بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ، یَا صَادِقَ فِی الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ، یَا مَوْلایَ، یَا أبَاعَبْدِاللهِ
پیشاپیش به شهادت امام و پیشوای شیعیان،حضرت امام صادق(ع) نزدیک میشویم و به همین مناسبت تصمیم گرفتم مطالبی که استاد طاهرزاده در مورد امام صادق(ع) بیان کرده اند را پیاده کنم و یا اگر به صورت جزوه است که آنها را قسمت بندی کرده و در اختیار دوستان قرار بدهم.
انشالله که برای دوستان مفید واقع بشود و با معرفت بیشتری برای این امام بزرگوار عزاداری کنیم...
1-امام صادق(ع) و شبهه شناسی-امام مطهّر است نه فقط طاهر
بحث ما این است که خداوند عدهای را تا قیامِ قیامت برای ما امام قرار داد و زندگیکردن روی زمین به طور صحیح، فقط از طریق امام ممکن است. چنانچه ملاحظه فرمودید قرآن فرمود:
«إنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»؛ «إنَّمَا» یعنی فقط.
میفرماید: ما اراده کردهایم فقط اهلالبیت در مقام «یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» باشند، چرا «إنَّمَا»؟ چون ذات هرچیز منحصر به خودش است، ذات تری منحصر به آب است، فقط آب میتواند تر کند یا پاککند، آهن که نمیتواند پاککند. آهن میتواند پاکباشد، اما نمیتواند پاککند. فقط مقام اهلالبیت(ع) که عین طهارتند و به اصطلاحِ علامهطباطبایی«رحمةاللهعلیه» طهارتشان تکوینی است، در طهارت محض هستند.
2-امام صادق(ع) و شبهه شناسی-شرایط زمانی امام صادق(ع)
جامعـهای که صـدسال است از یک طرف گرفتـار جنگ است جهت کشـورگشـایی - البته به نام جهاد- و از طرف دیگر گروهها و فرقهها سطحیترین حرفها را به اسم اسلام میزنند؛ کجا توانسته به خود آید و نسبت به عقیدهی صحیح تفکر کند.
در این شرایط، امام صادق(ع) مسئولیت دارند اسلام را نجات بدهند و آن را برای ما و جهان اسلام حفظ کنند. حال سؤال این است که امام در این شرایط به نظر شما چه کار باید بکند؟
یکی از کارهای امام(ع) این بود که معرفت دینی را که داشت از صحنه جامعه رخت برمیبست تثبیت و تکمیل نماید و در این کار به جهت روش خاصی که بهکار بردند بحمدالله خیلی موفق بودند.
هم توانستند معارف عالیهی توحیدی را مطرح کنند و هم میزان انحراف سایر گروهها را بنمایانند.
3-امام صادق(ع) و شبهه شناسی-روش برخورد با شبهه
آنچه بنده در این جلسه میخواهم در رابطه با حضرت بحثکنم؛ «شناخت شبهه و چگونگی برخورد با آن، و تربیت افرادی برای رفع شبهه» توسط آن حضرت است.
ای امام! شما در آن هرج و مرج فکری چه کردید که با آنهمه میدانی که جاسلیقها و ابنمیمونها و سُفیانِ ثوریها و إبنأبیالعوجاءها داشتند توانستید کاری بکنید که همهی جوّسازی آنها خنثی شده و حتی اندیشه و دل آنها به سوی شما گرایش پیدا کرد؟!
4-امام صادق(ع) و شبهه شناسی-امام صادق(ع) و تربیت شاگرد
امام از ما میخواهند عاقل باشیم. عاقل یعنی کسی که بیدلیل حرف نزند. واقعاً ما برای اثبات حقانیت اعتقادات خودمان چقدر دلیل داریم؟ ممکن است برای خودتان دلیل نخواهید، ممکن است با یک هوشیاری قلبی خدا را قبولداشته باشید، هیچ دلیل و استدلالی هم نخواهید. امّا امروز آن زمان نیست که هرکس برای خودش باشد، شما باید برای حقانیت عقاید خود دلیلداشته باشید تا بتوانید به طرف مقابل ثابتکنید سخنانش بی دلیل است و از این طریق ذهنها را از او منصرف نمایید و به طرف تشیع جلب کنید.
5-شرایط تاریخی امام صادق(ع)-امام صادق(ع) معلم جامعه اسلامی
تلاش ائمه هم برای این است که اصل اسلام باقی بماند و مردم در حدظاهر نمانند.درواقع موفقیت اهل بیت به این است که اسلام بماند حال چه شهید شوند و چه زندانی شوند و چه حقشان خورده شود.
اهل بیت حکومت را میخواهند که بتوانند اسلام را زنده نگه دارند نه اینکه تشنه قدرت باشند.اگر قدرت را در دست داشته باشند میتوانند بهتر و کامل تر احکام اسلام را در جامعه پیاده کنند منتها اگر شرایط حکومت حاکم نباشد،جکومت را رها میکنند زیرا تنها هدفشان باقی ماندن اسلام است به همین دلیل است که میبینیم که امام علی(ع) در قبال حقشان که خورده شد،سکوت کردند و یا امام صادق(ع) درحالی که میتوانست حکومت را بدست بگیرد،حکومت را رها کرد و به دنبال عمیق کردن اسلام و مفاهیم اسلام رفت.
6-نگرش توحیدی بر سرنوشت کفار-راهکار امام صادق(ع) در زمان معاصر
وقتی شرایط را درک کنیم میفهمیم امام صادق(ع) چه کار بزرگی کردند.اینجا بود که امام صادق(ع) با تربیت شاگردان و عمیق کردن مفاهیم اسلام فضا را طوری تغییر دادند که حق معلوم شد.خود مردم فهمیدند که حق با کی است.وقتی که فعالیت های فرهنگی عمیق شد،دیگر جایی برای شعار باقی نمیگذارد.
امام صادق(ع) میفرماید که بین خودتان بگردید و شخصی که عالم تر و آگاه تر نسبت به حلال حرام ما اهل بیت هست را پیدا کنید و او حاکم بر شما از طرف من است.اگر دست روی دست گذاشتیم که کافران برما حکومت کنند،درواقع به خداوند مشرک شدیم. عده ای میگفتند که ما در زمان شاه نماز میخواندیم و الان هم میخوانیم و فرق چندانی نکرده است غافل از اینکه نمازشان باطل است.چون طبق روایت اگر کسی در زمان طاغوت،راضی باشه به حاکیمت طاغوت،یعنی حاکمیت طاغوت را پذیرفته و کافر است الا اینکه راضی نباشه و کاری هم نتواند بکند.
یاعلی مدد