غلیظترین مانع و عوامل وسعت دادن قلب_بخش ششم_چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی



غلیظ‌ترین مانع

غلیظ‌ترین مانعِ حضور ما در عوالم غیب، عدم تفکیک بین اعتباریات و حقایق است. حقایق چیزهایی است که هست و اعتباریات یعنی مفاهیمی که انسان‌ها قرار گذاشته‌اند ولی ریشه در نفس‌الامر و واقعیت ندارد. حال اگر انسان‌ها حقایق را نیز به چشم اعتباریات ببینند به‌کلی جهت جان‌شان از توجه به عوالم وجود منقطع می‌شود.

اعتباری دانستن حقایق به این معنی است که فکر کنیم دستورات دین مثل قراردادهایی است که برای رفع مشکل ترافیک شهر وضع کرده‌اند. غافل از این که تمام دستورات دین اعتباریاتی است که ریشه در حقایق دارد. تصور کنیم خداوند با حساب‌های مصلحت‌گرایانه فرموده؛ صبح دو رکعت نماز بخوانید و ظهر چهار رکعت، غافل از این‌که این دستورات صورت حقایقی است که در عالم قدس وجود دارد و عمل به آن‌ها نفس انسان را متوجه آن عالم و آن حقایق می‌نماید و در نتیجه به همان اندازه حضور او را در آن عوالم بالفعل می‌گرداند، و با عمل به آن دستورات حجاب بین انسان و عالم غیب رقیق‌تر می‌گردد.

از آن‌ جایی که رذائل اخلاقی مانع حضور نفس در عوالم غیب می‌شود می‌فرمایند باید آن رذائل را از خود دور کنی. انسانِ حسود آنچنان روحش بر محور خود متمرکز است که نمی‌تواند به خود آید و در جنبه‌ی بیکرانه‌ی جان خود حاضر شود و لذا می‌فرمایند سعی کن با نظر به لطف بیکرانه‌ی خداوند، حسادت را از خود دور کنی.

عوامل وسعت‌دادن قلب

با توجه به این قاعده که باید برای حضور در عوالم وجود عمل مناسب آن حضور را تقویت کنیم و موانع حضور را برطرف نماییم. حضرت باقر(ع) می فرمایند:

«ثَلَاثٌ مِنْ أَشَدِّ مَا عَمِلَ الْعِبَادُ، إِنْصَافُ الْمَرْءِ مِنْ نَفْسِهِ وَ مُوَاسَاةُ الْمَرْءِ أَخَاهُ وَ ذِکْرُ اللَّهِ عَلَى کُلِّ حَالٍ، وَ هُوَ أَنْ یَذْکُرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِیَةِ یَهُمُّ بِهَا فَیَحُولُ ذِکْرُ اللَّهِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»

سه چیز از سخت‌‏ترین کارهاى بندگان مى‏باشد، انصاف به خرج‌دادن نسبت به خود، مواسات با برادران ایمانی، و یاد خدا در هرحال؛ یاد خدا در هر حال به این معنا است که هرگاه میل به معصیت کرد یاد خدا بین او و آن معصیت مانع ارتکاب معصیت گردد، و این همان سخن خداوند است در قرآن که فرمود: «اهل تقوی هرگاه گروهى از شیاطین با آن‌ها تماس بگیرندآن‌ها متذکر مى‌گردند و در آن‌ حال نسبت به وسوسه‌ی شیاطین بصیرت دارند.»

می‌فرمایند اولاً: باید نسبت به خودت انصاف داشته باشی و تقصیرها را به گردن دیگران نگذاری وگرنه روح تو در محدوده‌ی خودخواهی‌ات متوقف می‌شود.

نی صفا می‌ماندش نی لطف و فر....نی به سوی آسمان راه سفر



ثانیاً: مؤمن باید با برادرانش مواسات کند، و دغدغه‌ی آن‌ها را داشته باشد، غم آن‌ها را بخورد و تا آن‌جا که می‌تواند نقص‌های آن‌ها را بپوشاند، روحیه‌ی ایثارگری نسبت به مؤمنین در او رشد کرده باشد، تا به جای آن که مشغول عیب برادرانش باشد و خود را از گستردگی روح محروم کند، غمخوار آن‌ها باشد و روح خود را وسعت دهد.

ثالثاً: در همه حال به یاد خدا باشد و نگذارد جهت جانش از توجه به حضور بیکرانه‌ی خداوند در هستی، به چیز دیگری معطوف شود. در این حال قلب او دائم در محضر حق است و از محدودیت‌های عالم جزئی آزاد می‌گردد و در واقع با خودِ حقیقی‌اش به‌سر می‌برد و نه با ناخودِ خود.

راه ورودِ هرچه بیشتر به حالت ذکر و حضور، انجام نماز و روزه و حج و زیارت و اعتکاف است، و اگر راه ارتباط با عوالم غیب جلوی جان ما باز شود و بتوان جلو رفت، در آن صورت متوجه برکات فوق‌العاده‌ی آن خواهد شد.

یاعلی مدد
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد