امام صادق(ع) و شبهه شناسی-قسمت دوم- شرایط زمان امام صادق(ع)

قسمت دوم


شرایط زمانی امام صادق(ع)


  حضرت در دوران عجیبی به‌سر می‌بردند تا برای ما حجت باشد که در هر شرایطی بهترین وظیفه را تشخیص دهیم. شرایط امام شرایط جهل جهان اسلام بود، حدود صد سال مردم را در جهل نگه داشته بودند:  از همان ابتدا درِ خانه‌ی اهل‌البیت(ع) را بستند و آن‌ها را خانه‌نشین کردند و سقیفه و سقیفه‌سازان روی ‌کار آمدند، چهارساله‌ی حکومت امیرالمؤمنین(ع) هم که با آن‌همه جنگ و درگیری، به سرعت رد شد. طی این صدسال جامعه از نظر فکری و فرهنگی در شرایطی قرار گرفت که به‌کلّی از معارف دینی تهی گشت. جامعه ادعای اسلامیت دارد، ظاهر حرکات افراد هم اسلامی است، ولی در باطن معارف اسلامی صحیحی ندارند.


 جامعـه‌ای که صـدسال است از یک طرف گرفتـار جنگ است جهت کشـورگشـایی - البته به نام جهاد- و از طرف دیگر گروه‌ها و فرقه‌ها سطحی‌‌ترین حرف‌ها را به اسم اسلام می‌زنند؛ کجا توانسته به خود آید و نسبت به عقیده‌ی صحیح تفکر کند.


از اشاعره و معتزله که بگذریم، مُرجئه یک چیزی می‌گوید، خوارج چیز دیگری می‌گوید، آن‌قدر حرف‌های سطحی و سبک مطرح است که انسان تعجب می‌کند چگونه جامعه‌ای که اهل قرآن است کارش به این‌جا کشیده می‌شود. و از این تعجب‌آورتر این‌که، جامعه آن خرافات را خیلی راحت می‌پذیرد! به عنوان مثال؛ اشخاصی بالای منبرِ بصره و کوفه و مدینه بروند و بگویند؛ وقتی جهنم پُر می‌شود، خدا پای خود را روی سر جهنمیان فشار می‌دهد جهنمی‌ها پایین می‌روند، دوباره بقیه را داخل جهنم می‌ریزد!

حرف‌هایی از این سطحی‌تر هم هست که گفتن ندارد، ولی عرض بنده این است که تفکر بفرمایید چطور شد که جامعه این‌‌چنین سطحی شد‌؟! و از خود بپرسید آیا اگر علی(ع) بعد از پیامبر(ص)  هدایت عقیدتی، سیاسی جامعه را به‌دست گرفته بودند کار به این‌جاها می‌کشید؟ آن علی‌ای که شما در نهج‌البلاغه نمونه‌ای از تفکرشان را ملاحظه می‌کنید.


از آن طرف، معتزله با یک شیوه‌ی افراطی در پذیرفتن بحث‌های فلسفی یونانی به میدان آمده‌اند، به‌طوری که همه دین را در حد افق دیدِ فلسفه‌ی یونان - آن‌هم فلسفه‌ی قبل از فارابی و ابن‌سینا- می‌خواهند ارزیابی کنند. لذا «صراط» و «سؤال قبر» و «حوض کوثر» را منکرند، چون با عقل فلسفی یونانزده آن‌ها قابل اثبات نیست. «رؤیت حضرت حق» در قیامت را منکرند، زیرا به چیزی به نام چشم قلب معتقد نیستند و خلاصه موضوعات را در حدّ مفاهیم عقلی قبول دارند و نه حقایق غیبی.


شما در مناجات شعبانیه می‌گویید: «إلهِی هَبْ لِی کَمَالَ الْإنْقِطَاعِ اِلَیْک، وَ اَنِرْ أبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیاءِ نَظَرِهَا إلَیْکَ»،

خدایا! نهایت بریدن از غیر خودت را به من مرحمت کن و چشم‌های دلم را با نظر به خودت نورانی گردان.

و از این طریق تقاضا می‌کنید چشم‌های دل شما گشوده شود تا چیزهایی را که در دنیا و قیامت می‌توان با چشم قلب دید، برایتان دیدنی شود.


این‌که در قرآن داریم : روز قیامت «وَ جَاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفّاً صَفّاً» پروردگارت و ملائکه می‌آیند، معتزلیان این آمدن را منکرند، می‌گویند نمی‌شود، چون تجلی حق به اسم ربّ و رؤیت آن توسط چشم قلب را نمی‌فهمند و اشاعره آنان را تکفیر می‌کنند و در مقابل برای برای انکار آن‌ها حرف‌هایی می‌زنند که بسیار خرافی‌تر از حرف‌های معتزله است. خلاصه؛ یک آشفتگی عقیدتی در جامعه حاکم شد.



ریشه‌ی پذیرش خرافات


    جامعه امام‌صادق (ع)جامعه‌ای است شبیه جامعه‌ی ما که به عنوان مثال؛ چندین ‌سال مردم نشسته‌اند فیلم‌های کارتونی پسرکِ شجاع یا سریال کارتونی ای‌کیوسان را دیده‌اند!

جامعه‌ای که سطحی‌ترین حرف‌ها را بپذیرد و از آن استقبال کند آیا دیگر می‌تواند در قرآن تدبّر کند و حق را از باطل تشخیص دهد؟

آیا تعجب ‌نمی‌کنید مثلاً در آن فیلم کارتونی ای‌کیوسان، یکی بیاید انگشتش را روی سرش بچرخاند، و اسم این کار بشود فکر، و بعد هم یک طرح و برنامه‌ی مهم ارائه بدهد! مردم هم بگویند: چه جالب!

این نشان از خطر بزرگی است که جامعه از نظر فکری گرفتار آن شده، این ضعف ما است که وقتی این کار را می‌کند بلند نمی‌شویم بر سر خودمان بزنیم، که چرا به این روز افتادیم؟!


حالا انتظار دارید نسلی که بهترین قسمت عمر خود را صرف برنامه‌های سطحی و پوچ کرده قدرت فکرکردن داشته باشد! سطح فکر افراد جامعه آنقدر پایین‌آمده که هر حرف خرافی پذیرفته می‌شود. روشی هست به نام روش حماقت‌سنجیِ جامعه؛ تا معلوم شود از نظر آماری چقدر مردم خرافی هستند.

می‌آیند روی برگه‌ای از کاغذ می‌نویسند: «مشهدی رجب در فلان ‌روستا امام را خواب دید و آن حضرت به او گفتند؛ من از این بی‌حجابی‌ها ناراحت هستم. این را هفتاد بار بنویس و بین مردم پخش کن و هرکس هم  این نامه به دستش رسید باید هفتاد بار بنویسد و اگر ننویسد، من او را نفرین می‌کنم و فرزندانش همه می‌میرند». با این‌که معلوم است این حرف دروغ است ولی یک‌مرتبه می‌بینید همه شروع‌کردند به نوشتن و زیراکس‌کردن نامه!

این یعنی یک روش خرافه و حماقت‌سنجی. اگر دیدی انگار خودت هم می‌گویی خوب است بنویسم، حساب خودت را هم بکن.


 جامعه‌ی حضرت صادق(ع) آن روز این‌طور بود، لذا ابتدا باید بدانید که جامعه در زمان حضرت چه وضعی داشت تا بتوانیم نقش امام (ع)را در آن روز و در همه روزهای خودمان بیابیم. 


 جامعه علاوه بر گرفتاری‌های عقیدتی و فکری، گرفتار قبیله‌زدگی مثل همین خط‌بازی‌هایی که ما هم داریم، بود. از آن طرف مقدسانِ نادان،‌ به غیر از خود همه را تکفیر می‌کردند و از طرف دیگر روشنفکرزدگیِ مثل معتزله نیز بسیاری از عقاید حق را خرافی می‌پنداشتند و منکر می‌شدند، در چنین شرایطی منکران دین و منافقان فرصت را غنیمت شمرده شروع می‌کردند به شبهه‌سازی و زیرسؤال‌بردن همه‌ی دین. 


 چند گروه در آن زمان بازارشان به شدت رونق ‌داشت که از آن جمله؛ مسیحی‌ها و یهودی‌ها بودند. حتماً جلسات «جاسلیق» با ائمه(ع) را شنیده‌اید؛ «جاسلیق » که مُعرَّب «کاتولیک» است یکی از سران فکری و فرهنگی مسیحیت آن زمان است که برای خود در جامعه اسلامی میدان دارد.

یکی از روش‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس برای بی‌رنگ‌کردن نقش اهل‌البیت(ع) این بود که  به یهودی‌ها و نصرانی‌ها و منکران دین میدان می‌دادند. ابن‌میمونِ یهودی در بغداد کرسی دارد و سخنرانی ‌می‌کند. یک گروه دیگر در عین ضدیت با اهل‌البیت‌، به نام علمای اسلام افکار خود را تبلیغ می‌کنند و مردم را به خود می‌خوانند که از جمله‌ی آن‌ها امثال سُفیانِ ثوری‌ هستند، این‌ها هم داستانی دارند که چگونه به نام عرفان بساط راه انداخته ‌بودند و حتی به امام صادق(ع) خرده می‌گرفتند.


