بخش اول_شرح مناجات شعبانیه

بسم رب الحـــــــیدر(ع)



هر امام معصومی منکشف به دعایی است.خداوند راه ارتباط با خودش را از طریق دعای خاصی به قلب انسان منکشف میکنه ولی چون قلب امام معصوم،قلب عصمت است، آن دعاها هم بالاترین دعا و بهترین دعاست.


پس دعاها و مناجات ها انکشاف نور الهی است به قلب انسان های معصوم تا راه ارتباط با خودش را به بهترین نحو به آنها بیاموزد.بعضی موقع ها انکشاف تام و تمام نیست و درجه دعاها هم بخاطر همین است.

بعضی از دعاها متعالی است ولی خاص نیست. دعای ابوحمزه،انکشاف تام و تمام حضرت امام سجاد(ع) است و یا دعای عرفه امام حسین(ع) یک انکشاف تام و تمام است ولی این دعاها مخصوص به یک امام است.

ولی مناجات شعبانیه آنقدر عمیق است که همه ائمه آن را میخواندند و از آن استفاده میکردند...همه ائمه این مناجات را میخوانند یعنی اینکه همه ائمه در اکتشافات خودشون به این مناجات رسیدند و به نوعی همه ائمه این مناجات را کشف کرده اند.

دعا با مناجات فرق دارد. دعا یعنی تقاضا از راه دور ولی مناجات یعنی معاشقه و مؤانست با خدا...


اول مناجات با صلوات بر محمد و آل محمد شرع میشود:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
 اى خدا درود فرست بر محمد و آلش


سفارش شده از طرف امام صادق(ع) که در موقع دعا کردن اول و آخر آن صلوات بفرستید چون صلوات به آسمان بالا رود دعا را هم با خود بالا می برد و خداوند کریم تر از آن است که چون از او دو حاجت بخواهند فقط یکی را برآورد.


از امام باقر(ع) هم نقل شده است که اول و آخر دعا صلوات بفرستید چون خدا وقتی اول و آخر کلامی را قبول کند،وسط آن را خواهد پذیرفت.


درواقع هیچ دعایی بالا نمیرود و نور دعا منعکس نمیشود مگراینکه با صلوات بر محمد و آل محمد باشد.

ما با صلوات فرستادن از خدا میخواهیم که خدایا به این مقام عصمت نظر کن و داریم خودمون را به این مقام عصمت نزدیک میکنیم و این مقام بسیار بزرگی است.


وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ
 و چون تو را بخوانم دعاى مرا اجابت فرما و هرگاه تو را ندا کنم ندایم بشنو



وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ‏
و چون با تو مناجات کنم به حالم توجه فرما که من بسوى تو گریخته‏ ام و در حضور حضرتت ایستاده در حالى که به درگاهت به حال پریشانى تضرع و زارى میکنم


خدایا محلمون بگذار...آمده ایم که به ما محل بگذاری...
آمده ایم که ما مورد توجه نور تو قرار بگیریم...
از تو تقاضا میکنم که لطفی و مرحمتی به ما بکنی...
پیش تو ناله میکنم که همین ناله کردن ما باعث توجه تو به ما بشه..


بعضی موقع ها داریم توی خیابان رد میشیم،صدایی به گوش ما میخورد ولی توجهی نداریم ولی یک موقع جلو میرویم و آن صدارا با دقت گوش میدهیم.

الان هم از خدا میخواهیم به صدا و ناله ی ما توجه کند."وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ" خدایا من در این دعا میخوام که به استقبال من بیایی.

آمده ام پیش تو ناله و عجز و دعا کنم چون همین دعاکردن ما از لببک توست و من میخواهم تو به استقبال تقاضای من بیایی...

دعا میکنم که تو خود را به من نشان بدی....دعا بهانه است...


گاهی ما دعا میکنیم ولی حال دعا نداریم ولی گاهی اوقات حال دعا داریم و دلمون میخواد همینطور دعا کنیم.این میل به دعا کردن در واقع لبیک خداست. خدا توفیق به ما داده که ما دعا کنیم. یعنی اول خدا به ما توجه و نظری کرده است و ما توفیق دعا کردن را پیدا کرده ایم.


گفت آن الله تو لبیک ماست  .....زیر هر یا رب تو لبیک هاست


"هَرَبْتُ إِلَیْکَ"خدایا من از همه چیز فرار کرده ام به سمت تو...
از منیت و خودخواهی خودم فرار کرده ام به سمت تو...
آمده ام که از خودم فرار کنم...آمده ام در محضر تو درحالی که دوتا چیز آورده ام
دست خالی خودم را آورده ام...هیچی ندارم...مسکینم ولی مسکین طالبم...میدونم که هیچی ندارم...
من نسبت به تو هیچم ولی تضرع آورده ام...


بعضی ها ناقص اند ولی نسبت به نقص خودشون غافل اند و این بدبختی بزرگی است.ولی بعضی ها درحالی که ناقص اند ولی میدونند که ناقص هستند. ما میدانیم که در مقابل حق تعالی چیزی نداریم.در دعا عرض شد مسکینیم ولی مسکین طالب...


رَاجِیاً لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی‏
و به آنچه نزد توست چشم امید دارم و تو از دلم آگاهى و حاجتم را میدانى و ضمیر مرا میشناسى


و امیدوار هم هستم که به من لطف کنی...
من به آن نتایجی که در نزد توست امید دارم..."ثواب" یعنی رفع حجاب برای تجلی انوار الهی.
خدایا من امید دارم که بتونم بدون حجاب با نور تو ارتباط برقرار کنم...



 "تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی" خدایا توکه از درون من آگاهی...میدونی چی میخوام...

وَ لاَ یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ
هیچ امرى از امور دنیا و آخرت من بر تو پنهان نیست


خدایا تو موقعیت من و اینکه چه خواهم شد و چه خواهم کرد را هم میدونی...گذشته و آینده و حال منو میدونی...



 وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی‏
و آنچه میخواهم که به زبان اظهار کنم و از حوایجم سخن گویم و آنچه براى حسن عاقبتم به تو امید دارم همه را میدانى


خدایا خودت میدونی که من اون چیزی که میخوام باشم،نیستم...
اون چیزی که میخوام شروع کنم به گفتن و حتی اون چیزی که اراده کرده ام برای عاقبت خودم را میدونی...
خدایا تو از تمام شخصیت من آگاهی...





وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی‏

و حکم تقدیر تو بر من اى سید من در باطن و ظاهرم تا آخر عمر جارى و نافذ است

 
مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلاَنِیَتِی وَ بِیَدِکَ لاَ بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی‏
و هر زیادت و نقصان و سود و زیان بر من وارد آمد همه به دست توست نه غیر تو


خدایا مقادیر تو و تقدیرات تو بر من جاری است و من وسط حادثه ها نیستم..
تمام شرایطم در قبضه اراده ی توست..
در تمام زندگی ام،آن چیزی که برای بقیه پیداست و اون چیزی که برای بقیه ظاهر نیست ،همه و همه در قبضه ی توست..


ما فکر میکنیم میشه هرکاری را انجام دهیم با هر سرنوشتی که خودمان میخواهیم،این بدترین نوع عقیده است.

امام خمینی(ره) میگوید:آدم بر حسب ظاهر می گوید همه چی در دستان خداست اما وجدان این مطلب چیز دیگریست.


درواقع در این مناجات،انسان را به اوج بصیرت اعتقادی میبرد.در ابتدای مناجات ابتدا دست روی اعتقادات میگذارد و اعتقادات انسان نسبت به خدا را به اوج بصیرت میبرد.


اگر انسان از طریق قلب درک کند که همه چی به دست خداست،خیلی زندگی اش فرق میکند.نمونه اش کربلا....

 
إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی‏
اى خدا اگر تو مرا از رزقت محروم سازى دیگر که تواند مرا روزى دهد و اگر تو مرا خوار گردانى که مرا یارى تواند کرد

 

خدایا حالا که همه چی در دست توست،اگه تو منو محروم کنی،کی به من رزق بدهد؟؟
اگر تو به من رزق ندی،من از کی رزق بگیرم؟؟
من میخوام از تو رزق بگیرم ...رزق آن است که تو به من بدی...
خدایا میخوام از تو رزق بگیرم که از خودت تشکر کنم...شکر فقط مخصوص توست...

خدایا حالا که همه تقدیرات عالم در دستان توست،من میخوام با این مناجات و با این فراز تقدیرم را عوض کنی و تقدیر دیگری بر من جاری سازی.


"إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی‏" اگر تو منو به مدد و یاری بگذاری،کی به من محل خواهد گذاشت...

بعضیا امید دارند که بقیه سبکشان نکنند و آبرو پیدا کنند. اینها روز به روز بی آبرو تر خواهند شد.

خدایا میخواهم تو به من عزت بدی،تو نگذاری من خوار و ذلیل بشم...من میخواهم با انس با تو عزت پیدا کنم.




إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ
اى خدا به تو پناه مى‏برم از غضب تو و از ورود خشم و سخطت


خدایا به تو پناه میبرم از غضبت...
خدایا از تو به تو پناه میبرم...از غضبت به رحمتت پناه میبرم...

 
إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ‏
اى خدا اگر من لایق رحمتت نیستم تو لایقى که بر من از فضل و کرم بی پایانت جود و بخشش کنى


خدایا اگر میبینی که ما به هیچ دردی نمیخوریم،هیچ خوبی نداریم...اگر برای رحمت تو لایق نیستیم ولی ما به فضل و بخشش تو امید داریم...درسته ما به درد بخور نیستیم ولی خودت مارا بدرد بخور کن...

"بِفَضْلِ سَعَتِکَ"

سعه یعنی اون طرفی که حقم نیست. در قدیم وقتی میخواستند مثلا یک کیلو گندم بکشند،وقتی روی کفه ترازو میگذاشتند،20 گرم هم اضافه میریختند که کفه ترازو بیاد پایین...درواقع این 20 گرم حق خریدار نبود ولی فروشنده این 20 گرم را میبخشید.

به این 20 گرم که حق خریدار نیست،سعه میگویند.


حالا به خدا عرض میکنیم که خدایا تو اهل این هستی که بر سعه فضل خودت به من ببخشی...

خدا خودش فرموده من در گمان عبد مومن هستم."انا عنده ظن عبد مومن".

خدایا ما اینگونه از تو چیز میخواهیم....امید به اضافه بخشش تو داریم.



"إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ"

گاهی ما فکر میکنیم که به هیچ دردی نمیخوریم.خدا در این فراز از مناجات به قلب امام معصوم الهام کرده است که ای مردم،ای بندگان من، اون وقتی که به هیچ دردی نمیخوری یک راهی داری برای اینکه من تورا بدردبخور کنم.

در اوج تاریکی و ناامیدی همیشه امیدی هست و آن روی آوردن به خداست...



یاعلی مدد

نظرات 1 + ارسال نظر
Bn دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 12:55 http://mehrabaniha.blogsky.com

دعا یعنی تقاضا از راه دور ولی مناجات یعنی معاشقه و مؤانست با خدا...
میل به دعا کردن در واقع لبیک خداست. خدا توفیق به ما داده که ما دعا کنیم.
امام خمینی(ره) میگوید:آدم بر حسب ظاهر می گوید همه چی در دستان خداست اما وجدان این مطلب چیز دیگریست.
در اوج تاریکی و ناامیدی همیشه امیدی هست و آن روی آوردن به خداست...
سلام
عالی بود
دعا بفرمایید خداوند به ما هم توجه و نظری کند و ما توفیق دعا کردن را پیدا کنیم...

سلام

خیلی خوشحالم که دنبال میکنید.
بی نهایت ممنون...

شما هم برای ما دعا کنید که محتاجیم
موفق باشید
یاعلی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد