حقیقت نوری فاطمه زهرا(س) 2


بسم رب الحـــــــــیدر(ع)

حقیقت نوری فاطمه زهرا(س) 2

فاطمه تجلّی یک آرمان متعالی


فاطمه‌زهرا یک آرمان خیالی و ذهنی نیست که از دسترس بشر دور باشد، بلکه تجلّی یک آرمان و هدف متعالی است که به آرمان و هدف متعالی انسان‌ها متّصل است. به عنوان مثال به الفاظِ دارای معانی دقّت کنید! شما وقتی این الفاظ را از زبان یک انسان حکیم می‌شنوید به معانی باطنی آن‌ها منتقل میشوید، و اگر این الفاظ محسوس نبود، ارتباط با آن معانی که در ذهن گوینده بود، برای شما مشکل میشد. حضرت زهرا مَثَلشان، مَثَل الفاظ دارای معانی است که از یک جهت بشرند و همه میتوانند حرکات و گفتار ایشان را ببینند و از یک جهت حامل حقایق غیبی اند و اگر کسی خواست میتواند از طریق ایشان با حقایق عالم غیب ارتباط پیدا کند.

حضرت زهرا نمونه‌ای از انسان‌هایی است که در وجود آن‌ها حقایقِ فوق زمین و آسمان تجلّی کرده است و آن‌ها نمایش آن حقایق‌اند.
اصحاب حضرت در ادامه، سؤال خوبی را مطرح نمودند که ای پیامبر خدا! چگونه او حوریه‌ای بشرگونه است؟ یعنی او چه جایگاهی در مراتب هستی دارد و از چه خلق شده است؟
حضرت رسول‌الله فرمودند: «خَلَقَهَااللهُ- عَزّ وَجَلّ- مِنْ نُورِهِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ آدَم، اِذْ کانَتِ الْاَرْواح»؛ یعنی خداوند او را از نور خود خلق کرد، قبل از آن‌که آدم را خلق کند، آن هنگام ارواح بودند و هنوز زمین و آسمان به وجود نیامده بود.

این فراز از روایت سرّ بزرگی را گوشزد میکند، چون اوّلاً؛ بحث خلقت نوری حضرت زهرا را توسط حضرت حق متذکّر میشود، ثانیاً؛ تقدّم خلقت آن حضرت را نسبت به آدم ابوالبشر مطرح میکند و عرض شد که این تقدّم، تقدّم بالشّرف است و حاکی از تقرّب بیشتر وجودی حضرت زهراء میباشد.
ما باید این نکته را از اساسی ترین نکات معارف خود بدانیم و متوجّه باشیم که یک نوع خلقت در عالم تحقّق یافته، در حالی که هنوز آدم ابوالبشر به عنوان اوّلین آدم، خلق نشده بود و متوجّه باشیم چگونه میشود موجودی یک خلقت نوری داشته باشد و پس از مدّت‌ها خلقت زمینی و جسمانی پیدا کند.
در صورت دقّت بر روی این مسئله متوجّه میشویم که بعضی از انسان‌ها دارای ذات مقدس‌اند و حقیقت انسانیت انسان‌ها هستند، اگر نسبت به این نکته حسّاس باشید، در مباحث آینده اشاراتی به این نکته میشود و إن‌شاء‌الله دریچه‌ای از معارف از طریق این احادیث نصیب ما خواهد شد.

فاطمه و مقام قرب محض

حاضران با هوشیاری تمام سؤال کردند: ای رسول خدا! در آن هنگام فاطمه کجا بود؟ حضرت فرمودند: «کانَتْ فی حُقَّةٍ تَحْتَ ساقَ الْعَرْش»؛ یعنی در آن حالت نوری، فاطمه در حقّه و جایگاهی در زیر ساقه عرش قرار داشت.

از این فراز متوجّه میشویم که تقدّم و رتبه حضرت در مقام قربِ محض است، چون مقام عرش، مقام تجلّی اسماء اعظم الهی است. حالا این حدیث میفرماید: جایگاه حضرت‌زهراء زیر ساقه عرش بوده است، یعنی آن حضرت در مقام نوری خود بی واسطه با اسماء اعظم الهی ارتباط دارند - هیچ‌کس اعم از نبی و یا ولی با ذات حق نمیتواند ارتباط پیدا کند بلکه ارتباط با خدا به معنی ارتباط با اسماء الهی است- از طرفی فرموده‌اند عرش الهی مظهر چهار اسم «سبحان‌الله»، «الحمدلله»، «لااله‌الا الله» و «الله‌اکبر» است.

پس فاطمه در مقام ارتباط مستقیم و بی واسطه با این چهار اسم الهی است و قبل از خلقت زمینی، در چنین جایگاهی قرار داشته و حالا هم که خلق شده، مظهر این چهار اسم است، چون عظمت ذوات مقدس معصومین در این است که ارتباط خود را با حقیقت خود محفوظ داشته‌اند و حالا حضرت زهرا در عین این که مخلوق است، مظهر اسماء اعظم الهی است- خود اسماء الهی مخلوق نیستند، بلکه اسماء، مظهر ذات الهی اند- و آن اسماء در وجود عینی حضرت صدیق کبری تجلّی کرده است. حال شما حساب کنید فاطمه چه برکتی است بر روی زمین.

قلب فاطمه محل تجلی اسماء اعظم الهی


سؤال‌کننندگان -که رحمت خدا بر آنان باد- باز سؤال میکنند: ای رسول خدا! غذایش چه بود؟ حضرت فرمودند: غذای آن وجه نوری حضرت زهرا عبارت بود از «تسبیح» و «تنزیه» و «تقدیس» و «تهلیل».

این فراز اسرار فوق‌‌العاده‌ای از معارف عالم اعلاء را در اختیار ما میگذارد. «تسبیح» یعنی نظر به مقام سبحان الهی حضرت «الله» و چنانچه قلب محلّ تجلی این اسم گشت، قلب از حضرت الله با جلوه سبحان الهی او برخوردار میشود، و «تقدیس» یعنی نظر به مقام قدوسی حضرت «الله» و قلب از طریق انوار او با جلوه طهارت مطلق، از هر گونه محدودیت نفسانی آزاد می شود، و «تهلیل» یعنی مقام یگانگی و «لااله‌الاّالله»ی حضرت «الله» و نظر به مقام وحدانی حق و با پذیرش تجلّی حضرت الله در حالت «تهلیل» دل از هر گونه تعلّق به محدودیت‌ها آزاد می گردد و با آزاد شدن از تعلّقات محدود با انوار الهی یگانه میگردد، و «تحمید» یعنی نظر به جمال و کمال حق و توجّه به همه خوبی هایی که در حضرت الله به نحو جامعیت هست و از انوار وجودی آن وجودِ پرجمال و کمال بهره‌گرفتن، و هزاران نکته ظریف در مقام «تسبیح و تقدیس و تهلیل و تحمید» هست که در جای خود باید مورد بحث قرار داد.

چنانچه ملاحظه کردید جایگاه حضرت زهرا در تحت عرش بود و عرش نیز مقام ظهور اسماء تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر بود و غذای جنبه نوری حضرت تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر بود، پس میتوان نتیجه گرفت مقام نوری حضرت دائماً تحت تجلّیات اسماء اعظم الهی است و از آن طریق بقاء می یابد و به بقای تسبیحی و تحمیدی و تهلیلی و تقدیسی خود ادامه می دهد.


یاعلی مدد