حجاب بزرگ منیت و خودبینی _ بخش هفتم _برکات قیامتی شدن در دنیا_شرح نامه 31 امام علی(ع) توسط استاد طاهرزاده


برکات قیامتی شدن در دنیا


قیامت مقام ظهور رحمت حق است، به همین جهت در سوره حمد می‌فرماید: «الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» یعنی خدایی که رحمت واسعه و لطف خاصه دارد، مالک روز قیامت است.

پس چون رحمتش واسعه است شما را به قیامت می‌رساند تا با رحمتش روبه‌رو شوید.

مثلاً انقلاب اسلامی رحمت خدا است، بدین معنی که بستر و شرایطی است که انسان‌ها بتوانند با رحمت خدا روبه‌رو شوند.


خداوند ما را از نظام تنگ و تاریک شاهنشاهی رهانید و به این انقلابِ معنوی رسانید. اما عده‌ای که روح خود را با نظام شاهنشاهی - با آن‌همه زشتی و فساد- هماهنگ کرده بودند، با تحقق انقلاب اسلامی وارد شرایط جدید نشدند، در نتیجه در بستر تحقق انقلاب اسلامی زندگی برایشان خیلی سخت است، چون این‌ها در زمان شاه راهِ سیر به سوی انقلاب اسلامی را طی نکردند. حالا که انقلاب شد و این‌ها هم خودشان را با آن روبه‌رو دیدند، نمی‌توانند در فضای انقلاب اسلامی تنفس ‌کنند، به آن‌ها فشار می‌آید، نه از آن جهت که مشکل اقتصادی دارند، از آن جهت که دیوارهای تنگ گرایش به روح نظام شاهنشاهی برای نفس امّارة آن‌ها فضای مطلوبی بود لذا فضای معطر انقلاب اسلامی هیچ صفایی به جان این‌ها نمی‌رساند، با این که مسلّم آن نظامِ همراه با ظلم و فساد نمی‌توانست بماند.


دقیقاً عین همین مسئله در آینده برای همه هست، و ما همه به قیامت می‌رسیم، یک عده‌ای در دنیا به سوی قیامت طی مسافت نکرده‌اند و در قیامت هم دنیایی‌اند، به طوری که وقتی می‌آیند قیامت، صفات دنیایی دارند. این‌ها از نظر تکوینی تا قیامت سیر کرده‌اند، ولی با انتخاب خود و به عنوان مطلوب جانشان مسیر قیامت را طی نکرده‌اند، مسافت بین دنیا تا قیامت را پشت سر نگذاشته‌اند، حالا در قیامت که بوی رحمت خداوندِ رحمن همه جا را فرا گرفته است، این‌ها در فشار سخت جهنم هستند، این است که حضرت امیر‌المؤمنین(ع) در دستورالعمل اخلاقی خود در راستای سیر به سوی قیامت فرمودند: خود را در جهتی سیر بده که خاشع‌ترین کس نسبت به پروردگارت باشی، یعنی تمام وجودت را آماده پذیرش حکم خدا در زندگی‌ات قرار بده. زیرا؛


«وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ طَرِیقاً ذَا مَسَافَةٍ بَعِیدَةٍ وَ مَشَقَّةٍ شَدِیدَةٍ»؛


در پیش روی تو راهی است طولانی و مشقت‌زا. آیا طولانی‌تر از این‌که آدم حسد و کبر خود را پشت سر بگذارد و توکل را در خود نهادینه کند، می‌شود؟ ابوالحسن خرقانی می‌گوید: سی‌سال تلاش کردم تا به توکل رسیدم. مولوی می‌گوید:

صدهزاران شخص در زُنّار شد

تا که عیسی محرم اسرار شد

یعنی هزاران نفر در این مسیر به بی‌راهه افتادند تا یکی مثل عیسی(ع) توانست به حقیقت این مسیر دست یابد. شما به همین نکته که قبلاً عرض کردم باز عنایت بفرمایید؛ چقدر شما باید تلاش کنید تا حسدتان را پشت سر بگذارید و از تنگنای این رذیله آزاد شوید؟

گاهی انسان فکر می‌کند دیگر از حسادت راحت شده است، ولی در یک امتحانی باز متوجه می‌شود بقایایی از آن به صورتی دیگر هنوز هست. لذا می‌فرمایند راه طولانی در پیش است. و تأکید می‌فرمایند نه تنها طولانی است، که مشقت هم دارد. پس بنا را بر این بگذار که باید سختی بکشی تا این مسافت را طی کنی.


یکی از راه‌هایی که بتوانیم حسادتِ نسبت به اشخاص را از دلمان بیرون کنیم این است که برایشان دعا و طلب استغفار کنیم. مسلم است که این کار در عمل مشکل است و به قلب فشار می‌آورد، پس پرمشقت است. حسنش به این است که خداوند سریع‌الحساب است، زود نتیجه کار را می‌دهد و انسان یک خنکی معنوی در جانش حس می‌کند، به همین جهت در عین طولانی‌بودن و مشقت‌زابودن، عالی و پر برکت است.


خیلی عالی است که سیر انسان، سیر از دنیا به قیامت باشد، نه از دنیا به دنیا، و در انتها باز همه زندگی‌‌اش دنیا با همه محدودیت‌ها و ظلمت‌هایش باشد. آری دورکردن صفاتی مثل کبر، غضب، حب ریاست، حب جاه، کار آسانی نیست، ولی اگر انسان بتواند قدم به قدم آن‌ها را پشت سر بگذارد، نتایجش خیلی عالی است، علاوه بر این‌که در همین دنیا نسیم قیامت به جانش می‌وزد، پس از این دنیا با قیامتی روبه‌رو می‌شود که صورت رحمت رحیمیه خداوند است.


حالتی دیگر بود کان نادر است

بی‌ بهار و بی‌خزان سبز و تر است

اگر انسان بتواند از عقاید فاسد و رذایل اخلاقی آزاد شود واقعاً جانش تنفس می‌کند و دیگر در تنگنای دنیا قرار ندارد. فرمایش حضرت این است که فرزندم! باید همین حالا به سوی آن مقصد متعالی سیر کنی تا به کمک این سیر به آن مقصد متعالی برسی، راهی در مقابلت هست که طولانی است، بیست‌سال و بیشتر باید تلاش کنی تا عقاید باطل را به ایمان به حقایق تبدیل کنی، و رذائل اخلاقی را به فضائل اخلاقی تغییر دهی.


روایت می‌فرمایند: «آخر ما یخرج مِن رئوسِ الصدیقین حُبّ الرّئاسة و الْجاه‏»؛آخرین چیزی که از ذهن صدیقین خارج می‌شود، حبّ مقام وجاه است.

اگر این‌ زوائد عَرَضی قلبمان از آن خارج نشود، در دنیا می‌مانیم. کسی که دارای مقامی از مقامات دنیا است و به آن علاقمند است، از روزی که به این مقام رسیده ناراحت است که نکند این مقام را از او بگیرند، حالا این شخص چه وقت از این ریاست استفاده می‌کند؟

مسلّم هیچ وقت، تازه وقتی هم این مقام را از او بگیرند- که گرفتن آن حتمی است - زندگی برایش زهر می‌شود و جهنمی که بعداً بدون پرده با آن روبه‌رو می‌شود، در حال حاضر به او روی می‌آورد. حضرت می‌فرمایند مسافتی را باید طی کنید که بتوانید خودتان را از این صفات آزاد نمایید، و بدانید این راه، راه پر مشقتی است، ولی مشقتش هم شیرین است، به همین جهت انسان‌های آگاه از برکات این راه، رغبت دارند که وقت صرف کنند و این راه طولانی و پر مشقت را برای آزادکردن خود از دنیا و نزدیک‌کردن خود به قیامت، طی کنند.


سپس می‌فرمایند:

«وَ أَنَّهُ لَا غِنَى بِکَ فِیهِ عَنْ حُسْنِ الِارْتِیَادِ»؛

فرزندم! حالا که باید این مسافت را با آن خصوصیاتش طی کنی، هیچ راهی نداری مگر این‌که این راه را با تلاش و طلبِ نیکویی‌ها طی نمایی، تا در آن دنیا با غضب الهی روبه‌رو نشوی.

از این‌که در این راه اهدافی داشته باشی و چیزهایی به دست آوری. بی‌نیاز نیستی، حال چیزهایی را به‌دست آور که تو را به طور مطلوب به مقصد ‌رساند. در نتیجه:


«قَدِّرِ بَلَاغِکَ مِنَ الزَّادِ مَعَ خِفَّةِ الظَّهْرِ»؛


توشه خود را به اندازه‌ای برگیر که تو را بر‌ساند و پشتت سبک ماند. «بلاغ» یعنی آنچه باعث رسیدن انسان می‌شود. می‌فرمایند: در این راهِ طولانی و پرمشقت، بلاغ خود را که باید تو را به مقصد برساند درست ارزیابی کن که اولاً؛ طوری باشد که بتوانی به کمک آن به مقصد برسی. ثانیاً؛ در حین ورود به قیامت بار گناهان پشت تو را سنگین نکرده باشد.

به نظر شما آیا ما با روحیه کبر و حبّ دنیا و حسادت و امثال آن می‌توانیم این راه را طی کنیم یا آن‌چنان گرفتار این رذائل هستیم که یک‌قدم هم نمی‌توانیم سیر الی‌الله داشته باشیم؟ عملاً هرچه می‌رویم، ایستاده‌ایم.

حضرت می‌فرمایند: کاری کنید که بتوانید راه بیفتید. ما گاهی در راستای سیر الی‌الله و عبور از حجاب‌ رذائل اخلاقی تکان هم نمی‌خوریم، و بنا نداریم کمی سختی بکشیم تا از دست اخلاق‌های منفی خود آزاد شویم.


حضرت می‌فرمایند: عزیز من حالا که راهی طولانی و پر مشقت جلو خود داری و چاره‌ای هم نداری که به بهترین نحو آن را طی کنی، پس بیا و آن عواملی که بناست مورد استفاده قرار دهی و به کمک آن‌ها این مسیر را طی کنی، آن‌ها را اندازه‌گیری و ارزیابی کن، ببین آیا می‌توانی به کمک آن‌ها از این راه بگذری و آن‌قدر صفات حسنه و عقاید عالیه داری که این مسیر طی شود و تو را به مقصد برساند؟


و در آن حال بار گناهان سنگین پشت تو را سنگین نکرده باشد. بارها تجربه کرده‌اید که بعضی از صفاتمان نمی‌گذارند جلو برویم، و با دنیای نورانی عالم معنا مرتبط شویم، در ظلمات دنیا نگهمان داشته‌اند. پس آن‌ها بلاغ ما نیستند و توان رساندن ما را به مقصد ندارند.


همین طور که اگر بخواهیم از این‌جا به شهر دیگری برویم باید وسیله نقلیه‌مان یک ماشین خراب نباشد و نمی‌شود به صِرف داشتن ماشین امیدوار باشیم که می‌رسیم، بلکه باید ماشین ما سالم باشد، عبادات ما هم باید با عقاید حقه و اخلاق کریمه همراه باشد، نگویید الحمدلله نماز می‌خوانم، نمازی که حضور قلب در آن کم است نفس انسان به سوی خداوند سیر نمی‌دهد. می‌فرمایند: اندازه بزن ببین تو را به مقصد می‌رساند؟!


«قَدِّرِ بَلَاغِکَ» آنچه را فکر می‌کنی کارساز و بلاغ تو است، اندازه بزن. «مِنَ الزَّادِ» آن زاد و توشه‌ای را که برای این مسافت در نظر گرفته‌ای ارزیابی کن، ببین تو را می‌رساند یا نه، عقاید حقه و ایمان قلبی به حقایق، عمل صالح، ایثار، انفاق، زهد، قناعت، این‌ها بلاغ تو است، ارزیابی کن ببین آن‌قدر هست و آن‌قدر نور و قدرت دارد که تو را برساند، و آن هم در حالی برساند که:

«مَعَ خِفَّةِ الظَّهْرِ» پشتت هم سبک باشد و با انبوه گناهان وارد عالم قیامت نشوی.

آری! «چاره‌ای نداری جز این‌که مسیر و مقصد خوبی را انتخاب کنی، پس آن زاد و توشه و آن وسیله‌ای را که در راه رسیدن به آن مقصدِ متعالی نیاز داری، اندازه بزن و توشه‌ای را برگیر که مطمئن هستی تو را می‌رساند.


باید همواره نظر را به مقصد اصلی جان که خداوند باشد انداخت و بررسی کرد برای رسیدن چه توشه‌ای باید داشت. زیرا به گفتة احمدبن‌مسروق: «هرکه جز به خداوند شاد باشد، سُرور او به اندوه رسد، و هرکه در خدمت خدای‌تعالی نباشد اُنس وی به وحشت رسد، زیرا به‌جز حق فانی است، پس هرکه به فانی شاد شود چون فنایش آشکار شود او را اندوه احاطه کند و به غیر از خدمت حق هباء و هیچ است؛ چون حقیری موجودات ظاهر گردد، اُنس وی به جمله وحشت گردد، پس اندوه و وحشت همة عالم در دنیا و آخرت در رؤیت غیر خدا است».


به امید آن‌که زاد و توشه‌ای فراهم کنیم که ما را به خدا برساند و بتوانیم آن را درست اندازه بزنیم تا به بهترین نحو وارد عالم بی‌کرانه برزخ و قیامت گردیم.

إن‌شاءالله

«والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته»



نظرات 2 + ارسال نظر
مهربانی ها سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 20:22 http://mehrabaniha.blogsky.com

امام صادق علیه السلام:

اعمل الیوم فی الدنیا بما ترجو به الفوز فی الآخرت

امروز در دنیا کاری انجام بده که بوسیلۀ آن به رستگاری در آخرت امید بری.

ممنون از اینکه همیشه خواننده مطالب هستید و تشکر ویژه بخاطر حدیث های زیبایی که میگذارید.

ممنون
یاعلی مدد

مهربانی ها جمعه 2 آبان 1393 ساعت 22:42

‏دعای آخرذی الحجه برای دوری از بلا وحاجت روا شدن
(سبحان الله یافارج الهمّ ویاکاشف الغم فرّج همی ویسرّأمری وأرحم ضعفی وقلة حیلتی وأرزقنی من حیث لاأحتسب یارب العالمین)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد