بسم رب الحـــــــــیدر(ع)
مقام لیلة القدری فاطمه الزهرا(س) 2
شرط ارتباط
باید بدانیم وقتی موضوع مقام فاطمهزهرا مطرح است، باید حال روحانی خود را
از سنخ ارتباط با آن مقام شکل داد و سپس در عالم معنا دنبال آن مقام گشت،
تا انشاءالله از پرتو برکت آن مقام بهرهمند شویم.
چه اشکال دارد که یک عمر تلاش کنیم و روحمان را آماده کنیم تا انشاءالله
وقتی در حال مرگ هستیم و از عالم ماده خارج شدهایم، با مقام اعظم حضرت
فاطمهزهرا روبهرو شویم. مگر برکت چنین نتیجهای قابل تصوّر است و مگر
بالاتر از این می شود؟
چقدر خوب است که به لطف الهی در دنیا با مقام حضرت روبهرو شویم، ولی این
یک طمع خام است، چون تا گرفتار بدن هستیم، به آن تجرّدی که شایسته ارتباط
با آن حضرت است دست نمی یابیم، ولی اصل زندگی ما در عالم قیامت و ابدیت
است، چه افتخاری از این بالاتر که بتوانیم در جنبه ابدی خود با حضرت در
ارتباط باشیم و از نور آن حضرت بهره بگیریم.
ارتباط با آن منصوره آسمانی و فاطمه زمینی، نیاز به یک تجرد کامل دارد،
چنانچه روایت می فرماید: صلب پیامبر خدا پس از چهل روز روزهداری محل اخذ
نور فاطمهزهرا شد و لذا برای ارتباط با آن مقام یک تجرد کامل نیاز است،
در حالی که ما در این دنیا توجّهات بدنی و غرایز حیوانی و دغدغه جواب دادن
به نیازهای دنیایی مان را داریم، که همه و همه مانع آن تجرد کامل می شود،
ولی وقتی روحمان به سوی آن دنیا جهتگیری کرد و وارد سکرات شدیم،
تعلّقاتمان کم می شود و روحمان وحدتِ جهت پیدا می کند و اگر در دنیا به سوی
فاطمهزهرا جهتگیری کرده باشد حالا می تواند به سوی همان مقام سیر کند و
إنشاءالله آنقدر نزدیک شود که در زیر پرتو نور آن حضرت در ابدیت خود زندگی
کند.
عمده آن است که دید خود را نسبت به فاطمهزهرا تصحیح کنیم و او را به
عنوان یکی از دریچههای ورود به عالم غیب بنگریم. در این صورت یکمرتبه
متوجّه می شوید که عجب! بهواقع فاطمه محل ظهور بواطن غیب نبوت بوده است.
مشکل ما این است که حقایق و انسانهای قدسی را تقلیل می دهیم و با اینکه
امامان معصوم به ما می گویند: با چشم لیلةالقدری، فاطمهزهرا را ببینید،
ما نگاه خود را همچنان سطحی نگه میداریم، در حالی که تا ما بالا نیاییم،
بالایی ها را بالا نمی بینیم، درست همان کاری را که با معرفت به خدا می
کنیم و جنبه صمدیت و حضور حضرت حق در جای جای هستی را تقلیل می دهیم و آن
را با یک عقیده ساده خالقیت حضرت پروردگار، توجیه میکنیم.
اگر ما بخواهیم مردم مقام فاطمهزهرا را درک کنند، ابتدا باید خودمان و
مردم را از زمینی بودن نجات دهیم، تا ابعاد آسمانی مان قوّت بگیرد و بتواند
با حقایق آشنا شود و در بین حقایق آسمانی، مقام سرّالله بودن فاطمهزهرا
آرامآرام ظاهر گردد و مددهای غیبیِ آن مجسمه عبودیت، تأثیر خود را بر ما
مرحمت کند.
مگر راه ارتباط با خدا چگونه است؟ ابتدا از طریق تفکر متوجّه میشوید این
مخلوقات خالق میخواهند، ولی آرامآرام جهت قلبتان به خدای حیِّ حاضرِ سمیعِ
بصیر متوجه می شود و احساس حضور حضرت حق برای قلبتان بیشتر و بیشتر می شود
و شروع میکنید به استفاده از الطاف الهی. البته این مسیر سالها طول می
کشد تا دل را به سوی محبت به حق برسانید و کارتان به جایی میکشد که دیگر
نمی توانید جهان را بی خدا تصور کنید و بهواقع دیگر نمی توانید خدا را
نفهمید، این به جهت آن است که مسیر را درست شروع کردید و در آن متوقف
نشدید. فاطمهزهرا شناسی نیز باید در چنین مسیری باشد که ابتدا متوجه حقیقت
آسمانی آن حضرت بشویم و سپس جهت جان را بهسوی آن حضرت بیندازیم و
آرامآرام بهره بگیریم.
باید خوب بشناسیم و روح را آماده کنیم و نظر کنیم(یعنی بخواهیم).بعد از نظر کردن محبت میاد.
محبت دست ما نیست.مثال همون نور خورشید و پرده.شما نمیتونی نور خورشید را خودت بیاری توی اتاق!!
شما اول باید پرده را کنار بزنی تا نور خورشید وارد اتاق بشه.کنار زدن پرده همان رعایت دوستوران دین و شریعت است.
یاعلی مدد
ائمه طاهرین به منزله ستارگانی اند که از خورشید وجود حضرت زهرا (س) کسب نور می کنند.(حجت الاسلام جان نثاری)
دلش شبیه ستاره ، شبیه خورشید است
شبیه وسعت پاک تمام دریا هاست
در اوج درد و بلا سایه سار امّید است
شکست پیش حضورش چقدر بی معناست
کمال عزّت و اوج بزرگی روحش
ز سرفرازی گُل های باغ او پیداست
اگر چه مضطرم امن یجیب عاطفه هست
انیس قلب شکسته ، امید دست دعاست