روزه؛ ورود در وادی خداخواهی
ما چند بار این روایت را تکرارمیکنیم تا إنشاءالله «قلب»، آن را بگیرد؛ پیامبرخدا(صلواةاللهعلیهوآله) فرمود:
« لِکُلِّ شَیْئٍ بابٌ وَ بابُالْعِبادةِ اَلصّوم » یعنی از برای هر چیزی دری است و باب عبادت، روزه است.
یعنی اگر روزه در زندگی انسان نیاید، اصلاً عبادت محقق نمیشود. چون عبادت یعنی نظر به حق. عبد، وقتی عبد است که رب در منظرش باشد. پس با روزه در وادی خداخواهی واردخواهیمشد. چرا؟ چون « روزه حالتی است پنهانی در نزد بنده و خدا، که جز خدا از آن اطلاع ندارد».
ما وقتی نماز میخوانیم بقیه هم نماز خواندن ما را میتوانند ببینند؛ بالاخره حالت رکوع و سجود نشانگر عبادت ماست و همچنین وقتی زکات میدهیم لااقل آن کسی که زکات را میگیرد میفهمد، یعنی آخرش کسی غیر از خدا این وسط هست که عبادت ما را ببیند و وجهی از توجه ما را – حتی ناخواسته – به خود جلب میکند. اما در روزه هیچکس به آن شکل وسط نیست. یعنی روزهدار هیچ شکلی برای نمایش عبادتش ندارد، بر همین اساس است که راحت میتواند خودش باشد و خدایش. و بر همین اساس است که میگوید: « تا روزه واقع نشود، اصلاً عبادت واقع نمیشود.»؛ چون تا اینطور نباشد که بنده باشد و خدا، اصلاً عبادت محقق نمیشود.
شما خودتان میدانید؛ بعضیها چقدر صدمهمیخورند که هم به نماز جماعت بیایند و هم غیرخدا مشغولشان نکند! این یکی از مقامات عالیه است که امیدوارم خدا نصیب من و شما بکند، مقامی است که « لایَشْغَلُهُ اَمْرٌ عَنْ أمْرٍ » یعنی کاری او را از کار اصلیاش باز نمیدارد. این از صفات انسانهایی است که متخلِّق به اخلاق الهی شدهاند، میفرماید: خداوند آنچنان است که کاری از کاری بازش نمیدارد، یعنی در او غفلت راه ندارد. انسانهای الهی به این حالت نزدیک میشوند و روزه ورود به چنین حالتی است، چون عبادتی است که در آن جایی برای توجه غیر به آن، نیست و لذا به آن حالت ایدهآل عبادت نزدیک است.
روزه؛ ازبینبرندة آلت دست شیطان
وقتی فهمیدیم شیطان تقویت نمیشود مگر بهواسطه شهوات، متوجه میشویم که گرسنگی چگونه شهوات را که آلت شیطان است، میشکند. و میدانیم وقتی که شهوت رفت، ما میمانیم و خدا، بدون مزاحمت وسوسه.
حضرتپیامبر(صلواةاللهعلیهوآله) در روایت دارند: « اِنَّ الشَّیْطانَ لَیَجْری مِنْ اِبْنِ آدَمَ مَجریَ الدَّمِ، ضَیِّقُوا مَجارِیه بِالْجُوع » یعنی شیطان در فرزند آدم نفوذ میکند مثل جریان خون، پس مجاری ورود شیطان را با گرسنگی تنگ کنید. گرسنگی یک مصداق تامّ کامل دارد که در ماه مبارک رمضان واقع میشود.
آری این است که با بازشدن راه رمضان، تمام درهای بهشت؛ باز، و تمام درهای جهنم؛ بسته و شیطان دربند میشود.
چون که آلت شیطان که شهوات است، با روزه ضعیف شده و انشاءالله ازبین میرود. شما دلتان میخواهد که بین شما و خدا هیچ فکری، خیالی، وسوسهای، غبارِ مَنیّتی، هیچی نباشد. خودتان میدانید، هیچ آرامشی به اندازه این آرامش که آدم با خدا راحت حرف بزند، نیست. این کار بسیار مفید و در عین حال کارمشکلی است، اما با روزه حل میشود، البته « بِشَرطِها »، که انشاءالله شرطهای آن بعداً مطرح خواهد شد.
عمده همان است که: بفهمیم روزه قدرت تنگکردن فعالیت شیطان را در ما میتواند ایجاد کند و حضرتپیامبر(صلواةاللهعلیهوآله) در این فرمایش خود، میخواهند ما را متوجه این مسأله بنمایند تا زندگی بدون شیطان را تمرین کنیم و آن از طریق گرسنگی است که در ماه رمضان سفرهاش را پهن کردهاند، وقتی شیطان رفت، تازه صدای الهام ملائکه به گوش خواهد رسید.
شرطهای روزه واقعی
1- روزه زبان؛ مقدمه صعود
وقتی که میخواهید روزه حسابی بگیرید، تازه اول ماجرا است؛ آدم اگر در حدّی روزهبگیرد که فقط نان نخورد، نه ماجرایی برایش پیشمیآید، نه صدمهای باید بخورد که آن ماجراها و خطرات را دفع کند. اگر واقعاً روزه بگیرید، نفس آزاد میشود. نفس، عموماً گرفتار شکم پر است، و لذا اصلاً به جایی نمیتواند پرواز کند. وقتی که ما آرامآرام شکم را خالی کردیم، و نفس آزاد شد، حالا تازه باید افسارش را در دستتان بگیرید.
همانطور که دیدهاید؛ در اواسط ماه رمضان که نفس دیگر به شکم پر عادت ندارد، چموش میشود، اینجاست که چون نفس میخواهد پرواز کند، اولاً: باید جهت پروازش را متوجه باشید و کنترل کنید، ثانیاً: وقتی که خیالات عجیب و غریب سراغتان میآید، باید سعی کنید یاد حق را بر قلب خود غلبه دهید.
اینکه شنیدهاید تهذیبهایی مثل چلّهنشینی خیلی خطرناک است، برای این است که وقتی نفس از بدن و خیالات و افکاری مثل اینکه «حالا چهکارکنم و چند ساعت کارکنم؟!» آزاد شد، تازه چموش میشود. یعنی اینجاست که اگر این نفس را جهت بدهیم به جاهای خیلی عالی و بالا میرسد و چیزهایی که اصلاً فکرش را هم نمیکردیم به دست میآوریم، و اگر مواظب نباشیم اَداء در میآورد و شوق چیزهایی که یک کمی از آنها آزاد شدهبود دوباره در قلب او برمیگردد و نسبت به گرسنگی بیقرارمیشود.
چون این گرسنگی که انسان از دست آن بیقرار و خسته میشود، دیگر آن گرسنگیِ روزه نیست، این گرسنگی، میل به سیربودن است نه میل به غذا و یک وَهم است و نه نیاز طبیعی. گاهی آدم دلش هوای نان میکند نه اینکه بدنش محتاجِ نان باشد، این بدتر است؛ یعنی اینکه آدم دلش هوای آن حالی را کند که آن حال را به کمک غذاخوردن بهدست میآورد، در صورتی که نیاز به غذا ندارد بلکه وَهمیه این میل را در انسان ایجاد میکند.
در وسط صحرای محشر ما بهشدت دلمان هوای نان و آب دنیا را میکند؛ در حالی که اصلاً نان و آب نمیخواهیم، اگر هم بیاورند اصلاً بدن قیامتی از جنس بدن دنیایی نیست که آب و نان بخواهد. ولی دل، دلِ «نانوآب»ی است. و در این حالت بسیار اذیت میشود که به این اذیتها میگویند: «عذاب قلبی»، نه «عذاب بدنی»؛ این را هم داشتهباشید که در روایت داریم؛ با تشنگی و گرسنگیِ روزه، خودت را از آن گرسنگی و تشنگیِ قیامت نجات بده.
گرسنگی و تشنگی دنیا که اصلاً چیزی نیست، خودتان دیدهاید کسانی را که از ما ضعیفتر هم هستند، روزه میگیرند و مشکلی برای آنها پیدا نمیشود. این را روزه بدن گویند. ولی دلِ هوای نانکرده را محلنگذاشتن، روزه دل است. دلمان هوای نان بکند غیر از این است که بدنمان نان بخواهد. دقت کردهاید؟ گاهی در ظهر ماه رمضان دلمان هوای نان میکند در حالی که بدنمان هم نیاز ندارد؛ روزهای عادی هم که روزهنمیگیریم و چیزی هم نمیخوریم اصلاً مشکلی ایجاد نمیشود. همین هوای دل است که جلوی پرواز روح را میگیرد، این باید ازطریق روزه ماهرمضان سرکوب بشود و برنامه ما در روزهگرفتن باید این نکته هم باشد.
