کربلا ،نمایش آزادی از خود و خودی ها-مباحث استاد طاهرزاده-حقیقت کربلا و امام حسین(ع)



بسمه تعالی

کربلا ،نمایش آزادی از خود و خودی ها



در زیارت عاشورا داریم:
اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى‏ مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
این بالاترین درخواست است که ما در زیارت عاشورا از خدا میکنیم.بعد از اعلان برائت ها و بعد از خواستن مقام محمود و خونخواهی امام حسین(ع) ،این درخواست را از خدا میکنیم که زندگی مارا زندگی محمدو آل محمد قرار بدهد.

چرا زندگی  اهل بیت؟؟
مگه زندگی  آنها جز مصیبت و غم چیزی دیگه ای بود؟؟
زندگی آنها سیلی خوردن،مظلومیت،کشته شدن بچه شیرخواره..اسارت زن و بچه و خجالت پیش زن بچه بود.چرا ما زندگی آنها را میخواهیم؟؟
مرگ اونها هم که به بدترین وجه ممکن بود؟؟
مگه ما دوست نداریم که بهمون ظلم نشه و پیش زن و بچه خجالت زده نشیمپفپس چرا این درخواست را میکنیم؟؟؟؟

امام حسین(ع) در روز عاشورا در خطبه ای که برای لشکر عمربن سعد میخواند،میفرماید :
آیا من کسی از شما را کشتم؟؟
آیا صدمه ای به شما زده ام؟؟
آیا مالی از شما دزدیده ام؟؟
چرا میخواهید من را بکشید؟؟

طرح این سوال ها برای این نیست که امام بخواهد از کشته شدن فرار کند چون این حرف ها را درحالی میزند که مدتی قبل، در مدینه خبر داده بود من کشته میشوم.پس تنها یک دلیلی دارد که این حرف هارا میزند.
میخواهد بگوید شما هیچ دلیل منطقی ندارید که میخواهید من را بکشید.پس حتما روحتان اینقدر بخاطر شکم پروری و مال دنیا تنگ شده است که نمیتوانید من را تحمل کنید.
میخواهد بگوید شما دنیا را انتخاب کردید و دنیا هم یه پدیده ی تنگ است و روح شما تنگ و دچار عصبیت شده است.
کسانی که در کربلا مقابل امام حسین(ع) حاضر شدند،اینقدر روحشان تنگ شده بود که به خاطر دنیا میخواهند امام معصوم(ع) را بکشند.

حال امام حسین(ع) اینقدر روحش بزرگ است که دغدغه زن و بچه و اسارت آنها را ندارد.دغدغه ی کشته شدن فرزندان و یاران خودش را ندارد،بلکه تنها دغدغه ای امام حسین(ع) انجام مأموریتی است که خداوند به عهده اش گذاشته است.اگر یک ذره دغدغه داشت حداقل زن و بچه را نمی آورد.

با اینکه حُر جلوی امام را گرفت و باعث کشته شدن امام شد،ولی امام اینقدر روحش بزرگ است که حُر را بخشید.
خیلی روح بزرگی میخواهد که در اون شرایط هنوز نگران این است که شاید یکی از سپاهیان دشمن،پشیمان شود.با اینکه سپاهیان دشمن موقع خطبه خواندن امام حسین(ع) هلهله میکردند و مسخره میکردند ولی باز امام(ع) نصیحت میکرد.

ولی متاسفانه ما اینقدر روحمان تنگ شده است که مثلا اگر کسی  حرفی را چندسال پیش پشت سر ما زده ولی ما هنوز کینه به دل داریم...یا میگوییم چون اینها برای عید نیومدن خونه ما،پس ما هم نمیریم خونشون!!!
این نشون میده روح ما تنگ شده است.

بعد از عاشورا چند نفر که توی سپاه دشمن بودند آمدند پیش امام سجاد(ع) و گفتند که میشود توبه کرد؟؟
امام سجاد(ع) با اینکه پدرش را کشتد.زنان و بچه هارا به اسارت بردند،میفرماید که آری میشود توبه کرد.
امام علی(ع) با اینکه عمر وابوبکر باعث سیلی خوردن حضرت زهرا(س) شدند،فردای اون روز که برای عیادت از دختر پیامبر(ص) می آیند، امام به خانه راهشان میدهد.

اگر دنیا دوست باشیم،کربلا را نمیفهمیم.کسی که از خودیت و نفس خودش آزاد شد،میتواند تصمیم های بزرگ بگیرد.

محمد حنفیه ،برادر امام حسین(ع) هم آدم خوبی بود ولی نتوانست درست انتخاب کند.
خیلی از صحابه پیامبر بودند که توی دربار یزید بودند. چرا ؟؟؟


به همین دلیل ما در زیارت عاشورا این درخواست را میکنیم که ما هم روحمان  بزرگ شود.درخواست میکنیم که زندگیمان،زندگی محمدو آل محمد بشود....یعنی آزاد بشویم از خودمان و از این همه وابستگی های اعتباری.
اگر از انانیت و نفس خودمان آزاد بشویم و دیگر دغدغه آبرو نداشته باشیم ،خیلی ازکارها برایمان راحت میشود.

امام حسین(ع) بیعت را از یارانش برداشت،چون نمیخواست بقیه را گرفتار کند.امام نمیخواهد بخاطر خودش،جون بقیه را به خطر بیندازد.بیعت را از یاران برداشت کهآنها  راحت انتخاب کنند.پس کسانی که در کنار حضرت بودند،از خود آزاد بودند.اسیر مال دنیا و زن وبچه نبودند.
امام حسین(ع) در درون شاد بود ولی در بیرون مصیبت زده بود.به ظاهر شکست خورد ولی در باطن پیروز واقعی،امام حسین(ع) بود.
ما هم ممکنه درزندگی با حوادثی  روبه رو شویم که با انتخابمان شاید به ظاهر شکست بخوریم ولی در حقیقت ما پیروزیم.

آزادی از خود یه شرط دارد و یک نتیجه:
شرط آزادی از خود،نزدیکی به وحدت است.اگر کسی به خدا نزدیک شد نتیجه اش این میشود که از عصبیت دور شده است.
عصبیت یعنی فرقه فرق کردن،تنگ کردن،خط کشیدن بین مسلمانها..عصبیت جنسش ساختن مرزهای دروغین است.
امام حسین(ع) با شهادت خود این مرزهای دروغین را شکست،لذا میبینید که بعد از شهادتش خیلی از کسانی که پراکنده بودند ،کنار هم جمع شدند.


یا علی مدد