چگونگی بهره گیری از دعا در تعلیم و تربیت
از آن جایی که دین، غذای جان هر انسانی است و در تحرکهای روحی و اجتماعی نقش اساسی میتواند داشته باشد و کمک دین موجب میشود که انسان از دست تئوریهای فردی واجتماعیِ مندرآوری و وَهْمی رها شود، ضروری است که دعا در تعلیم به افراد مبنای اصلی قرار گیرد و چون بنا به تعبیر شهید مطهری«رحمةاللهعلیه» انسان آینده، انسان فرهنگی است، و عصر آینده مسلم عصر حاکمیت دین ودین باوری است، پس باید فرهنگ فرزندان جامعه مان را «فرهنگ دینی» قرار دهیم تا در فرهنگ منحط ضد دینی امروز غرب فرو نروند.
بنا به فرمایش شهید مطهری«رحمةاللهعلیه»:
«آنچه پیامبران عرضه داشته اند چیزی نیست که بشر بتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد،
چیزی است که طلب آن در سرشت انسان نهفته است، باید گفت فطرت، اساس و حقیقت روح
انسان است و تأمین نیازهای روحی بالاترین اهمیت را دارا میباشد.
نیازهای فطری
انسان همان نیاز به خداوند و یا مذهب الهی است. عمدتاً این نیاز در دو چیز یا در
دو بعد مطرح است:
1- فطرتِ احساسی یا نیایش، که همان نالههای انسان به جهت دوری از منشأ و مبدء خویش است.
2- فطرتِ شناختی یا ادراکی، و تمایل به دین و مذهب است که در صورت عدم پاسخ به آن، فرد به پوچی دچار میگردد».
پس باید روشهای تربیتی ما براساس فطرت انسانها باشد و توجه به آن دو بعدی که مطرح شد، موضوعات تربیتی را تدوین نمائیم.
در تعلیم و تربیت باید توجه داشت که علاوه بر بعد شناختی و علمی انسان باید بعد احساسات و عواطف فرد را نیز جهت داد و چون جوان با عواطف و احساسات، بیشتر سر و کار دارد و با عاطفه بیشتر تحریک میشود، ادعیه با مضامین عاطفی و اظهار خشوع و خضوعی که در برابر خداوند بوجود میآورد، خاستگاهی جز قلب که عاطفه نیز به آن نظر دارد، ندارد و لذا موجب جوابگوئی به عطش درونی انسان و ابزاری برای رفع نیاز و نجات یافتن از اضطرابهاست، حتی نیایش در اثر تداوم و اخلاص، فرد را تا مقام کشف و شهود حقایق غیبی میبرد و به مراحلی از تربیت وارد میکند که انسان تمام مقصد و مقصود خود را دریافت کرده مییابد.
باید با اعتقاد به نقش تربیت دینی، فضای خانه و مدرسه و شهر با شعارها و ادعیه و جلسات دینی آکنده باشد، روضه خانی ها تلقین شهامت ها و شهادتهاست، جلسات ادعیه در مراکز تربیتی و مسجد، تعالیدادن روح است تا آستان مقدس خداوندی، ارتباط با مساجد و زیارتگاهها سیردادنِ جان است از جهان محدود ماده به جهان بیکرانه و سراسر حیاتِ غیب، وقتی دعا در مراکز آموزشی و تربیتی با عنایتی خاص مطرح شود، انسان به طور غیر مستقیم ضمیر خود را با آن معانی عالی هماهنگ میکند و به تربیت صحیح دست مییابد. عمده آن است که مسؤلان تعلیم و تربیت ما خودشان به اهمیت دعا دست یابند و راه برخورد منطقی با آن را خوب بشناسند، و عالَم خود وجوانان را عالمی قرار دهند که آن عالَم، با دعا احیاء و اشباع گردد.
وقتی متوجه شویم تمدن جدید انسانها را از نقطههای انس با عالم ملکوت محروم داشته و در واقع عالم انسان مدرن، بیعالمی است، هر روز به کاری است و در عین حال سرگشته و تنهاست، اهمیت انس با عالم ملکوت از طریق دعا را خواهیم شناخت. عمده آن است که بخواهیم عالَمی داشته باشیم و در عالَم خود بخواهیم با خدا بهسر بریم و اینجاست که فرهنگ ما، فرهنگ دعا خواهد شد.
شرح زندگی آنهایی که نخواستند زندگی را با سر به هوایی بگذرانند و در بیعالَمی به سر نبردند و سعی کردند عالَم خود را عالَمی دینی قرار دهند برای جوانان مفید است، و در واقع وجود چنین اشخاصی با اینهمه آرامش و حکمت، دعوت انسانهاست که به عالم دین وارد شوند.
به پیامبر بنگریم که چگونه در عالَم معنا بین خود و خداوندش حرفها و نالهها داشت. پیامبری که تمام اصول تاکتیکی جنگ را رعایت میکرد، در مناجات با پروردگارش آنقدر میگریست که نمازگاهش از اشک عشقش سیراب میگشت و گاه میشد که از شدت گریه بیهوش میشد، با آنهمه خُلق نیکو در نیایش خود همواره میگفت: «اَللّهُمَّ حَسِّنْ خُلْقی»، خدایا اخلاقم را نیکو گردان «اَللّهُمَّ جَنِّبْنی مُنکراتِ الاخلاق...» خدایا مرا از زشتیهای اخلاق دور گردان، و در همین راستا عالم خود را عالم ارتباط با حق قرار میداد و از طریق ارتباط با حق جان خود را زنده و بیدار نگه میداشت.
چه کسی است که نالههای علی(ع) را در نخلستانهای مدینه نداند، راستی این بزرگانی که تمام دنیا را اینچنین کوچک میدیدند با نیایش خود چه رازی را بر قلب خود میگشودند که هرگز از آن دست نمیشستند؟
علماء و مجتهدین ما با آنهمه مشاغل، اصل حیات خود را در ارتباط با حق از طریق نیایش و نوافل قرار داده بودند و هیچ چیزرا با آن عوض نمیکردند و سعی میکردند با نظم و استمراری که در نیایش و نوافل خود قرار میدهند، عالَمی با چنین محتواهایی برای خود ایجاد کنند و از بیعالَمی رها شوند و نیز این قاعده را میشناختند که بهشت را به بهانه میدهند.
به گفته مولوی:
صوفیی میرفت در بغــداد زود |
در میــــان راه آوازی شنــــود |
کان یکی گفت انگبین دارم بسی |
میفروشـم سخت ارزان، کوکسی |
شیخ صوفی گفت: ایمردِ صبور |
میدهی هیچی به هیچی؟ گفت دور |
تو مگـر دیوانهای ای بوالهــوس |
کسبههیچیکیدهدچیزی به کس؟ |
هاتفی گفتش که ای صوفی درآی |
یک دکان زینجا که هستی برتر آی |
تا به هیچی ما همه چیــزت دهیم |
ور دگر خواهــی بسی نیـزت دهیم |
هست رحمــت آفتـــابـی تـافتــه |
جـمـلــة ذرات را دریـــافــتــــــه |
آری! آن کسی که متوجه شد در عالم هستی قاعدهای هست که به هیچیِ ما، چیزها میدهند، فقر و نیستی خود را به پیشگاه حضرت پروردگار عرضه میدارد و چیزها نصیب خود میکند و کسی که این را فهمید جایگاه دعا را شناخته است و یک لحظه از دعا غافل نخواهد شد.
حال؛ از این به بعد ما میمانیم و دعا،تا از آن طریق؛ عقل و قلب و حرکات خود را سازماندهی کنیم. خداوند؛ جناب شیخعباسقمی - مؤلف مفاتیحالجنان - را رحمت کند، این مرد الهی که خودش مزه دعا را چشیده، در کتابش عمده ادعیه و مناجات و زیاراتی را که انسانها نیاز دارند ، آورده است و ما جهت دقت هرچه بیشترعزیزان نگاه گذرایی به مفاتیح می اندازیم.
ترتیب مفاتیحالجنان به قرار زیر است:
باب اول: تعقیبات نمازها، دعای روزها، نمازهای مخصوصی
که ائمه معصومین(ع) میخواندند، زیارت معصومین(ع) در روزهای خاص، دعاهای صباح و
کمیل و ..... تا مناجات خمسعشر.
باب دوم: در اعمال ماههای سال است، از ماه رجب شروع میشود وبا اعمال ماه شعبان و ماه رمضان ادامه مییابد تا جمادیالثانی. این باب از مهمترین ابواب مفاتیح همراه با ادعیه و آداب مربوط به ماههای مهم سال است.
باب سوم: زیارات است. از آداب زیارت و زیارت رسولخدا(ع) و امیرالمؤمنین(ع) تا زیارت حضرت صاحبالامر(عج) ودعای ندبه و زیارت جامعه با آنهمه
معارف بلندی که در آنها هست، در این باب قرار دارد.
دعای مکارمالاخلاق را نیز در آخر مفاتیح آورده تا از استفادة شایان آن محروم نگردید.
عمده آن است که جایگاه دعا و نیایش و زیارت را بشناسیم و عقل و قلب خود را در آنها حاضر داشته باشیم و با حالت بقاء و استقرار و طمأنینه، با معانی آنها اُنس بگیریم و بهرهها ببریم.
علاوه بر مفاتیحالجنان در مورد آداب عبادت و دعا، کتابهای زیر نیز قابل استفاده است و هرکدام حُسنی دارد که چنانچه برایتان مقدور است سعی کنید از آنها خود را محروم نفرمایید.
1- اقبال الاعمال از سیدبنطاووس
2- مفتاح الفلاح از شیخبهایی که به فارسی ترجمه شده است.
3- عُدَّةُ الدّاعی ازابنفَهْدحلّی که تحت عنوان «آداب نیایش» به فارسی ترجمه شده است.
4- المراقبات از آیتاللهملکیتبریزی که با عنوانهای مختلف ترجمه شده است.
یاعلی مدد
«اَللّهُمَّ حَسِّنْ خُلْقی»،
خدایا اخلاقم را نیکو گردان
«اَللّهُمَّ جَنِّبْنی مُنکراتِ الاخلاق...»
خدایا مرا از زشتیهای اخلاق دور گردان،