بسماللهالرحمنالرحیم
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی
وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا
عید مبارک غدیر، یعنی روز معرفی و ظهور ولایت امام معصوم را به امید اینکه توجه به مدیریت اهل عصمت و طهارت در کنار نبوت حقهی حقیقیه، برکتی برای ملت اسلام و بهخصوص ملت مسلمان کشورمان باشد، به همهی خواهران و برادران تبریک عرض میکنم.
ادب و بصیرت شیعهبودن اجازه نمیدهد که عزیزان از آن موضوع خطیر به راحتی بگذرند و تصور شود غدیر؛ حادثهای بود مربوط به گذشتهی تاریخ و از این مسئولیت بزرگ که وظیفهی همهی مسلمانان است تا آیندهی تاریخ را به کمک غدیر جلو ببرند، غافل شویم.
عزیزان بهخوبی متوجهاند که به موضوع غدیر باید از زوایای متعدد نگریست و لذا بنده با بیان مقدمهای میخواهم صرفاً از نقش غدیر در امور اجرایی کشور عرایضی داشته باشم.
ما امروزه به این مسئله مبتلا هستیم که نظام اجرایی کشور - اعم از دولت و مجلس و قوهی قضائیه- آن طور که شایسته است تحت الشعاع روش ائمه(ع) عمل نمیکنند زیرا در شرایطی هستیم که انسان و زندگی او را از منظر غرب مینگریم و زندگی را در تعریفی که آن فکر و فرهنگ به ما القاء کرده شکل دادهایم.
آفات غفلت از جایگاه امامان معصوم(ع)
مشکل از آن جا ریشه میگیرد که در پیشینهی تاریخی سالهای قبل از انقلاب، جایگاه دین و نبوت و امامت درست تحلیل نشده است و هنوز هم جامعه آمادگی جدّی برای طرح آنها را ندارد. و این به این علت است که هنوز روشن نشده تنها خالق انسان است که میتواند طرحی مناسب برای زندگی در زمین برای او تدوین کند، تا در آن بستر به تعالی خود دست یابد. همچنانکه هنوز روشن نشده بعد از رسول خدا (ص)جهت تبیین صحیح دین و اجرای دین کسانی که خداوند پرورانده و قلب آنها با حقیقت قرآن مرتبط است باید جامعه را مدیریت کنند تا جامعه براساس نور واقعی قرآن هدایت شود، همانهایی که قرآن در بارهی آنها میفرماید:
«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»
خداوند اراده کرده است فقط شما اهل البیت را از هر گونه آلودگی پاک گرداند و آن هم پاککردنی خاص.
تا جامعه از الگوی مطمئن محروم نباشد و تا مقام ائمه (ع)از این جهت درست تبیین نشود و جامعه متوجه عصمت آنها نگردد، نه
موضوع مودت و محبت به آنها درست تحلیل میشود و نه اینکه چرا باید در مسائل
اجرائی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جهت کلی را از آنها گرفت. به عبارت دیگر اینکه
در مسائل اجتماع خود رجوعِ کامل به امامان(ع) نمیشود
به جهت آن است که نقش و مقام آنها را در عالم هستی خوب درک نکردهایم.
عزیزان باید فراموش نفرمایند که نبوت؛ ارائهی برنامهی زندگی انسانها از طرف پروردگارشان است و امامت؛ مدیریت اجرایی بدون خطای آن برنامه میباشد. زیرا تنها و تنها خالق انسان است که میتواند برنامهای حقیقی و بدون خطا برای زندگی بر روی زمین در اختیار انسان قرار دهد و فهم این برنامه برای درست اجراکردن آن به شعوری خاص نیاز دارد که آن شعور پس از پیامبر(ص) در اختیار مطهّرونی است که خداوند در آیات سورهی واقعه از آنها خبر میدهد. نکتهای که در غدیر مطرح است توجه به همین موضوع میباشد که تنها مجریِ تضمین شدهی برنامهی الهی باید امامی معصوم باشد و به همین جهت شیعه معتقد است هم نبی و هم امام هر دو باید از طرف خدا تعیین شوند.
با تدبّر در قرآن متوجه میشویم باید انسانی معصوم مدیریت اجرای دین در امور فردی و اجتماعی را عهدهدار باشد هرچند تشریع یا ایجاد حکمی جدید به عهدهی او نیست، او مسئول تبیین دستورات الهی است تا جامعه در فهم آن سرگردان نماند.
خداوند میفرماید:
«یا اَیُّهَاالَّذِینَ ءَامَنُوا أَطِیعُوااللَّهَ وَ أَطِیعُواالرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْـرِ مِنْکُـمْ، فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْأَخِرِ، ذَالِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً »
ای مؤمنان خدا را اطاعت کنید و رسول خدا و اولیالامر از خودتان را اطاعت کنید، پس اگر در موردی اختلاف کردید آن اختلاف را به خدا و رسولش ارجاع دهید، اگر به خدا و به قیامت مؤمن هستید، که این کار خیرِ بسیار، وعواقب نیکویی دارد.
اولاً: آیه اطاعت خدا و رسول خدا و اولیالامر را واجب شمرده است.
ثانیاً: لفظ «اَطیعُوا» یعنی اطاعت کنید را یک بار در مورد «خـدا» به طور جداگانه به کار برده و یک بار در مورد «رسول خدا و اولیالامر» مطرح فرموده است.
معلوم است که اطاعت از خدا به معنی پیروی از احکامی
است که به عنوان وحی بر پیامبر(ص) نازل شده است. ولی اطاعت از
رسول خدا دو جنبه دارد، یکی اطاعت از او در بیان احکام الهی، چنانچه خود خداوند به
پیامبرش میفرماید: قرآن را بر تو نازل کردهایم تا برای مردم تبیین و روشن کنی. «وَ اَنْزَلْنا اِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَـیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ
اِلَیْهِمْ».
و جنبهی
دیگر اطاعت از رسول خدا(ص)؛ اطاعت بهعنوان مدبّر جامعهی
اسلامی در اجرای احکام و جهاد و دفاع و عزل و نصب فرمانداران است، چنانچه خداوند
میفرماید: ما قرآن را به حق برای تو نازل کردیم تا بین مردم بر اساس آنچه خدا
برای تو روشن کرده حکم کنی: «اِنّا اَنْزَلْنا اِلَیْکَ
الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ بِما اَریکَ الله»
پس با وجود آنکه اطاعت از رسول خدا (ص)در حقیقت اطاعت از
خدا است، ولی به آن جهت قرآن لفظ «اَطیعُوا» را دوبار تکرار کرد که اطاعت از رسول
خدا(ص) به اعتبار آنکه وَحی الهی را
آورده است از اطاعت از رسول خدا به اعتبار آنکه باید در امور اجرایی جامعه
مسئولیت امور را به عهده گیرد جدا شود پس اطاعت از رسول خدا(ص) به
غیر از آنکه به معنای اطاعت از وَحی الهی است، معنایی دیگر هم دارد، مثل تبیین
آیات و اجرای احکام در جامعه.
ثالثاً: اطاعت از «اولی الامر» را در کنار اطاعت از رسول خدا(ص) واجب شمرده که این نشان میدهد وجه مشترکی بین اطاعت از «رسول خدا» و اطاعت از «اولیالامر» هست و آن عبارت است از تبیین و تبلیغ احکام الهی و اجرای احکام دین خداوند. ولی طبق ادامهی آیه که میفرماید: «اگر با هم اختلافی پیدا کردید آن اختلاف را به خدا و رسول خدا ارجاع دهید» و در این قسمت لفظ «اولیالامر» را نیاورده است، معلوم میشود که «اولیالامر» منصب تشریع ندارد، یعنی در منازعات باید به کتاب خدا و سنت رسول خدا رجوع کرد.
توضیح آنکه فراموش نکنیم افرادی که مورد خطابِ این آیه هستند مؤمنیناند و مسلماً نزاع آنها با غیر اولیالامر است. زیرا بعد از اینکه اطاعت اولیالامر واجب شد دیگر رأی اولی الامر محل نزاع و تردید واقع نمیشود. از طرفی قول «اولیالامر» در فهم کتاب و سنت، حجیت دارد و از آن جایی که آیهی شریفه اطاعت آنها را بدون قید و شرط لازم داشته، لذا قول و گفتار آنان مطابق با واقع و خالی از خطا و لغزش است. و در یک کلمه باید علاوه بر پیامبر انسانهای معصوم دیگری در جامعهی اسلامی باشند که اطاعت از آنها واجب است، خداوند بندههای خود را به اطاعت از کسی که دارای خطا باشد و امت را در اثر آن خطاها گمراه میکند، امر نمیفرماید و اطاعت او را در کنار اطاعت پیامبرش قرار نمیدهد.
مصداق
اولیالامـر؛ هیچ یک از فرقههای مسلمان در
باره پیشوایان خود ادعای عصمت نکردهاند به غیر
از شیعه که ائمهی دوازدهگانهی خود را معصوم میداند و شاهد بر اینکه مصداق اولیالامر،
ائمهی معصومین شیعه هستند روایات بیشماری است که از جملهی آنها روایت جابربنعبداللهانصاری
است. جابر میگوید: وقتی آیه «اَطیعُواالله و
اَطیعُواالرَّسول…»
نازل شد به محضر رسول اکرم(ص) عرض کردم: یارسولالله! خدای تعالی و رسول او را میشناسم ، ولی «اولیالامر»
که خداوند در این آیه اطاعت آنها را با اطاعت رسولش برابر قرار داده چه کسانیاند؟
و پیامبر(ص) فرمودند: «ای جابر! اولیالامر،
خلیفههای من و جانشینان بعد ازمن هستند که امامان وپیشوایان مسلمین میباشند و
اول آنها علیابنابیطالب است».
چنانچه ملاحظه فرمودید: امام ایجاد شریعت نمیکند بلکه مجری تضمینشدهی شریعت است، یعنی کسی است که در اجرا و پیادهکردن شریعت معصوم است. لذا باید کسی که از طرف خالق عالم، عصمتش تضمین شده است، برای اجرای شریعت همواره در صحنه باشد.
یاعلی مدد