تمام میوه‌هایی که در سقیفه می‌خواست به ثمر برسد و اسلام از مسیر اصلی هدایت‌گری خود دور شود، به‌کار گرفته شده بود.

    از جمله‌ی آن گروه‌ها ملحدین هستند؛ همان إبن‌أبی‌العوجاء‌ها‌ و ابن‌مُقَفَّع‌ها که از آن‌ها داستان‌ها شنیده‌اید. این‌ها با این‌که به‌کلی منکر دین و خدا هستند به‌راحتی در جامعه‌ی اسلامی میدان دارند، چون برای خلیفه‌ی به ظاهر مسلمان، حکومت مهم است و نه اسلام، و لذا هرچه جامعه در اختلاف بیشتری باشد حکومت او در امنیت بیشتری است. معلوم است که سخنان ملحدان برای مسلمانانِ سطحی‌شده، به ظاهر جذاب هم هست و می‌تواند جوانانی را که تحت تربیت صحیح قرار نگرفته‌اند جذب کند. ملحدان می‌آمدند در مکه سخنرانی ‌می‌کردند. در مکه حرف‌های ملحدانه زدن، مثل این است که در جشنواره دهه فجر ضد انقلاب تریبون‌دار باشد.

مکه، یعنی محلی که همه برای ارتباط با خدا جمع‌اند، إبن‌أبی‌الاوجاء می‌تواند حرف‌بزند،  و بر ضد خدا و دین و پیغمبر سخنرانی‌کند.



امام صادق (ع) و تثبیت و تکمیل معرفت دینی


 در این شرایط، ‌امام صادق(ع) مسئولیت دارند اسلام را نجات ‌بدهند و آن را برای ما و جهان اسلام حفظ کنند. حال سؤال این است که امام در این شرایط به نظر شما چه کار باید بکند؟

     یکی از کارهای امام(ع) این بود که معرفت دینی را که داشت از صحنه جامعه رخت ‌برمی‌بست تثبیت و تکمیل نماید و در این کار به جهت روش خاصی که به‌کار بردند بحمدالله خیلی موفق بودند.

هم توانستند معارف عالیه‌ی توحیدی را مطرح کنند و هم میزان انحراف سایر گروه‌ها را بنمایانند.


مثلاً اگر کتاب توحید صَدوق را مطالعه‌کنید می‌بینید دائم می‌فرماید: «قال اباعبدالله» این بدین معنی است که این‌همه روایت از حضرت صادق(ع) در زمینه‌ی توحید نقل شده است. و در قسمت عقاید امام توانستند مسائلی را مطرح بفرمایند که جامعه از دست عقاید بی‌اساس و وهمی امثال اشاعره و معتزله و مرجئه و خوارج نجات یابد. 


در مسائل اخلاقی و سلوکی و عرفانی، متون روایی ما از رهنمودهای آن حضرت بسیار غنی است! در مسائل فقهی که روشن است؛ بدنه فقه ما را امام صادق(ع) شکل داده‌اند و لذا فقه ما را فقه جعفری می‌گویند.

زُراره به حضرت عرض می‌کند: «یا ابن‌رسول‌الله! هفت سال است که من راجع به حج خدمت شما می‌رسم و شما مسأله ‌می‌گویید و من یادداشت ‌می‌کنم آیا تمام نمی‌شود؟!» حضرت می‌فرمایند: مسئله خیلی بیش از این‌ها است.

آن‌هم زراره، نه من و نه شما. زراره! یک آدم نابغه‌ای است، وقتی در مجلس امام می‌نشست و روایت خوانده ‌می‌شد، دقیقاً در ذهنش می‌ماند.

 در قسمت فقه اسلامی، امام کاری کردند که ائمه چهارگانه فقه اهل‌سنت با واسطه یا بی‌واسطه به شاگردی امام صادق(ع) افتخارمی‌کنند.



ادامه دارد...
یاعلی مدد

نظرات 1 + ارسال نظر
Bn چهارشنبه 15 مرداد 1393 ساعت 18:25 http://mehrabaniha.blogsky.com

چهار هزار حکیم و فقیه و دانشمند

رهین مکتب اندیشه گسترت آقا

اشاره های نگاهت زُراره می سازد

شنیدنی است کرامات محضرت آقا

و دیده ایم به وقت جهاد اندیشه

هـزار مــرتبه مــا فتح خیبرت آقا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد