودی؟! «عالین» گروهی از وجودات عالیه عالم غیب می باشند و چنان مبهوت حضرت حق بوده‌اند و التفاتی به غیر حق ندارند که در آن توجّه مطلق به حق از سجده‌کردن بر آدم معذور بوده‌اند و لذا مأمور به سجده‌کردن در برابر آدم نبوده‌اند و از خود آیه هم برمی آید که «عالین» از سجده‌کردن معذور بوده‌اند.
در این‌جا رسول خدا از چنین مقامی برای پنج‌تن خبر می دهند و این‌که می فرماید: ملائکه به تسبیح این پنج نور مقدس تسبیح می گفتند، خبر از تقدّم رُتبی آن انوار می دهد که حتّی در مقام تسبیح خداوند، بر سایر موجودات، حتّی بر ملائکه مقدّم‌اند. هم چنین میفرماید: دو هزار سال پیش از این‌که خداوند حضرت آدم را بیافریند، آن ذوات مقدس در پرده‌سرای عرش الهی پیوسته مشغول تسبیح الهی بودند، حالا ملاحظه کنید ریشه این انوار تا کجاست.

همچنان که قبلاً عرض شد، در تحت عرش الهی بودن آن‌ها، یعنی بدون هیچ واسطه با اسماء اعظم الهی ارتباط داشته و پیوسته تسبیح آن اسماء را می نمودند، و عظمت و تمامیت حضرت حق و اسماء او را متذکّر و در شخصیت وجودی خود محقّق و نمایان می کردند. تسبیح حق‌گفتن یک نحوه توجّه مطلق به حق است به گونه‌ای که هیچ مؤثری را داخل در تأثیر حق ندانستن، و تسبیح تامّ و تمام مخصوص ذوات مقدسه چهارده معصوم است که تسبیح انسان‌های کامل است به جامعیت تسبیح.

یعنی هر یک از این ذوات مقدسه، خداوند را با جمیع صفات و اسماء می شناسند و بر اساس همین معرفتِ جامع، تسبیح می گویند. در همین رابطه در دعای روزهای ماه رجب می‌خوانیم «اَلّلهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَعانِیَ جَمیعِ ما یَدْعُوکَ بِهِ وُلاةُ اَمْرِکَ...»؛ یعنی خداوندا! از تو تقاضا میکنم به حق جمیع آن معانی که اولیاء امرت، تو را بر اساس آن‌ها میخوانند. چون ذوات مقدس چهارده معصوم خداوند را در جمیع معانی و صفات می شناسند و او را بر اساس همان معرفت جامعی که دارند می خوانند و تسبیح می کنند.

حالا همین تسبیح جامع چون به مرتبه مادون تجلّی کند، به کمک آن تسبیحِ ملائکه محقّق میشود. ملائکه‌ای که هر کدام با اسم خاصّ الهی ارتباط دارند و بر اساس آن اسم، خداوند را تسبیح مینمایند. مثل نور بی رنگ که در عین وحدت و یگانگی جامع همه رنگ‌ها است، و چون از منشور عبور کرد، هفت نور می‌شود که هر کدام رنگی دارند، غیر از دیگری، در حالی که همین رنگ‌ها در نور بی رنگ بودند، ولی نه به صورت کثرت، بلکه به صورت وحدت. پس نورهای متفاوتِ بعد از منشور همه‌ و همه در نور بی رنگ و به صورت جامع موجودند، وقتی از منشور عبور کردند، به حالت مجموع درآمدند، آن هم به چندگانگی، و نه به یگانگی قبل از عبور از منشور. ملائکه هر کدام جلوه یکی از تسبیحات ذوات مقدسه چهارده‌معصوم‌اند که با نازل شدنِ تسبیحِ جامع هر یک از آن ذوات مقدسه، نمایان شده‌اند، پس هر یک از ائمه معصومین جامع تسبیح همه ملائکه‌اند و بر همین مبنا در دعای ماه رجب میگویی: «یَعْرِفُکَ بِها مَنْ عَرَفَکَ»؛ یعنی هر کس تو را شناخت، از طریق آن ذوات مقدسه معصومین شناخت.

پس روشن شد که اشرفیت ذوات مقدسه معصومین تنها در عالم مادّه نیست، بلکه این مرحله، آخرین مرحله خلقت انوار مقدسه آنهاست و انوار کریمانه آن‌ها سراسر عالم را احاطه کرده است و چون آن‌ها حقایق کریمی هستند، طالبان فیض متعالی را هرگز محروم نخواهند کرد، در واقع همواره و در تمام طول حیات زمینی شان ندا می دادند:
گوش دل را یک دمی این‌سو بیار
تا بگویم با تو از اسرار یار

یاعلی مدد