وقتی که انسان روزه گرفت و روح انسان از تن آزادشد این روح، در این حالت قدرت پرواز خیلی خوبی دارد. اینکه میگویند در ماه رمضان قرآن بخوانید، جلسه ذکر بروید و ذکر بگویید، یعنی این پرواز را جهت بدهید. البته و صد البته « معارف الهی »، قبل از قرآن و ذکر بسیار ضروری است. بههرحال این است معنی اینکه عرض کردیم؛ شکم خالی مقدمه صعود است و میتوان از بسیاری موانع خود را آزاد کرد.
2- پرحرفی؛ مانع تمرکز در یاد حق
یکی از شرطهای روزه واقعی روزه زبان است؛
« باید مریموار در جایی که نیاز نیست، سخن نگوییم و سکوت پیشه کنیم، تا عیسای جان در گهواره، خود به کلام آید؛ چرا که دیگر وقت رؤیت است نه وقت گفتن، چرا که حضرت رسول(صلواتاللهعلیهوآله) فرمود: کسی که خدا را شناخت، زبان و نطق او لال و گنگ میشود.»
در کتاب بسیار عزیزِ « با راهیان کوی دوست » در شرح حدیث معراج از آیتاللهمصباح، در آن حدیث قدسی داریم که:
یعنی خودِ سخنگفتن، پراکندنِ گَرد و غبار است بین عبد و مولا.
این که میفرمایند زبان باید روزه باشد، نه یعنی حرف بد نزند ولی حرف خوب بزند. مگر شما وقتی شکمتان روزهاست، از غذای غیر حلال روزه است و فقط غذای غیر حلال نمیخورید؟! یا بناست تا جایی که امکان دارد، غذا نخورید، بجز در سحر و افطار.
روزهبودن زبان هم یعنی آنچه را هم حلال است که بگویید، تا حدّی که میشود، نگوید. البته اگر شما خیلی روزه بگیرید و اصلاً غذا نخورید، میمیرید، بالاخره باید یک افطاری و سحریای باشد، زبان هم همینقدر باید حرف بزند. که آن اندازه حرفزدن را چارهای نیست. چرا که باید بدانیم نفسِ سخنگفتن، ما را - بخصوص در این میدان روزه - خیلی عقب میاندازد. پس سخنگفتن در حدّ امکان، یعنی حتی سخنان حلال را هم تا آنجا که ممکن است نباید گفت.
چنانچه امام معصوم(علیهالسلام) فرمود: کسی که کلام او زیاد شد غضب او زیاد شد. و کسی که غضب او زیاد شد، ورع او کم شد. و کسی که ورع او کم شد ، داخل آتش شد.
در ماه رمضان یک لطفهایی به ما میشود که نباید از آنها غافل بود. مثلاً ناخودآگاه میبینید یک نسیمی میآید؛ میبینید دیگر حرصِ سخنگفتن ندارید، اینها از بوی بهشت خبرمیدهد. در بهشت، دل با دل حرفمیزند. یعنی اگر میبینید روحتان آماده است که سخن نگوید، فکرنکنید یک چیزی گمکردهاید، یک چیزی پیدا کردهاید.
آری حال که نفس از گرفتاربودن به شکمِ پُر آزاد شده، باید با «تمرکز در یاد خدا» او را به بالاها پرواز دهیم، و پرحرفی مانع آن تمرکز و پرواز است.
یعنی شما در روزه زبان - إنشاءالله - به جایی میرسید که دیگر جهتهای این روح، منفی نیست. شما میدانید که انسان از طریق زبان، تعلق به غیر پیدا میکند. من که الآن دارم حرف میزنم، هر کاری بکنم وقتی به خانه میروم باز هم میبینم احوالاتم نسبت به قبل از اینکه جلسه بیایم مشغولتر شده است. چون من آدمی نیستم که در تمام طول بحث یاد خدا باشم، حواسم به شما است تا شما عرایضم را بفهمید؛ همینکه میخواهم شما بفهمید، قلبم مشغول میشود، همین که مشغول شد، به شما گره خوردهام و از حق فاصله گرفتهام. این است که نفْسِ «سخنگفتن» مزاحم است نه «سخنِ بد گفتن»، آن که دیگر لجن است. میگویند که با روزه زبان آرامآرام إنشاءالله آماده میشوی کهاین روح، مشغول آدمها نشود، و به سوی خدا سیر کند. به قول مولوی:
خامشی بحراست و گفتن همچوجو بحر میجویـــد ترا، جـو را مجو
از اشارتهای دریــا سـر متــاب ختـم کـن، والله اَعلــم بالصـــواب
یعنی تا انسان همچون جوی آب محدود است پرحرف است. اگر به سوی دریای وجود و کمالات نامحدود سیر کرد، دیگر سکوت بر او غلبه دارد.
امامصادق(علیهالسلام) میفرمایند:
حضرت مسیح(علیهالسلام) میفرمود: « در غیر ذکر خدای متعال زیاد تکلّم نکنید، زیرا آنان که در غیر ذکر خدا زیاد تکلم میکنند، دلهایشان قاسی و ناخاشع است ولیکن خود آنان توجه ندارند (اصولکافی ج2، کتاب الایمان و الکفر، باب صمت).
چنانچه پیامبرخدا(صلواةاللهعلیهوآله) میفرمایند: « چون مؤمنی را در کم سخنی و وقار دیدید به او نزدیک شوید، زیرا که به او حکمت تلقین میشود» (جامعالسعاده ج2ص339).
ادامه دارد...
یاعلی مدد
سلام ممنون از مطالبتون که مربوط به ماه مبارک رمضان می باشد و قابل استفاده.
با عرض پوزش با توجه به موضوع " شرطهای روزه واقعی"
تیتر شرط دوم (پر حرفی) به همان( روزه زبان )تبدیل شود بهتر است.
طاعاتتون قبول حق تعالی
سلام
ممنون از اینکه انتقاد و پیشنهادتون را میگید.
عنوان را به "روزه زبان" تغییر دادم.
التماس دعا
یاعلی مدد
با عرض معذرت
همانطور که در نظر قبلی مطرح شد پر حرفی نمی تواند یکی از شرایط روزه واقعی باشد بنابراین شرط دوم یعنی (پرحرفی،مانع تمرکز در یاد حق) به (روزه زبان ، موجب تمرکز در یاد حق ) باید تغییر کند.
متشکرم
سلام
ممنون که اینقدر پیگیر و دنبال کننده مطالب هستید.
عنوان "روزه زبان" شاید این تلقی را برای ما ایجاد کند که ما فقط باید از حرف های گناه آلود،دوری کنیم ولی اینجا منظور استاد ،حرف ها و صحبت های گناه مثل دروغ و غیبت و تهمت و ... نیست،بلکه منظور استاد این است که از حرف های حلال هم باید تا جایی که میشه دوری کرد.
همانطور که گفته شد وقتی گفته میشود"روزه بدن" ما از غذاهای حلال دوری میکنم و به اندازه ضرورت،آن هم در افطار و سحر،استفاده میکنم نه اینکه غذاهای حرام نخوریم،"روزه زبان" هم مثل غذاهای حلالی که از آنها استفاده نمیکنیم،باید از حرف های حلال هم تا جایی که میشه دوری کرد.به قول استاد:ما باید تا جایی که میشه از حرف های حلال هم دوری کنیم،حرف های گناه که لجن زار است.
اینجا از "پر حرفی" استفاده میشود چون ممکن است "روزه زبان" برای خیلی ها به این معنا باشد که دروغ نگند و یا تهمت نزنند و یا غیبت نکنند ولی منظور استاد چیز دیگریست.
انشالله که تونسته باشم منظور را برسونم.
ممنون میشم اگر جاییش مفهوم نیست بگید...
یاعلی مدد
من خوشحالم که با وبتان آشنا شدم واین توفیق رو پیدا می کنم مطالبی که می ذارید رو مطالعه میکنم.
اگر پیشنهادی میدم به خاطر اینکه، هم این مطالب اعتقادیه و هم شما که زحمت میکشید بدون اشکال باشه (البته شما میتونید این نظرها رو تایید نکنید).
................................................
با توجه به توضیحاتتون
یکی از شرایط روزه واقعی (پر حرفی نکردن،موجب تمرکز در یاد حق) می باشد
پر حرفی نکردن!!!
سلام
خیلی ممنون از اینکه نظراتتون را میگید و سوال مطرح میکنید.شاید سوال شما،سوال بقیه هم باشد...
همچنین پیشنهادات شما باعث میشه من هم بهتر در مطب گذاشتن دقت کنم و اشکالاتم را بفهمم.
بی نهایت ممنون...
بله درسته...پرحرفی نکردن.شاید خیلی از افراد بهش توجهی نکنند ولی سکوت کردن و زیادحرف نزدن باعث میشه،کم کم زبان قلب باز بشه.انشالله نتایج خوبی در این ماه نصیب مان بشود.
التماس دعا
یاعلی مدد