ماه رمضان و نحوه برخورد باآن-قبولی اعمال در ماه رمضان

   

در ماه رمضان ، اعمال مقبول است


 « وَ عَمَلَکُمْ فیهِ مَقْـبُولٌ » انسان ان‌شاءالله به مقامی می‌رسد که عملش مقبول است . چرا ؟ چون عملِ نامقبول عملی است که دل در گرو خلق باشد . در ماه رمضان ان‌شاءالله دل در گرو حق است . هر عملی عملِ برای حق است ، و در محضر حق ، و در محفل حق . اگر بودنِ ما ، بودنِ ماه رمضان نباشد آن برکتی که باید بگیریم را نمی‌گیریم .



     روزه دار ، متخلق به صفات ملائکه


     « وَ دُعاؤُکُـمْ فیـهِ مُسْتَجابٌ » می‌فرمایند : دعایتان در این ماه ، مستجاب است، حال که دعایتان مستجاب است ، دعایتان را عالی کنید تا جواب عالی بگیرید.  یعنی دو حالت در دعایتان ایجاد کنید .

« فَاسْئَلُوااللـهَ رَبَّکُـمْ بِنِیّـاتٍ صادِقَـةٍ » خدا را بخوانید با نیت صادق ( نیت صادقه یعنی نیتی که فقط خدا را بخواهد ) .

« وَ قُلُـوبٍ طاهِـرَةٍ » و قلب‌تان هم در این خدا خواستن پاک باشد . یعنی میل به گناه و میل به چیزهای پست در آن نباشد .


این عملی ، آن هم نظری . نه جز خدا را بخواهید،  نه میل‌های پایین داشته باشید و با این دوحالت از خدا بخواهید ، حکمت  « اَنْ یُوَفِّقَکُمُ اللهُ لِصِیامِهِ وَ تِلاوَةِ کِتابِه » از خدا بخواهید : خدایا ! در دو چیز موفقم کن . یکی در روزه‌ام ( یعنی در خلوتِ روزه بیایم که فقط برای خدا روزه بگیرم ) یکی هم « وَ تِلاوَةِ کِتابِه » از خدا بخواهید با نیت صادقه و قلب طاهره که موفق شوم به خواندن قرآن ، خواندن کتاب ذکر خدا، کتاب عبرت‌ها و هدایت‌ها . معلوم است این‌ها خیلی مهم است که باید التماس کنی تا گیر بیاوری .


     خیلی باید التماس کنیم تا بتوانیم روزه بگیریم . گفت که اگر یک بار بتوانی روزه بگیری ، دیگر نمی‌توانی دست برداری . اگر حالِ خوش روزه برای آدم پیش آمد که انسان به فرمایش روایت ، صفات ملائکه می‌گیرد دیگر نمی‌تواند دست بردارد ، مگر ملائکه در ذات خودشان آن گونه نیستند که خوردن ندارند الاّ اینکه قُوْت‌شان ذکر است ؟! می‌گوید روزه‌دار این طور می‌شود .

آن وقت نمی‌دانید حال خوش ملائکه چه حالی است ! یک حالی است به نام « بودن محض در محضر حق » ، آدم از بودنش کیف می‌کند . شما ببینید گاهی وقت‌ها بودن‌تان برای شما بد است ، بلند می‌شوید یک کاری می‌کنید که از خودتان خجالت نکشید ، یا به عبارتی خودتان را در آن کارها پنهان می‌کنید .


مثلاً می‌گویید : آقا ! من نمی‌توانم ، زشت است ، یک مدرکی ، پولی ، شغلی ، پُزی ، یک چیزی می‌خواهم . با این چیزها می‌خواهید خودتان را ، آن خودِ ناپسند را پنهان کنید ، چون بودن‌تان برایتان شیرین نیست . می‌گوید : مَلَک ، بودنش عین صفاست، آن فرشته است و حق بدون اینکه بین‌شان چیزی باشد. ان‌شاءالله اگر بودن‌تان برای خود شیرین شد به لطف الهی در محضرِ خودتان فقط حق می‌بینید .

کتاب‌الله را خواندن یعنی نامه پروردگار را خواندن . اولیاء به ما دستور می‌دهند که وقتی کتاب‌الله را می‌خوانید باید حال‌تان این باشد که خدا با شما دارد حرف می‌زند . قلب که نمی‌تواند این همه را عمل کند ، به خصوص قلب غیرِروزه‌دار . یک کمی می‌آیید حس کنید که خدا با شما دارد حرف می‌زند ، رها می‌شود ، مثل آدمی که در ابتدای خواب می‌خواهد برود در عالم مثال، یک مرتبه بیدار می‌شود .


از طریق الفاظ کتاب‌الله با حق روبرو شدن سخت است ، دل تحمل نمی‌کند . هر وقت خواستید طوری قرآن بخوانید که قلب‌تان حس کند و بگیرد که در واقع خدا دارد از طریق قرآن با شما حرف می‌زند ، پیشنهاد می‌کنیم یک حمد و سوره برای حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) بخوانید ، بعد قرآن بخوانید از ایشان مدد بگیرید ، چون ایشان چنین مقامی را می‌توانند به شما بدهند .

یکی هم اینکه بدانید این کار خیلی بزرگی است . ان‌شاءالله وقتی نشستید قرآن بخوانید حال‌تان حالی باشد که قلب تحمل اینکه خدا از طریق این کلمات می‌خواهد با ما حرف بزند را داشته باشد ، ان‌شاءالله آرام‌آرام همه‌مان قوّت می‌گیریم .




      بعد حضرت می‌فرمایند : « فَاِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حَرُمَ غُفْرانَ‌اللهِ فی هذَاالشَّهْرِالعظیم » خیلی بدبخت است کسی که در این ماه از غفران الهی محروم بشود . یعنی برای ارتباط با حق ، افق دیدش هنوز مانع داشته باشد ، یعنی هنوز فکر همه چیز هست . چنین دلی نمی‌تواند به حضرت حق توجه و سیر کند . می‌گویند : کسی که در این ماه رمضان نتواند این سیری را که خدا برای بشریت قرار داده است،برای خودش قرار بدهد بدبخت‌ترین آدم است . اگر کسی در ماه رمضان غفران نصیبش نشد ، یعنی نتوانست این سیر را پیدا کند ، این دیگر خیلی بدبخت است ، چرا ؟ چون :

درهای گُلْسِتان ز برایت گشوده‌اند        در خارزار ، چون رَوِی ای برهنه پای ؟

     حالا عکسش ، شما خودتان وارد بشوید ، تصمیم بگیرید ، اراده کنید وارد ماه رمضان بشوید ان‌شاءالله آن غفران را حتماً حس می‌کنید .


گرسنگی روز قیـامت

    این دستورها خیلی عجیب است : « اُذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فیهِ جُوعَ الْقیامَةِ وَ عَطَشَهُ » وقتی در این ماه گرسنه‌تان می‌شود ، این گرسنگی و تشنگی یک ذکر است . روز قیامت ، آدم روحش گرسنه و تشنه است نه شکمش ، قلب گرسنه است ، چون قلب با یاد حق سیر می‌شود . روز قیامت قلب خیلی احساس گرسنگی و تشنگی می‌کند . عکسش هم هست ، شما وقتی گرسنه‌اید و گرسنگی دروغی و وَهمی هم دارید ، اگر بتوانید یاد حق را بر قلب خود غلبه بدهید آن گرسنگی می‌رود ، در همین راستاست که می‌بینید در ماه رمضان گرسنگی قدرتی ندارد . اصلاً به آن توجه نمی‌کنید . مولوی می‌گوید :

ره لقمه چو بستی ، زِ هر حیله بِرستی         وگر حرص بنالد ، بگیریم کری‌ها

     این‌جا حضرت آن طرف قضیة گرسنگی و تشنگی قیامت را می‌گویند . این گرسنگی و تشنگی قیامت یک اصل است که باید فکری برای آن کرد  ، حالا که در حین روزه گرسنه و تشنه هستی یادت باشد روز قیامت بسیار به خودت می‌پیچی ، چون بالاخره دل و جانت گرسنه و تشنه است . از چه چیز گرسنه و تشنه اســـت ؟ از یاد حق . اگر در صحرای محشر ، یاد حق در قلب کسی نباشد شیون می‌زند . و برعکس ، یاد حق ، این دل را از گرسنگی آزاد می‌کند ، یک سیریِ نابِ معنوی به آدم می‌دهد . می‌فرماید : این روزه را گذاشتند که ذکر باشد ، دائماً بگو خدایا ! من می‌خواهم در روزِ قیامت به کمک گرسنگیِ این دنیایی آن گرسنگی را از من مرتفع کنی . یعنی در واقع گرسنگی و عطش روز قیامت را با گرسنگی و عطش روزه رفع می‌کنی چون در قیامت میل به غذا هنوز مانده است ، بدون آنکه غذا باشد و با روزه در دنیا این میل از حاکمیت می‌افتد و لذا در قیامت اذیت نمی‌کند .


     راه‌های ارتباط با حق

     بعد حضرت می‌فرمایند : « وَ تَصَدَّقُوا عَلی فُقَرائِکُمْ وَ مَساکینِکُمْ ، وَ وَقِّرُوا کِبارَکُمْ ، وَارْحَمُوا صِغارَکُمْ ، وَ صِلُوا اَرْحامَکُمْ » به فقراء و مساکین خود کمک کنید ، بزرگان‌تان را محترم بشمارید ، و کودکان‌تان را رحم کنید ، و صله رحم کنید.  این دستورات روح را لطیف می‌کند . دو جور دستور داریم : یک جور نفسِ روزه و نیت روزه است که فقط برای خدا باشد . یک جور هم همین دستورات است . چرا که « در سینة پُرکینه ، اَسرار نمی‌گنجد » . خودتان می‌دانید روحی که لطیف نباشد نمی‌تواند به حق نظر کند ، حال باید این روح را لطیف کرد . برای لطیف کردن روح ، « تَصَدَّقُوا عَلی فُقَرائِکُمْ » باید که پستیِ بخل را در خودمان بکُشیم . دلی که بخیل است نمی‌تواند ارتباط برقرار کند . « وَ مَساکینِکُمْ » مسکین کسی است که فعلاً گیر افتاده است . فقیر کسی است که چیزی ندارد و ستون فقرات زندگیش شکسته است . می‌فرماید : باید به فکر فقیران و مساکین باشید تا آرام‌آرام لطائف روزه‌داری در شما جلوه کند .

« وَ وَقِّرُوا کِبارَکُمْ » به بزرگان‌تان باید احترام بگذارید . دلی که در مقابل سالمندان جامعه‌اش متواضع نیست دل کبر است ، دل کبر نمی‌تواند به حق نظر بکند .  


   « وَارْحَمُوا صِغارَکُمْ » کوچک‌هایتان را باید دوست داشته باشید . باید از سر محبت ، همه بچه‌ها را دوست داشته باشید . بچه ما ، و همسایه فرقی ندارد ، بچه را باید دوست داشت ، باید روح رحم و عطوفت به بچه داشت چون با این کار ، دل انسان لَیِّن و نرم می‌شود و در نتیجه زمینة لطف خدا فراهم می‌گردد .


« وَ صِلُوا اَرْحامَکُمْ » در این ماه صله رحم کنید . « رحِم » جلوة رحمت حقانیه حق است . هرکس که با رحم‌اش ارتباط نداشته باشد ، با « رحمان » ارتباط ندارد . در روایت هست که روز قیامت رحم می‌آید سرپل صراط می‌ایستد و به هرکس که از او ناراضی باشد اجازه ورود به بهشت نمی‌دهد . « رحم » یعنی آنهایی که به وسیلة یک مادر به هم وصل‌اند ، این‌ها را ارحام می‌گویند . دو جور است . گاهی مستقیم است و گاهی غیر مستقیم . در روایت داریم که خداوند می‌فرماید : برای همین من اسم خودم را روی رحم گذاشتم ، که  رحم محل ارتباط و انس انسان‌هاست . قضیه به همین سادگی‌ها نیست . برای همین هم حق مادر ، حق پدر ، حق برادر حقوقی است که اگر کسی رعایت نکند در سیر غفرانی‌اش اتصالی برقرار نمی‌شود . اگر دیده‌اید که گاهی تاریک هستید بدانید که برادری ، خواهری یک طوری از شما گله مند است .


ادامه دارد...

یاعلی مدد

نظرات 1 + ارسال نظر
نادم پنج‌شنبه 12 تیر 1393 ساعت 15:19 http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

چه دل قشنگی داری تو... چقدر به سادگی دلت حسودیم می شه

ممنون از اینکه به وبلاگم اومدی
موفق باشی دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد