مقام لیلة القدری فاطمه الزهرا(س) 3


بسم رب الحـــــــــیدر(ع)

مقام لیلة القدری فاطمه الزهرا(س) 3

از علی میتوان فاطمه را شناخت و از فاطمه علی را


عرض شد که خداوند فرمود:«ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ اِلّا لِیَعْبُدُونَ»؛ یعنی جن و انس را برای بندگی خلق کردم، حالا که متوجّه شدیم فاطمه مظهر بندگی است، یعنی آن حضرت به آن هدفی که برای آن خلق شده است، رسیده است و سروسامان داشتنِ یک زندگی هم به همین است که خانواده به آنچه که می خواستند برسند، به‌واقع رسیده باشند.
حالا شهادت در کربلا یا دربه‌دری در بین خار مغیلان در غروب عاشورا، هیچ‌کدام از این‌ها این خانواده را از سروسامان حقیقی خارج نمیکند و به‌همین‌جهت هم برایشان قابل تحمل است و از این دیدگاه باید گفت: با سروسامان‌ترین خانواده تاریخ، اهل‌بیت پیامبر هستند که به‌خوبی همدیگر را یافتند و همه در جهت مقدس بندگی به همدیگر کمک نمودند، همچنان‌که به بشریت کمک کردند.

پیامبر می فرمایند: « لَوْلا عَلِیّ‌ٌ، لَمْ یَکُنْ لِفاطِمَةَ کُفْوٌ»؛ یعنی؛ اگر خداوند علی بن‌ابی طالب را نمی آفرید، همسری همطراز فاطمه نبود. حالا در نظر بگیرید مقام علی را که مقام ولایت کلیّة حضرت پروردگار است و چنین انسانی برای همسری فاطمه‌زهرا همطراز و کفو است، یعنی یک نوع هم‌سنخیِ تکوینی این دو ذات مقدس با همدیگر دارند که بر اساس همان هم‌سنخیِ تکوینی، تشریعاً با هم ازدواج کرده‌اند و این‌جاست که می توان از مقام علی پی به مقام فاطمه‌زهرا برد و از مقام فاطمه‌زهرا پی به مقام علی برد.
پیامبرخدای با توافق فاطمه‌زهرای و علی مرتضیی، کارهای خانه را به دوش فاطمه گذاردند و کارهای بیرون منزل را به عهده علی قرار دادند، از طرفی می دانید که در آن زمان آب در منازل نبود و باید با مشک از بیرون آب می آوردند و کارهای خارج از منزل هم که به عهده علی بود پس چرا شانه دختر پیامبر از بند مشک پینه بسته بود؟!
معلوم است که حضور علی در جنگ‌ها و فعالیت‌های مربوط به تحقّق اسلام طوری بود که همه کارها بر دوش فاطمه قرار می گرفت ولی با این‌همه نه تنها زهرای مرضیه هیچ اعتراضی نداشت و هرگز کوچک‌ترین گله‌ای از ایشان شنیده نشد و با طیب‌خاطر همه کارها را پذیرفته بود، بلکه کارهای خانه او را از کار مهمترش که تربیت فرزند و عبادت طولانی بود باز نداشت و تاریخ گواه است که خانه او، خانه تربیت بهترین انسان‌های تاریخ و خانه عبادت و نیایش گشت، به طوری که خداوند در مورد آن خانه و امثال آن خانه آیه نازل فرمود که: «فی بُیُوتٍ اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ، یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْاصال»؛ یعنی چراغ هدایت و نور الهی در خانه عبادت آویخته است، خانه‌هایی که خداوند اجازه داده رفیع‌المقام باشند و در آن خانه‌ها همواره - صبح و عصر- نام خدا ‌برده می شود. و در شناخت حضرت فاطمه از این مسئله هرگز نباید غفلت کرد.

انسان اگر تربیتش را از دست بدهد،شخصیت خود را از دست داده است و تربیت هم به عهده مادران است.
تربیت بهشت می آورد و اگر تربیت نباشد،شخص شخصیت پایداری نخواهد داشت و بهشتی نیست،از طرفی روایت داریم بهشت زیرپای مادران است.پس تربیت به عهده مادران است.
تربیت از فاطمه است و فاطمه مظهر عبودیت است،تربیت یعنی عبودیت و عبودیت ،بهشت می آورد.
هرجا بندگی است،بهشت هست و هرجا مادر هست،بهشت هم هست.

تسبیحاتی آسمانی، عامل نمایش گوهر فاطمه


اساس تربیت؛ خانه و خانواده است و محال است غیر از مادر کس دیگری بتواند نیازهای تربیتی روح کودک را برآورده سازد و لذا فاطمه‌زهرا به عنوان یک مادر می خواهد نهایت همّت را در تربیت فرزندان خود به کار ببندد و تصور فرمود اگر کمک کاری داشته باشد در امر تربیت، موفق‌تر است.

در همان زمان کنیزی را به پیامبر هدیه کرده بودند و لذا فاطمه‌زهرا تقاضا کرد چنانچه ممکن است آن کنیز جهت کمک به امور خانه در کنار فاطمه باشد - در شرایطِ سخت زندگی آن زمان، داشتن خدمتکار معمول بوده است- ولی پیامبرخدا فاطمه‌زهرا را در افقی دیگر جستجو می کند و لذا از فاطمه سؤال فرمود: «آن کنیز را به تو بدهم یا چیز بهتری را؟!»

معلوم است که انسان‌های بزرگ از هر چیزی، آن وجه عالی و افضل را میطلبند، حتی نمازی را هم که می خوانند، آن عالی ترین بُعد روحانی نماز را طلب می کنند، به طوری که فاطمه‌زهرا از شدت قیام پاهای مبارکش ورم می کند. حالا در جواب پیامبر خدا نیز میگوید: چیز بهتر از کنیز می خواهم. پیامبرخدا فردای آن روز به خانه آن حضرت می آیند و می فرمایند: جبرئیل برای شما این ذکر را آورد. و تسبیحات مشهور به تسبیحات فاطمه‌زهرا را اظهار می دارند.

عرض بنده روی این نکته است که خداوند متعال و پیامبرخدای و جبرئیلی چه گوهری در فاطمه سراغ دارند که می خواهند در کشاکش همین مشکلات زندگی با چنین اذکار آسمانی، آن گوهر فاطمی به بشریت ارائه ‌شود. می بینید نه تنها کنیز به او ندادند، در عین باقی بودن در آن مشکلات، ذکری از آسمان برای او فرستادند تا ‌زهرا را در قامتی به نهایت افراشته در بندگی خدا، به بشریت نمایش دهند و گوهر وجود او را این‌چنین به صحنه بیاورند. و مسلّم فاطمه‌زهرای را مستعد تحقّق‌بخشیدن اذکار موجود در تسبیحات نازل‌شده برای او دیدند که چنین اذکاری برای او فرستادند.

در این تسبیحات «الله‌اکبر» مطرح است، یعنی قلب فاطمه محل تصدیق و اظهار کبریایی پروردگار است و هر کس خواست به مقام فهم کبریایی حضرت «الله» وارد شود باید از روح فاطمه‌زهرا مدد بگیرد و این ذکر را 34 مرتبه بگوید و نیز در آن تسبیحات «اَلْحَمْدُلله» مطرح است، یعنی قلب فاطمه محل تصدیق و اظهار «حمد» خداست و هر کس می خواهد به مقام حمد حضرت الله برسد باید از روح فاطمه‌زهرا مدد بگیرد و آن ذکر را 33 مرتبه بگوید. و در آن تسبیحات،«سُبْحانَ‌الله» مطرح است، یعنی جایگاه نزول و پذیرش تسبیح و تنزیه حضرت الله قلب فاطمه است که هم تسبیح خدا را میفهمد و هم میتواند بفهماند و به انسان‌ها کمک کند، و با 33 مرتبه تکرار آن ذکر شریف، موفق به تحقق تسبیح در جان خود شوند.
پس اگر ملاحظه بفرمایید: در قضیه آوردن این اذکار برای فاطمه‌زهرا رمز و رازی نهفته است که اهلش نباید از آن غافل شوند تا از آینه مقدس فاطمه‌زهرا در فهم اسرار آن اذکار بهره لازم را ببرند.




یاعلی مدد

نظرات 1 + ارسال نظر
Behnaz پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 16:24 http://mehrabaniha.blogsky.com

پرواز می کنیم از این خانه تا خدا
من با دعای فاطمه او با دعای من
ما نور واحدیم، نه فرقی نمی کند
من جای او بتابم و یا او به جای من
مست تجلیات خداوندی همیم
من با خدای اویم و او با خدای من
(از زبان امیرالمومنین ع) لطیفیان
سلام ان شاءالله در امتحانات دانشگاه موفق باشید.
با عرض پوزش، به نظر میاد دو جمله آخر از نظر مثبت یا منفی بودن فعلها باید ویرایش شود تا مفهوم اصلی رسانده شود.

سلام

خیلی ممنون...انشالله آخر این هفته امتحانات تمام میشود.
بله درست است و توی تایپ کردن اشتباه شده.
ویرایش کردم
بابت تذکرتون سپاسگذارم...
التماس دعا
یاعلی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد