امام،مطهّر است نه فقط طاهر
شهادت رئیس مذهب شیعه، حضرت امام صادق(ع) را به همه عزیزان طوری تعزیت میگوییم که وسیله نزدیکیِ بیشتر به مقام متعالی آن حضرت باشد.
با دقت در آیات قرآن روشن میشود که ائمه(ع) راه صحیح زندگیکردن روی زمین و نمونه کامل و اکمل انسانیتند، ذواتی هستند با طهارت تکوینی، تا هرکس بخواهد خوب بشود آنها را الگوی خود قرار دهد.
شما آب را با دیوار در نظر بگیرید؛ آب و دیوار هر دو پاکند ولی اگر بخواهید مثلاً نجسی دستتان برطرف شود، نمیشود بروید به دیوار بچسبید. درست است که دیوار پاک است، اما پاککننده نیست. آهن و فرش پاککننده نیستند، فقط پاکند، ولی آب در عینی که پاک است طَهور یا مطهِّر است به طوری که نجسها را نیز پاک میکند. خیلیها ممکن است خوب باشند، ولی امام نباشند.
امام به جهت عصمت تکوینی که دارد، مثل آب است؛ فقط طاهر نیست، مطهِّر است. یعنی آمده است تا آدمها را از هرگونه آلودگی پاک کند. برای ائمه(ع) امتیازی نیست که انسانهای خوبی هستند، امتیاز آنها در این است که دریچههای طهارت بشریتند، از همه غفلتها و نجاستها و جهلها و خباثتها. اینجاست که معنی مطهِّربودنِ نفس مقدس امام را میفهمیم.
اگر امثال علامه طباطبایی و امام خمینی«رحمةاللهعلیهما» خوبند به جهت نزدیکی به امامانی است که عین طهارتند. قرآن میفرماید:
«...إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»
بنا به دقتی که حضرت علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» کردهاند طهارت در این آیه طهارت تکوینی است. یعنی خداوند اهلالبیت(ع) را در طهارت تکوینی قرار داد و حالا خودشان باید تلاش کنند آن طهارت را حفظ کنند. ولی بقیه باید تلاش کنند از طریق انسانهایی که عین طهارتاند، طهارت بهدست آورند.
خوبی بقیهی خوبان به جهت نزدیکی به امام معصوم است. اگر الآن دست من نجس نیست، به خاطر آب است. اما آب مطلق اگر نجس نیست، به خاطر خودش است و این طور هم نیست که فقط خودش نجس نباشد، بلکه نجاست را هم برطرف میکند.
إنشاءالله با تدبّر در بحث امامت رسیدهاید به این نکته که امام معصوم (ع) مطلقِ هدایت و حقانیت است. پس از توجه به این نکته میتوان گفت: ما گمگشتهی خود را فقط در امام پیدا میکنیم. اگر میخواهیم در فکر و عقیده و عمل و اخلاق، نجس نباشیم، فقط با امام پاک میشویم.
بحث ما این است که خداوند عدهای را تا قیامِ قیامت برای ما امام قرار داد و زندگیکردن روی زمین به طور صحیح، فقط از طریق امام ممکن است. چنانچه ملاحظه فرمودید قرآن فرمود:
«إنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»؛ «إنَّمَا» یعنی فقط.
میفرماید: ما اراده کردهایم فقط اهلالبیت در مقام «یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» باشند، چرا «إنَّمَا»؟ چون ذات هرچیز منحصر به خودش است، ذات تری منحصر به آب است، فقط آب میتواند تر کند یا پاککند، آهن که نمیتواند پاککند. آهن میتواند پاکباشد، اما نمیتواند پاککند. فقط مقام اهلالبیت(ع) که عین طهارتند و به اصطلاحِ علامهطباطبایی«رحمةاللهعلیه» طهارتشان تکوینی است، در طهارت محض هستند.
علامهطباطبایی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: از طرفی خدا اراده کرده است همه پاک بشوند، از طرف دیگر میفرماید: «إنَّمَا یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ» ما ارادهکردهایم فقط شما اهلالبیت پاک بشوید. معلوم میشود پاکشدن و طهارت اهلالبیت(ع)، یک نوع پاکشدنِ دیگری است، غیر از آن پاکشدنی که خداوند با آوردن شریعت برای همه اراده کرده است و چون طهارتی که برای ما اراده کرده است، طهارتی تشریعی است، طهارت اهل بیت(ع) غیر از طهارت تشریعی میباشد، یعنی طهارتی است تکوینی.
و طهارت تکوینی به این معنی است که آنها عین طهارتند، منتها از بُعد دیگر البته انسانهایی هستند که مثل بقیه دارای خشم و شهوتند و لذا باید با اختیار خود طوری عمل کنند که آن طهارت را حفظ نمایند. و عبادات طاقتفرسای آنها همه گواه تلاش آنها برای حفظ عصمتشان میباشد.
در روایت داریم: «أَنَّ مَوْلَانَا الصَّادِقَ (ع) کَانَ یَتْلُو الْقُرْآنَ فِی صَلَاتِهِ - فَغُشِیَ عَلَیْهِ- فَلَمَّا أَفَاقَ سُئِلَ مَا الَّذِی أَوْجَبَ مَا انْتَهَتْ حَالُهُ إِلَیْهِ- فَقَالَ مَا مَعْنَاهُ مَا زِلْتُ أُکَرِّرُ آیَاتِ الْقُرْآنِ- حَتَّى بَلَغْتُ إِلَى حَالٍ کَأَنَّنِی سَمِعْتُهَا مُشَافَهَةً مِمَّنْ أَنْزَلَهَا»
حضرت صادق(ع) در نماز قرآن میخواندند، ناگهان بیهوش شدند، وقتى به هوش آمدند سؤال کردند چه شد که حال شما تغییر کرد؟ جوابى فرمودند که؛ (مضمونش این بود): آیات قرآن را تکرار کردم تا به جائى رسید که گویا این آیات را از کسى که نازل کرده میشنوم.
این روایت نشان میدهد چگونه تمام توجه خود را متوجه پروردگارشان می کردند.
پس این مسأله که امام، مُطهِّر و پاککنندهاند، یک موضوع جدّی معرفتی است. و تأکید قرآن که میفرماید «فقط»، این خانواده در مقام طهارتند نکتهی مهمی است. در سوره واقعه هم میفرماید: فقط مطهرون میتوانند با قرآن تماس داشته باشند.
«إنَّهُ لَقُرآنٌ کَرِیمٌ، فِی کِتَابٍ مَکْنُون،ٍ لا یَمَسُّهُ إلَّا الْمُطَهَّرُون»
آن قرآن، قرآنِ کریم و بلند مرتبهای است، مرتبهای فوق الفاظ، در کتابی مکنون و پنهانی است که نمیتوانند با آن تماس بگیرند مگر مطهرون و آنهایی که عین طهارتند.
همانطور که میدانید. میفرماید: کسی به مقام مکنون قرآن تماس ندارد مگر مطهرون. مثلاً میگوییم کسی نمیتواند به این خانه بیاید الاّ فلان آقا، یعنی فقط همان آقا میتواند به این خانه بیاید. کسی به حقیقت قرآن نمیرسد مگر «المطهرون»، آن مطهرون خاص مورد نظر. از طرفی مطهرون در قرآن فقط اهلالبیتاند. مطهرون به معنای مطلق در هیچجای دیگر قرآن مطرح نیست مگر در آیه 33 سوره احزاب که موضوع طهارت اهلالبیت را مطرح کرده است. پس فقط اهلالبیت(ع) که دارای طهارت تکوینی هستند میتوانند به آن حقیقت مکنونِ قرآن دست بیابند.
حال که متوجهایم مقام امام، مقام طهارت تکوینی محض است، باید ببینیم که امام به عنوان تنها منشأ نجات انسانها چگونه ما را از خبائث فکری و اخلاقی نجات میدهند.
امام باقر(ع) به دو نفر از یارانشان میفرمایند: «شَرِّقا وَ غَرَّبا فَلا تَجِدا عِلْماً صَحیحاً اِلاّ شَیْئاً یَخْرُج مِنْ عِنْدِنا اَهْلالبیت»
به شرق روید یا به غرب شوید ، هرگز علم صحیحی نمییابید مگر اینکه از طرف ما اهلالبیت بیرون آمده باشد.
به گفتهی حافظ:
چون طهارت نَبْود، کعبه و بتخانه یکی است..... نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود
با توجه به مقام امام و وسعت علمِ آنها ملاحظه بفرمایید چگونه در هر شرایطی وظیفهی خود را که هدایتنمودن طالبانِ هدایت بود انجام میدادند.
پس از این مقدمه موضوعی که در این جلسه قصد دارم خدمت عزیزان عرض کنم بررسی شرایط امام صادق(ع) و روش آن حضرت در آن شرایط است. وقتی موقعیت آن حضرت را بشناسیم و سپس متوجه فعالیتهای آن حضرت در ابعاد گوناگون بگردیم، اذعان خواهیم کرد چگونه حضرت برای تحقق تمدن اسلامی برنامهریزی کردند.
آن حضرت؛ هم متوجه آیندهداری تفکر شیعه بودند و هم مسئولیت خود را که تغذیه آینده است بهخوبی میشناختند تا شیعه در مسیر تحقق تمدن اسلامی به خوبی دوران گذار را طی کند و هم در مقصد خود به خوبی از اسلام بهرهمند گردد.
سلام آدینه تان به خیر!
مبحث خوبی رو شروع کرده اید. موفق باشید
با عرض پوزش ،از آنجایی که امام هم مطهر هست و هم طاهر عنوان مطلب به نظر میاد که باید عوض شود. متشکرم
سلام
ممنون از پیگیری مطالب...
مطهّر مثل آب است که پاک میکند.چیزی که پاک میکند باید خودش هم پاک باشد.برای همین وقتی میگیم"مطهّر" خود به خود دارای معنی طاهر هم هست.
حالا برای اینکه اشتباه نشود موضوع را اینگونه تغییر دادم:
امام،مطهّر است،نه فقط طاهر
بی نهایت ممنون...
یاعلی مدد