بخش دوم_شرح مناجات شعبانیه

بخش دوم


باید توجه داشت که در شرح این مناجات،قصد نداریم که مفاهیم عرفانی دعا را بگوییم چون گفتن مفاهیم صرفا باعث میشه اطلاعات ما زیاد بشه.در شرح این مناجات میخواهیم معنای جملات کمی برایمان بیشر قابل فهم باشد تا قلب با این مناجات ارتباط برقرار کنه. قلب که ارتباط برقرار کرد خودش اسرار مناجات را کشف خواهد کرد.

باید توجه داشت که برای اینکه قلب بتواند با این مناجات ارتباط برقرار کنه باید خواندن این دعا را با توجه داشتن به معانی آن تکرار کنیم.

اگر در ماه شعبان تکرار کردیم کم کم نور مناجات را حس میکنیم.حالات روحی ما ممکن است تغییر کند چون اون موقع قلب با باطن این مناجات ارتباط برقرار کرده است.

این حالات برای همه رخ میدهد ولی شدت و ضعف دارد.برای کسی بیشتر و برای کسی کمتر...

ممکن است برای کسی بعد از خواندن مکرر این دعا آن هم به صورت توجه به معانی به مرور زمان امیدش به خدا بیشتر شود،دیگر حرص و جوش بخاطر رزق و روزی نمیخورد و یا احساس رضایتش نسبت به آنچه دارد بیشتر میشود...

ممکن است کسی میل به عبادت و روزه در درونش بیشتر شود...

ممکن است کسی که تا قبل از این دوست داشت دورغ بگوید و یا حسادت داشت ولی با ارتباط برقرار کردن با این دعا کم کم میل به گناه در وجودش کمتر بشه...


همه اینها نشانه این است که با خواندن این دعا و مناجات باعث شده خداوند بر قلبش تجلی کنه...درواقع خداوند با اسماء خودش بر قلب انسان تجلی کرده است.





إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ  مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ‏

اى خداى من گویا من اکنون در حضور تو ایستاده‏ ام و حسن توکلم بر تو به سرم سایه لطف انداخته و آنچه از کرم و احسان تو را شایسته است با من بجا آورده‏اى عفو و آمرزشت مرا فرا گرفته است.


خدایا میبینم در قیامت در محضر تو ایستاده ام و این توکل زیبایی که به تو دارم بر سر من سایه انداخته است  و تو هم اونجور که شایسته و در شان توست با من برخورد میکنی و مرا در پوشش عفو خودت قرار میدهی.

این یک فرهنگ بسیار زیبایی در دعا و مناجات است.فرهنگ جلب نظر رحمانی خداوند. خدا خودش دوست دارد که ما با اسم رحمان اورا صدا بزنیم.


ارزش هرکار و حرکتی به این است که انسان را در ابدیت و قیامت نجات دهد.در این فراز از دعا،نظر به قیامت و ابدیت دارد و خواسته هایی که ما از خدا داریم نظر به جنبه ابدی و قیامتی ما دارد.


 

إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْکَ بِذَلِکَ‏

اى خدا اگر تو مرا عفو کنى، کی از تو سزاوارتر به عفو است.


همیشه عفو خواستن دوتا نتیجه دارد:یکی اینکه کشش ها و میل های منفی را از آدم دور میکند و دیگری اینکه راه زلال آینده را در جلوی آدم باز میکند.


 

وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِ
نِی  مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی‏

و اگر اجلم نزدیک شد و عمل صالحم مرا به تو نزدیک نکرد من هم اقرار به گناهانم را وسیله عفوت قرار داده ‏ام.


یادمان باشد که خدا به قلب امام معصوم می اندازد که چطوری با من حرف بزن و از من درخواست کن.درواقع این دعاها و مناجات گفته های خود خداوند است که به امام معصوم میگوید که اینطوری از من بخواه.


خدایا اگر من مُردم و اعمالم منو به تو نزدیک نکرد،من یک راه بلدم و آن این است که با اقرار به گناهانم به تو نزدیک بشم.

این فراز بسیار عجیب است...

درواقع خداوند به ما میگوید که اگه اعمالت طوری نیست که به من نزدیک بشی،با اقرار به گناهانت به من نزدیک بشو...

اقراربه گناه زلّ عبودیت می آورد یعنی اینکه من بنده خواری هستم، من از خودم هیچی ندارم...

اینکار عجب و خودبینی را از بین میبرد درحالی که خودبینی یکی از بزرگترین حجاب های بین ما و خداست.حالا که حجاب از بین رفت،رابطه نوری برقرار میشود.



 

إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا

خدایا من در توجهم به نفس خود بر خویش ستم کردم پس اى واى بر نفس من اگر تو او را نیامرزى.


خدایا من به خودم ظلم کردم،به خودم ستم کردم...خدایا من به خودم مهلت دادم و هی گفتم فردا فردا...به خودم برنامه الهی ندادم،به خودم برنامه ای ندادم که به تو نزدیک بشم!! خدایا از طریق غفرانت مشکلم را حل کن...


 

إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلاَ تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی‏

اى خدا چنانکه لطف و احسانت در تمام مدت زندگى شامل حالم بود پس در مرگ مرا از احسانت محروم مساز


خدایا دائم در زندگی میبینم که داری بهم لطف میکنی،خدایا چیز مهم تری میخوام و اون اینه که نمیخوام این لطف و نگاهت محدود به این دنیا باشه....خدایا در ابدیت و قیامت منو از لطفت محروم نکن.

درواقع با این فراز از دعا داریم روحمون را تا ابدیت وسعت میدهیم و قیامت خودمون را تامین میکنیم.

 

إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی  إِلاَّ الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی‏

اى خدا چگونه مایوس از احسانت بعد مردنم شوم و حال آنکه تو در تمام عمرم با من جز نیکى و احسان نکردى


خدایا هرچه نگاه میکنم در دنیا میبینم که سرپرستی خوبی برایم بودی،هیچ کجا منو تنها نگذاشتی...خدایا چطوری از تو مایوس بشم درحالی که در دنیا با من جز با لطف و مهربانیت برخورد نکردی...

خدایا توی دنیا که تورا اینطوری دیدم،در قیامت از رحمتت مایوس نمیشم...


خدا همینو دوست دارد،خدا میخواهد ما هیچ وقت از رحمتش ناامید نشیم و برای همین است که از ما میخواد اینطوری ازش درخواست کنیم و با این لحن باهاش حرف بزنیم.



 

إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ‏
اى خدا با من آن کن که تو را شاید (نه آنچه مرا باید) و باز هم به فضل و کرم بر گنهکارى که در لجه گناه از جهل و نادانى فرو رفته ترحم فرما

خدایا این سرپرستی،این ولایت و این مدیریت بر من را بر اساس شان ربوبیت خودت انجام بده نه بر اساس لیاقت من...من که لایق نیستم!!


ما میدانیم خدا همیشه شروع کننده ربوبیت عالیه خودش است.از توی شکم مادر خدا شروع کننده بود و محیطی برای رشد ما قرار داد،بعد که به دینا آمدیم،غذای مارا فراهم کرد و با ربوبیت خودش مارا به اینجا رساند.


خدایا به این گنه کاری که غرق نادانی است لطف و مرحمت بکن...

بعضی ها تصمیم میگیرند که خوب بشند،اما بعد از مدتی میبینند تازه بدتر شدند..از خوب شدن خودشون مایوس میشند.

این بخاطر این است که همان وقتی که اینها تصمیم میگیرند خوب بشند،شیطان برنامه ریزی خودش را بر علیه اینها شدیدتر میکنه...به همین دلیل هیچ کسی نمیتواند کاری کند که خوب بشه،بلکه فقط میتواند کاری کند که خدا بهش توجه کند و با نظر خداوند و با لطف خداوند خوب بشه...

ما هیچ وقت نمیتونیم نور خورشید را بیاریم توی اتاق،فقط میتوینم پردهرا کنار بزنیم تا نورخ ورشید خود به خود وارد اتاق بشه...درواقع هم ما باید کاری کنیم که خدا نور خودش را بر قلب ما بتاباند تا ما خوب شویم.


پس خدایا بر اساس ربوبیت و شان خودت ما را مدیریت و سرپرستی کن...



إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى‏

اى خدا تو در دار دنیا گناهانم را از تمام خلق پنهان داشتى و من در آخرت به ستاریت از دنیا محتاج ترم


إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ‏
و چون لطف کردى و گناهانم را بر هیچ بن
ده صالحى آشکار نکردى

 فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ
پس روز قیامت هم مرا مفتضح و رسوا در حضور جمیع خلایق مگردان

 

خدایا تو در دنیا گناهان منو پوشاندی،خدایا من خیلی محتاج ترم به این که در قیامت گناهان منو بپوشانی.من به آخرت بیشتر نیاز دارم...خدایا در روز قیامت مارا در چشم خلائق ضایع نکن...

وقتی گناهان شمارا بپوشانند،در واقع شما در مقامی هستی که گناهی نکرده ای...به عبارت دیگر چون گناهان تو را پنهان کردند،هیچ گناهی از تو ظاهر نیست و مثل کسانی هستی که گناهی نکرده اند و با آنها محشور میشوی.



إِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی‏

خدایا جود و بخششت بساط آرزوى مرا گسترده و عفو تو بهتر از عمل من است

خدایا جود و بخشش تو اینقدر زیاده،اینقدر لطف تو زیاده که آرزوهای منو گسترده کرده و باعث شده من آروزی های بیشتری داشته باشم...خدایا متوجه شدم که عفو تو از اعمال من بیشتره،پس به عفو تو نظر دارم و امیدم به عفو توست.

إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ‏
اى خدا آن روزى که میان بندگانت حکم میکنى آن روز مرا به لقاء خود شاد گردان اى خدا من چون کسى به درگاهت عذر میخواهم که به قبول عذر سخت محتاج است.

خدایا در قیامت وقتی داری بین بنده هایت قضاوت میکنی،با ملاقات اسم رحمانت مارا شاد کن...

خدایا عذر من به درگاهت،عذر کسی است که محتاج است عذرشو قبول کنی...


همیشه هرحرفی دو قسمت داره: یکی آدم حرف حسابی بزنه و یکی طرف حرف را حسابی و به طور کامل بفهمه.

اینجا هم گوینده امام معصوم است و شنونده خداست...درواقع خود خداوند به قلب امام معصوم الهام کرده است که اینطوری با من حرف بزن.


فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ‏
پس عذرم بپذیر اى کریمترین کسى که گنهکاران از او معذرت میطلبند

کارمندی در اداره ممکن است دیر برود و بخاطر این دیر رفتن،از حقوق او کم میکنند.وقتی به رئیس میگوید عذر منو بپذیر، در واقع میگوید درسته دیر کرده ام ولی از حقوقم کم نکن و حقوق کامل را بهم بده.

خدایا کوتاهی کرد ام...نمازمو با حضور قلب نخوانده ام...عذرمنو بپذیر و نتیجه نماز کامل را به من بده...


إِلَهِی لاَ تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لاَ تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لاَ تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی‏
اى خدا حاجتم را رد مکن و دست طمعم را از درگاهت محروم برمگردان و امید و آرزویم از لطف و کرمت منقطع مساز

خدایا حاجت منو رد نکن...خدایا امیدواری منو ناامید نکن...امید دارم عذر منو بپذیری...


إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی‏
اى خدا اگر تو اراده خوارى من داشتى به هدایت و احسانت سرافرازم نمیکردى و اگر می‏خواستى مرا رسوا سازى در دنیا معافم نمیفرمودى


خدایا اگر میخواستی منو خوار و ذلیل کنی که هدایتم نمیکردی که بیام بگم خدا...اگر میخواستی جلوی بقیه ضایعم کنی و آبروی منو ببری،گناهانم را نمپوشاندی.

 

إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ‏
اى خداى من هرگز به تواین گمان نمیبرم که حاجتى که به تو دارم و عمرم را در طلبش فانى کردم باز روان سازى


خدایا فکر نمیکنم که منو در حاجتی که عمری در طلبش بودم،رد کنی..خدایا همیشه در طلب عفو تو و بخشش تو بودم...

 

إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لاَ یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى‏
اى خدا حمد و ثنا مختص توست حمد ابدى و دایم سرمدى که همى بیفزاید و هرگز فنا نپذیرد چنانکه تو دوست بدارى و بپسندى

خدایا..به به بتو...خدایا همیشه به به بتو...اینقدر حمد و سپاس تورا میگویم که تو بپسندی و راضی باشی...


این فراز یکی از خاص ترین فرازها در دعاها و مناجات است...در این فراز با خدا با یک حالت طلبکارانه حرف میزنی.فوق العاده زیبا و عالی است این فراز...درواقع تحریک رحمت خداست..


إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ‏
اى خدا اگر مرا به جرمم مؤاخذه کنى تو را به عفوت مؤاخذه میکنم و اگر مرا به گناهانم بازخواست کنى تو را به مغفرتت باز خواست کنم

خدایا اگه منو بگیری و بازخواست کنی که چرا جرم کردم،منم تورا بازخواست میکنم که چرا به من عفو نکردی.


چنین لحن سخن گفتن هم در قرآن وجود دارد:

شِئْتَ أَهْلَکْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِیَّایَ أَ تُهْلِکُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ(سوره اعراف آیه 155)

وقتی حضرت موسی با عده از قوم خود به صحرا رفتند و میخواستند خدارا ببینند،خدا به کوهی جلوه کرد و همگی آنها مردند.

حضرت موسی گفت: دستت درد نکنه خدا...اگه میخواستی مارا بکشی ،میخواستی یک وقت دیگه بکشی!! همه بساط ریخت بهم!! حالا یک سری آدم نادان پیدا شدند و گفتند ما میخواهیم خدارا ببینیم،ما اومدیم اینجا حالا توخدایا همه مارا کشتی؟؟

برای بعضی ها ممکنه سوال پیش بیاد مگه میشه پیغمبرخدا با خدا اینطوری حرف بزند!!؟؟

اینطور حرف زدن در واقع تحریک رحمت خداست...خدایا یه کاری بکن که جرم مارا ندیده بگیری...


یا به عبارتی دیگر میشود به جای "تحریک رحمت خدا" از همان اصطلاح "به رخ کشیدن صفات جمالیه خداوند"به رخ کشیدن صفات رحمت و عفو و مغفرت و کرم و... دربرابر مؤاخذه و توبیخ که از رموز گشودن دریچه‏ هاى رحمت به سوى اوست،استفاده شود.
«یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه؛اى آنکه رحمت او برغضبش مقدّم میباشد».


لطف تو سابق میشود، جذاب عاشق مى‏شود
بر قهر، سابق میشود، چون روشنایى بر ظُلم


باید روی این جملات فکر کرد و معانی را در نظر کرفت و در ماه شعبان تکرار کرد که انشالله کم کم قلب ارتباط برقرار کنه.

قلب که ارتباط برقرار کرد انشالله خودتون اسرار را کشف خواهید کرد...


وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ

و اگر مرا به آتش دوزخ برى اهل آتش را آگاه خواهم کرد که من تو را دوست میداشتم.


اگه منا انداختی توی آتش،میرم توی جهنم میگم من این خدارا دوست داشتم،منو انداخت تو جهنم!!!

وقتی همچین خدای مهربانی داریم که خودش به قلب امام معصوم الهام کرده است که اینطوری با من حرف بزن،وقتی دید ما اینقدر پایه هستیم که از خدا عفو و مغفرت میخوایم و امید به رحمتش داریم،خدا هم با ما با اسم رحمتش نگاه خواهد کرد...


یاعلی مدد

نظرات 2 + ارسال نظر
Bn دوشنبه 19 خرداد 1393 ساعت 22:57 http://mehrabaniha.blogsky.com

اقراربه گناه ذلّ عبودیت می آورد یعنی اینکه من بنده خواری هستم، من از خودم هیچی ندارم...
خدایا در ابدیت و قیامت منو از لطفت محروم نکن.
خدایا به این گنه کاری که غرق نادانی است لطف و مرحمت بکن...
خدایا در روز قیامت مارا در چشم خلائق ضایع نکن...
سلام و عرض ادب
تعبیر "تحریک رحمت خدا "در توضیح فراز آخر دعا به نظر میاد که زیاد واژه مناسبی برای خدای متعال نیست چون معمولا ما واژه تحریک شدن را برای کسانی به کار میبریم که با کمی تعریف یا تکذیب شیوه شان عوض میشه!!!
لطفا اگه امکان داره توضیحی برای روشنتر شدن این مطلب بفرمایید.ممنونم

سلام
خیلی ممنون که دنبال میکنید
شاید این برداشت شما، بخاطر این باشه که من خوب توضیح ندادم...در این قسمت از فراز،توضیح دادن برداشت استاد خیلی سخته.
نکاتی که شما بیان میکنید باعث میشه نقاط ضعفم را بفهمم و در نکات بعدی برطرف کنم... بی نهایت ممنونم.

خود استاد این تعبیر "تحریک رحمت خدا" را بکار میبرد به این معنا که خدایا حق ما نیست که گناه مارا ببخشی...ما بد کردیم...به ما فرصت دادی ولی ما استفاده نکردیم...خدایا من هیچی ندارم که به درگاهت بیارم...خدایا حالا که با دست خالی اومدم،چشم به امید رحمت تو دارم...اگه منو بخاطر گناهم بازخواست کردی،منم تورا به رحمتت بازخواست میکنم چون خودت گفتی رحمتم واسعه است...به عبارتی میخواهیم بجای غضب،با رحمتش باما برخورد کند.

به نظر من تعریف و تمجید برای افراد،به این معناست که طرف چیزی از خودش نداره ولی با تعریفی که ما ازش میکنیم،سعی میکنه آن خصوصیت را در خودش بوجود بیاره ولی خداوند که اینطوری نیست.خداوند رحمتش واسعه است و فقط دنبال اینه که ما ازش درخواست کنیم و این تعبیر هم در واقع تحریک رحمت خداست...

شاید در بخش سوم،ابهامات برطرف بشه...
ممنون میشم برداشت شمارا هم از این فراز بدونم؟؟

یاعلی مدد

Behnaz سه‌شنبه 20 خرداد 1393 ساعت 23:11 http://mehrabaniha.blogsky.com

سلام شب بخیر ممنون ازاینکه وقت گذاشتید و توضیح دادید.
در سخنان عرفانی بعضی اصطلاحات معنی خاص خودشو داره .برای همین دراین کلاس درس برای من به عنوان یک شاگرد عادی سؤالاتی مطرح میشه.
به نظرمن اومده بود که به جای "تحریک رحمت خدا"از همان اصطلاح "به رخ کشیدن صفات جمالیه خداوند"به رخ کشیدن صفات رحمت و عفو و مغفرت و کرم و... دربرابر مؤاخذه و توبیخ که از رموز گشودن دریچه‏هاى رحمت به سوى اوست،استفاده می شد.
«یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه؛اى آنکه رحمت او برغضبش مقدّم مى‏باشد».
لطف تو سابق مى‏شود، جذاب عاشق مى‏شود
بر قهر، سابق مى‏شود، چون روشنایى بر ظُلم

همینطور برای این جمله "اگه منو انداختی توی آتش،من آبروی تو را میبرم...میرم توی جهنم میگم من این خدارا دوست داشتم،منو انداخت تو جهنم!!!میشه به یک بیان دیگر گفت که سوءبرداشت نشود...
سپاسگزارم

سلام
ممنون...اصطلاح خیلی زیبایی است."به رخ کشیدن صفت رحمت خداوند"...

قطعا اگر در پیاده کردن برداشت استاد و رساندن مفهوم ناتوان بودم و کمبودهایی در متن بود، با سوالاتی که شما مطرح میکنید و این برداشت زیبای شما این کمبودها برطرف میشود.

برداشت زیبای شمارا در متن اصلی قرار دادم.
بی نهایت ممنونم...

یاعلی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد