غدیر،اتمام حجتی گویا - بخش پنجم-چرا معاویه پسندیدنی شد؟؟ - چگونگی احیای غدیر -استاد طاهرزاده



بخش پنجم

چرا معاویه پسندیدنی شد؟؟


بینش امکان جدایی دین از سیاست، عاملی بود که مقاومت مردم در مقابل معاویه را از بین برد. همان چیزی که همواره ملت‌ها را - چه دیروز و چه امروز- تهدید می‌کند و تهدید خواهد کرد. مثل این‌که امروزه در بعضی محافل می‌گویند: «مردم نان می‌خواهند، با تقوا که شکم مردم سیر نمی‌شود» چنین طرز فکرِ سکولاریستی ریشه همه انحراف‌ها بوده و هست.


آری با چنین فکری، مردم حیله‌های معاویه را پسندیدند، معاویه پول‌ها خرج کرد، و اشرافیتِ کهنه‌شده را دوباره زنده کرد، مردم را به رفاه و تجمّل سرگرم نمود.

مردمِ طالب بازی‌های دنیا هم، خوششان آمد، مردمی که ندانند قسمتی از زندگی دینی، حکومت است و آن هم حکومتِ دینی، و از آن طرف، کلّ زندگی در دنیا، قسمتی از زندگی ابدی است، نمی‌توانند در زندگیِ خود راه صحیح را انتخاب کنند و در نتیجه دنیا را مقصد و مأوای ابدی می‌گیرند و لذا نمی‌توانند از حکومت دینی دل‌خوش باشند و از آن با دل و جان و به حکم وظیفه شرعی دفاع کنند، و بالأخره هم از حکومت دینی خسته می‌شوند.


امروز از چادر خسته می‌شوند، فردا از مانتو و پس‌فردا از سایر دستورات دین. چنین ملّتی که گرفتار نفس امّاره شد، امروز این دستور و حکم دین به مذاقش خوش نمی‌آید، و فردا دستور و حکم دیگر، و کم‌کم از ذوق دینی خارج می‌شود. ملّتی که از ذوق دینی خارج شد، در حین حاکمیت علی(ع) حکومت پرزحمت عثمان را فراموش می‌کند و به‌راحتی بدون آن‌که بخواهد به حکومت ظالمانه و خشن معاویه تن می‌دهند.


بالاخره بعد از رحلت رسول‌اکرم(ص) و پس از چندی معاویه آمد و علی(ع) رفت؛ این حادثه‌ای است که در تاریخ واقع شده است. علی(ع) را خدا از مردم گرفت، منتها به وسیله شمشیر ابن‌ملجم. آری؛ ملّتی که علی(ع) را نخواهد، خدا هم علی(ع) را از آن‌ها می‌گیرد. این ملّت کاری کردند که حضرت در بالای منبر کوفه سیلی به صورت خود زد، و گفت: «خدایا مرا از آن‌ها بگیر و کسی را که دوست دارند به آنها بده!»، و خدا معاویه را به آن مردم داد.



خصوصیات حکومت دینی و غیر دینی


حال با این مقدمات که عرض شد؛ به نظر شما آیا قضیه غدیر یک اتمام حجّت گویا برای همیشه تاریخ و برای همه انسان‌ها، به‌خصوص ملت مسلمان و بالاخص مردم شیعه، نیست؟!

غفلت از واقعه غدیر و روبه‌روشدن با حاکمیت معاویه، یک عبرت تاریخی است، و به ما پیام می‌دهد که ای انسان‌ها! بدانید رویگردانی و پشت‌کردن به حکومتی که خدا در غدیر اعلام کرد، خواهی نخواهی انتخاب و پذیرش حکومت غیردینی را به دنبال دارد و حکومت غیردینی، حکومت پیرایه‌ها و به خود مشغول شدن و در غفلت وتجمّل فرورفتن و در نهایت راضی‌شدن به معاویه است، و حکومت دینی، حکومت سادگی در دنیا و به خدا مشغول‌شدن و تعالی روح و به کمتر از حاکمیت معصوم قانع نشدن است! و اگر ملتی تقاضایش حاکمیت امام معصوم بود و فهمید حاکمیت امام معصوم یعنی چه، ظهور امام‌زمان(عج) را محقق می‌نماید. إن‌شاءالله


هروقت ملاحظه کردید که در حکومتی پیرایه‌ها و تجملات، رفاه‌زدگی‌ها و خوشگذرانی‌های افراطی و سرگرمی‌های پوچ و اشرافیت، زیاد است، بدانید آن حکومت، حکومت علوی نیست، هرچند مسؤلانش ادعای ارادت به علی(ع) را داشته باشند و هر وقت سادگی و صفا و دلسوزی برای مردم و رفاقت با آن‌ها و تدبیر و حکمت و تأکید بر ارزش‌های دینی در صحنه بود، آن حکومت، حکومت علوی است و جامعه را تا اتصال به خدا بالا می‌برد.

حکومتِ علوی یعنی حکومتی با نظام اداری ساده و بدون پیچیدگی‌هایی که مردم را سرگردان کند، تا مردم به‌راحتی به کارهای خود برسند و گرفتار دار‌العماره‌ها نباشند و فرصت‌های خودسازی و خودیابی از دستشان نرود.


پست‌ها و مسؤلیت‌ها در حکومتِ علوی آن‌قدر ساده و بدون ابه‍ّت است که اگر به کسی مسئولیتی و پستی داده شد، احساس غرور و تکبّر نمی‌کند تا برای نگهداری آن سر و دست بشکند؛ ولی ملّت هوس‌زده، سادگی علی(ع) را به رسمیت نشناختند و آنچنان ظاهر فریبنده حکومت معاویه چشم‌ها را پر کرده بود که گویا حکومت آن است که معاویه می‌کند و نه علی(ع) و سختی‌های موجود در نظام معاویه را طبیعی می‌دانستند و به آنها تن دادند و همه چیزشان شده بود رفع مشکلاتی که نظام معاویه برایشان پدید آورده، چرا که برای زندگی، هدف بالاتری را جستجو نمی‌کردند، هدفی که اگر سادگی حکومت علی(ع) را پذیرفته بودند، بدان دست می‌یافتند.


غدیر برای همه بشریت اتمام حجّت است که؛ ای انسان‌ها! اگر پذیرش حکومت دینی همه اعتقاد شما نشد، اگر به حاکمان غیردینی امیدوار شدید، سرنوشتی خواهید داشت همچون سرنوشت کسانی که غدیر را نادیده گرفتند و از همه چیز زندگیِ حقیقی محروم گشتند و در واقع فراموش کردند برای چه هدفی در این دنیا آمده‌اند.

و ای کاش ما برای این‌که عید غدیر را در حقیقت عید گرفته باشیم، می‌فهمیدیم حکومتی که تمام ابعاد و مقصدش دینداری افراد جامعه نباشد، ملّتِ خود را در عین ظاهری اسلامی، مشغول تجمّلات می‌کند و از جهت‌های اصلی زندگی باز می‌دارند. حاصل چنین حکومتی یأس از زندگی و حتی یأس از دین است، چون مسئولانش ادعای دینداری دارند هرچند دیندارانه حکومت نکردند.


شما ملاحظه کنید؛ غرب با عمده کردن تکنولوژی و ابزارهای رفاه، دین و زندگی حقیقی را از دست داد. ما هم گاهی با عمده کردن وسعت خیابان‌ها و کثرت پل‌ها و پارک‌ها، فرهنگ دینی جامعه را بی‌رنگ می‌کنیم. علی(ع) نخلستان احداث می‌کرد و به‌واقع به فکر رفاه مردم بود، ولی همه تلاش آن حضرت آن بود که چیزی غیر خدا و غیر دین، برای مردم عمده نشود، ولی طرز فکر و تلاش اُموی آن است که رفاه دنیوی را عمده کند تا مردم از حیات دینی باز بمانند و در چنین شرایطی بحران‌ها پشت سر هم زندگی بشر را اشغال می‌کند و بشر فرصت به خودآمدن را از دست می‌دهد.


اگر فهمیدید که باید حکومت دینی را طلب کنید، چراکه حکومت دینی، حکومت سادگی است برای رسیدن به قرب الهی، عیدِ غدیر عید شماست و شما به‌واقع به ولایت امیر‌المؤمنین(ع) - که راه اتصال به عشق الهی است - دل بسته‌اید، نه به ولایت تجمل و طاغوت.

حیف که بشریت نمی‌داند زیر چکمه تجمّل‌گراها و پیرایه‌سازها و کسانی که برای اهداف خود کارهای من‌درآوری به این مردم تحمیل می‌کنند، چگونه دارد له می‌شود، و حیف که سخن فاطمه‌زهرا(س) را که به این مسئله اشاره دارد، کسی نفهمید!


چگونگی احیای غدیر


در حکومت دینی که از غدیر ریشه گرفته، نه رقابت‌های دنیایی ونه تجمل و نه رودربایستی و نه تلویزیونی که کلید طلایی را به رخ ما بکشد، از هیچ‌کدام خبری نیست.

حکومتِ علوی، در زمان غیبت امام معصوم(ع)، حکومتِ فقه آل‌محمد(ع) است. و ولایت فقه آل‌محمد(ع)، البته باید توجّه داشت که ملّت طاغوت‌زده را آرام‌‌آرام باید به ولایت‌فقیه رسانید. ولی وای به حالِ برنامه‌ریزانی که به بهانه عدم آمادگیِ مردم نسبت به پذیرش ارزش‌های دینی، آن‌ها‌ را مشغول دنیا و تجمّل کنند.


اگر ملّتی به هر بهانه‌ای مشغول تجمّل شد، دیگر غدیر ندارد و آینده زندگی را در احیاء فرهنگ غدیر جستجو نمی‌کند، آینده خود را در نزدیکی به امثال کشور ژاپن می‌داند، چنین ملتی بدون آن‌که بداند، آهسته‌آهسته از حکومت ولایت فقیه خسته می‌شود و حتی آن را مزاحم برنامه‌های خود تصوّر می‌کند و ممکن است نقشه بکشد چگونه از دستش خلاص شود.


این جملات که گاهی در روزنامه‌ها و مجلات به صورت مرموزی مطرح می‌شود که «آیا توسعه با دین سازگاری دارد یا نه؟» با عمده‌کردن توسعه به شکل غربی، می‌خواهند دلیل بیاورند که دین برای توسعه تنگنا ایجاد می‌کند و چون توسعه برای آن‌ها اصل است، پس باید برای دین، فکری کرد.‌

آری؛ اگر احیاء غدیر را می‌خواهید، این گفته‌ها و سخنان را ساده نگیرید!


غدیر، یک عبرت است؛ غدیر یک اتمام حجّت است. پیامبر(ص) در روز غدیر به ما نشان داد که اگر حکومت از طریق امام معصوم و یا فرهنگ معصومین اداره نشود، و اگر برای نظام سیاسی جامعه برنامه‌ای که از طرف خدا ارائه شده، جریان نداشته باشد هرچه باشد، فشار و سختی و پوچی است.

از طریق غدیر به من و شما اتمام حجّت شده است و راه صحیح نمایان شد. مردم علاوه بر زمان رحلت رسول‌خدا(ص) در سقیفه، دو مرحله دیگر از حضرت علی(ع) دست برداشتند؛ یک بار در آن شورای ساخته دست خلیفه دوم که در نتیجه عثمان نصیب‌شان شد، و یک‌بار در حین حکومت آن حضرت، از او دست برداشتند و آن‌طور که باید و شاید او را یاری نکردند و در نتیجه معاویه و در نهایت حجّا‌ج‌بن‌یوسف‌ثقفی برایشان ماند.


امروز هم شما مسلّم بدانید که اگر از ولایت فقیه به بهانه‌های واهی، دست برداریم و حاکمیت فقه آل‌محمد(ع) را ساده بگیریم و به نفوذ ولایت‌فقیه در تمام بدنه جامعه اهمیّت ندهیم و با احترام به ولی فقیه، کار خودمان را بکنیم و به دنبال تئوری‌های عربی خودمان باشیم، سرنوشت ما همچون سرنوشت کسانی می‌شود که رضاخان نصیب‌شان شد.


تمسّک به ولایت امیر‌المؤمنین(ع) دو بُعد و جنبه دارد؛ یک بُعد آن به جنبه اجتماعی زندگی انسان‌ها مربوط می‌شود، که آن عبارت است از بیدار شدن انسان‌ها نسبت به برکات حاکمیت حکم خدا و دل‌بستن به حکومت دینی، حکومتی که مشروعیت سیاسی‌اش از مشروعیت دینی‌اش جدا نیست، و جنبه دیگر ولایت امیرالمؤمنین(ع) که باید مدّ نظر قرار گیرد.


این است که حضرت علی(ع) یک انسان کامل و یک مقام معنوی عظیمی است، که اگر خواستید نجات پیدا کنید باید کاری کنید که محبت به امیر‌المؤمنین(ع) تمام جانتان را فرا بگیرد. از طرفی هم جان شما آماده دوست‌داشتن و محبت به‌آن حضرت است، و هم مقام آن حضرت، مقام تصرف در قلب‌هاست؛ این محبت، هم پرده‌ها و حجاب‌ها را کنار می‌زند تا انسان بتواند حقایق عالم غیب را ببیند، و هم مشکلات دنیایی‌تان را مرتفع می‌کند. نزدیکی به انسان معصوم جان را به تعادل می‌کشاند و از افراط و تفریط آزاد می‌کند.



بنده در این بحث خواستم در حدّ یک تذکر، عزیزان را متوجه یک عبرت تاریخی کرده باشم وگرنه بحث در حول موضوع غدیر و مسائل تاریخی آن، ابعاد مختلف و عرض عریضی دارد.


«والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته»